
جدیدترین تجسم مجدد Crusader Caped اینجاست! همه چیز را از وینز گرفته تا جوکر دوباره تصور می کند و این کار را به خوبی انجام می دهد. به راحتی، این یکی از بهترین بازسازی های بتمن است، اگر بهترین نباشد، حداقل تا کنون. در این بررسی، رویدادهای کمیک را مرور میکنم و نظرم را درباره آن بیان میکنم.
اسپویلهای Absolute Batman شماره ۱ در زیر.
داستان با معرفی نسخه جهانی آلفرد پنیورث به ما آغاز میشود. در این دنیا، آلفرد نوعی مامور مخفی است اما معلوم نیست برای چه کسی کار می کند. او داستانی را روایت می کند که جالب این است که به نظر می رسد بیشتر از دیدگاه او روایت می شود. به او ماموریت داده شده است که به گاتهام رفته و گروه جدیدی به نام The Party Animals را زیر نظر بگیرد که به نظر می رسد عاشق کشتن مردم بدون دلیل هستند. آلفرد آپارتمانی شبیه یک خانه امن سیا پر از اسلحه دارد، طبیعتاً درست در کنار بهترین چای فروشی در گاتهام. تصویربرداری مجدد آلفرد به عنوان یک مامور مخفی ریش دار، لحن بسیار خوبی برای داستان ایجاد می کند و خواننده را برای برخی تفاوت های عمده آماده می کند.
صحنه بعدی هم بسیار خوب اجرا شده و هم خنده دار است. ما به یک باشگاه بوکس رفتیم که در آن یک مرد جوان خوش اندام، اما نه به خصوص گاومیش، به کیسه بوکس ضربه می زند و جملاتی مانند "امشب، اینجا شهر تو شماست." به وضوح قرار است فکر کنیم که این بروس وین است، اما بعداً شخص واقعی ظاهر می شود و او بزرگ است. منظورم عظیمه غول پیکر. کوهستانی. او آنقدر بزرگ است که در واقع خنده دار است و من را به خنده وا می دارد، اما در یک راه خوب. اگر مردی که درست قبل از بروس دیدیم یک مرد متوسط بود، بروس، در مقایسه، حداقل شش فوت و هفت اینچ قد و حدود سیصد پوند عضله خالص به نظر میرسد. او بزرگ است. او به اندازه کافی به کیسه بوکس ضربه می زند تا آن را از خود دور کند و در نهایت آن را به دو نیم کرد. ما همچنین ویلن جونز را به عنوان صاحب سالن بدنسازی می بینیم که به دلیل نامعلومی کروکودیل را حمل می کند و به ما فاش می کند که بروس با ویلن، هاروی دنت، سلینا کایل، ادوارد نیگما و اسوالد کابل پات به عنوان دوستان بزرگ شده است.
در سرتاسر کمیک، پیشینه بروس وین با آنچه که ما می شناسیم بسیار متفاوت است. پدر و مادر او هرگز ثروتمند نبودند. پدرش معلم و مادرش مددکار اجتماعی بود. آنها فقط مردم عادی و بدون پول بودند. بروس هنوز هم نابغه ای است که بر اساس طراحی بال خفاش، یک پل تاشو با ساختاری شبیه اوریگامی اختراع کرده است. او با این برنده مسابقه شد و جایزه آن یک جام و سفر به باغ وحش است. کلاس بروس، که تیماس تدریس می کند، به باغ وحش می رود و شخصی شروع به شلیک با یک تفنگ می کند. توماس به بچهها میگوید که در نمایشگاه خفاش پنهان شوند، جایی که بروس در انتظار کشته شدن پدرش است. بعداً در زندگی، چیزی بروس را به مأموریتی تبدیل می کند، بنابراین او فوتبال را رها می کند و مکانیک، شیمی، روانشناسی جنایی، تئوری نظامی و تاریخ اجتماعی-فرهنگی را مطالعه می کند. او پس از تسلط بر همه این موضوعات به گاتهام باز می گردد و برای یادگیری نکات و نکات آن، مشاغلی را برای شهر انتخاب می کند. در نهایت، مادر بروس وین هنوز زنده است و آلفرد حتی او را نقطه ضعف خود اعلام می کند.
داستان اصلی بتمن در این کمیک فوق العاده است. کمی کمتر قابل باور است، اما به طور تصاعدی قابل ارتباط است. آنقدر خوب است که فکر میکنم تقریباً میتواند به عنوان داستان اصلی بتمن باشد، اما احساس میکنم که این بیاحترامی به باب کین و بیل فینگر است.
شرورهای این داستان تنها نقطه ضعف آن تا کنون هستند. آنها جذاب هستند، اما خیلی جالب نیستند. پارتی انیمالز توسط شخصی به نام رومن هدایت می شود که ماسک مشکی بزرگ و نامناسبی به تن دارد، بنابراین مطمئن هستم که او نسخه این داستان از Black Mask است. او یک دی جی به نام دکتر بنیامین دارد که او هم ماسک مشکی می پوشد اما به نظر می رسد بنفش است و یک اختاپوس روی سرش دارد، سپس یک دختر بچه، یک بار دیگر، با ماسک سیاه، پوست بنفش و سر اختاپوس وجود دارد. . شاید این دختر دکتر بنیامین باشد. چیز دیگری در مورد شرورها فاش نشده است جز اینکه بلک ماسک واقعاً مرگ را دوست دارد و چیزی به نام ماسک های مرگ را جمع آوری می کند که اصلاً توضیح داده نشده است اما به نظر می رسد قالب هایی از چهره یک فرد است که پس از مرگ آنها ساخته شده است. شرورها عالی نیستند، اما من تصور می کنم با پیشرفت سریال بهتر می شوند.
در نهایت، ما بتمن را برای اولین بار در حال اجرا می بینیم و پسر فوق العاده است. بعد از اینکه یکسری از آدمهای بدجنس که ماسکهای جمجمه گوریل سیاه پوشیدهاند ظاهر میشوند و سعی میکنند همه را در جلسه تاون هال شهردار گوردون بکشند، بتمن ظاهر میشود و بیشتر از همیشه شبیه یک خفاش میجنگد. اختراع پل اوریگامی که بروس در جوانی انجام داد، اکنون به عنوان قلابی مانند پنجه و پایه برای ایستادن بتمن و همچنین یک شنل ضد گلوله که به قطعات جدا شده است، استفاده می شود. بتمن از آنها برای گرفتن دشمنان از راه دور استفاده می کند و از ماهیچه های عظیم خود برای پرتاب آنها به ساختمان ها استفاده می کند. به گفته آلفرد که در حال تماشا و جمعآوری دادهها است، گوشهای او بهعنوان نگهدارندهای برای پرتاب چاقویی مانند باترانگ عمل میکنند که از آن برای ضربه زدن به دشمنان استفاده میکند. آن نماد بزرگ و حجیم را به خاطر دارید که همه از آن شاکی بودند؟ این یک تبر جداشدنی است که بروس از آن برای قطع کردن دست کسی استفاده می کند. آره خیلی باحاله
به نظر میرسد این بتمن مانند بسیاری از افراد دیگر قانون ممنوعیت کشتن دارد، اما او همچنین دست کسی را قطع کرد و درست پس از اینکه آلفرد به او اشاره کرد که او نمیکشد، بیست یا چند نفر را منفجر کرد. هر کسی به نظر من این بتمن نمیخواهد بکشد، اما اگر دشمنانش بمیرند اهمیتی هم نمیدهد. در نهایت، پایان یک صفحه ای ما را با جوکر آشنا می کند، مرد بی نام و فوق العاده ثروتمندی که هرگز و هرگز به چیزی نمی خندد. بسیار جالب است.
به طور کلی، این یک کمیک فوق العاده بود. هنر محکم بود و به خوبی با لحن داستان مطابقت داشت. طراحی جدید بروس و بتمن به عنوان یک جانور غول پیکر که خود را روی پایه های اوریگامی پرتاب می کند، چاقوها را از سرش بیرون می آورد و تبر به سینه اش وصل کرده است، به طور واضح و عالی است.
مطالب مرتبط
دیگران نیز خوانده اند
تازه های نقد (کمیک)
محتوای خود را پیدا کنید
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید