
وقتی صحبت از فیلمهای اوباش به میان میآید، عناوین خاصی فوراً به ذهن خطور میکنند، مانند پدرخوانده، رفقای خوب، کازینو، یا Once Upon زمانی در آمریکا. اما جواهری دیگر در این ژانر وجود دارد که سزاوار جایگاهی در این فهرست است – دونی براسکو در سال 1997، جایی که آل پاچینو یکی از ظریفترین بازیهای خود را در نقش بنجامین اوباش واقعی ارائه میکند. چپی" روجیرو. این فیلم که اخیراً بیست و هفتمین سالگرد خود را جشن گرفت، نگاهی صمیمیتر و صمیمیتر به زندگی روزمره جرایم سازمانیافته را در مقابل همتایان بمبانگیزتر آن ارائه میدهد.
برخلاف تصویر پر زرق و برق زندگی اوباش که اغلب در هالیوود دیده میشود، دونی براسکو لایهها را جدا میکند تا دنیایی از افراد خردسال و افراد خردمند سالخورده را آشکار کند. در قلب آن، Lefty پاچینو، یک سرباز پای جهان خسته است که مامور مخفی FBI جانی دپ را زیر بال خود می گیرد و ناخواسته زمینه را برای سقوط خود فراهم می کند.
داستان پشت دونی براسکو - Donny Brasco
Donnie Brasco بر اساس داستان واقعی نفوذ جوزف دی پیستون، مامور افبیآی به خانواده جنایتکار بونانو ساخته شده است. لفتی روجیرو، مجری سالخورده خانواده جنایتکار بونانو، یک دزد جواهرات جوان به نام «دونی براسکو» را در سال 1978 در شهر نیویورک زیر بال خود می گیرد. علیرغم سالها خدمت وفادار به اوباش، زندگی لفتی با مبارزات مداوم مشخص شده است - او در بدهی غرق شده و با مشکلات خانوادگی دست و پنجه نرم می کند. هنگامی که خدمه او یک رهبر جدید در سانی بلک می گیرند، لفتی احساس تلخی می کند و نادیده گرفته می شود، و معتقد است که فداکاری او باید این موقعیت را برای او به ارمغان می آورد. لفتی امیدوار است با راه اندازی یک عملیات قمار در میامی برای تحت تاثیر قرار دادن رئیس اوباش، سانتو ترافیکانت جونیور، بالاخره چیزی از خودش بسازد. اما حتی این نقشه زمانی که سانی بلک وارد عمل می شود و کنترل را به دست می گیرد، نتیجه معکوس می دهد و لفتی احساس خیانت می کند - به خصوص وقتی که شاگردش دانی شروع به کار می کند. بیشتر با سانی. تنها نقطه روشن زمانی رخ می دهد که دانی وفاداری خود را با حضور در کنار لفتی در طول بحران مصرف بیش از حد مواد مخدر پسرش ثابت می کند و به طور موقت روابط تیره آنها را اصلاح می کند. وقتی خشونت اوباش فوران میکند، اوضاع به سمت تاریکی میرود و لفتی خود را در کنار دانی درگیر قتلها و وظیفه پاکسازی میبیند. در یک پیچ بیرحمانه از سرنوشت، قضاوت لفتی در تضمین دونی - که معلوم شد مامور اف بی آی جو پیستون است - به اشتباه نهایی او تبدیل می شود. وقتی حقیقت در مورد هویت دانی آشکار می شود، لفتی می داند که چه چیزی در راه است. در صحنه پایانی دلخراش، او قبل از رفتن به دیداری که میداند آخرین ملاقاتش با خدمه خواهد بود، بیسر و صدا اشیای با ارزش خود را برای همسرش میگذارد تا پیدا کند و بهای نهایی را برای شخصی که واقعاً به او اعتماد دارد، میپردازد. Donnie Brasco به طرز ماهرانه ای تنش فزاینده بین وظیفه دانی به عنوان یک مامور FBI و دوستی واقعی او با Lefty را به تصویر می کشد. کارگردان مایک نیوول صحنههای صمیمی خلق میکند که آسیبهای روانی زندگی دوگانه را برجسته میکند. او از دوربینهای دستی و نماهای نزدیک برای تقویت این تنش استفاده میکند، در حالی که فیلمنامه پل آتاناسیو به طرز ماهرانهای بین اکشن و توسعه شخصیت روشنآمیز تعادل برقرار میکند.
Ruggiero "چپ" واقعی مرد پشت افسانه است
بنجامین «لفتی» روجیرو مردی ساخته شده در خانواده جنایتکار بونانو بود که به خاطر مشارکت در وامفروشی، کتابسازی و قتلهای متعدد شهرت داشت. روجیرو که در سال 1926 در آشپزخانه جهنمی در شهر نیویورک به دنیا آمد، به دلیل پرتاب تاس با دست چپ، لقب "چپ" خود را به دست آورد. بعدها، او نام مستعار اضافی "دو تفنگ" را به دست آورد زیرا دوست داشت هنگام ضربه زدن از دو اسلحه استفاده کند. چپ واقعی با تصویر پاچینو از چندین جنبه کلیدی متفاوت بود. در حالی که فیلم او را بهعنوان یک گانگستر بدبخت نشان میدهد که در تلاش برای تامین هزینههای زندگی است، روجیرو واقعی در سلسله مراتب خانواده موفقتر بود. با این حال، تفسیر پاچینو جوهر وفاداری و ذهنیت قدیمی لفتی را در بر می گیرد. هر دو نسخه واقعی و تخیلی اشتراک غم انگیزی دارند - پایبندی تزلزل ناپذیر آنها به قانون افتخار اوباش، که در نهایت سرنوشت آنها را رقم می زند. این فیلم با داستان لفتی آزادی های خلاقانه ای به خود می گیرد. در حالی که فیلم نشان می دهد که او ممکن است پایان غم انگیزی داشته باشد، روجیرو واقعی در سال 1981 دستگیر شد و به 15 سال زندان محکوم شد اما پس از گذراندن تقریباً 11 سال از زندان آزاد شد. او سه سال قبل از اکران فیلم در سال 1994 بر اثر سرطان ریه و بیضه درگذشت. با این حال، هسته اصلی رابطه او با پیستون تا حد زیادی دقیق است، از جمله نقش او به عنوان یک مربی و ویرانگری او پس از اطلاع از خیانت. با تأمل در Donnie Brasco پس از 27 سال، مشخص میشود که این فیلم شایسته جایگاه خود در بین فیلمهای بزرگ مافیایی تمام دوران است. بازی پاچینو از Lefty Ruggiero نشان دهنده استعداد فوق العاده او برای آوردن انسانیت به شخصیت هایی است که در مناطق خاکستری اخلاقی وجود دارند. همچنین دیدن پاچینو در نقش مافیویی سطح پایین بسیار جالب است، زیرا او معمولاً نقش روسای بزرگتر را ایفا میکند تا سرکوبشدهها و با کاستیهای آنها دست و پنجه نرم میکنند. این فیلم به مخاطبش یادآوری میکند که گاهی قانعکنندهترین داستانها درباره سران اوباش نیست، بلکه سربازان خیابانی هستند که با عواقب روزمره سبک زندگی انتخابی خود مواجه میشوند. در عصری که پلتفرمهای پخش جریانی، کشف آثار کلاسیک نادیده گرفته شده را آسانتر از همیشه کردهاند، دانی براسکو شایسته نگاهی تازه از سوی مخاطبان است. این نه تنها یکی از ضعیفترین و در عین حال قدرتمندترین بازیهای پاچینو را به نمایش میگذارد، بلکه یک داستان واقعی گیرا در مورد وفاداری، خیانت و روابط پیچیدهای که حتی در تاریکترین شرایط ممکن است شکل بگیرد را روایت میکند. برای کسانی که قدردان داستانگویی ظریف و بازیگری استادانه هستند، این فیلم همچنان باید تماشا شود و ثابت میکند که گاهی اوقات جالبترین داستانهای اوباش آنهایی هستند که به جای زرق و برق جنایات سازمانیافته، بر عنصر انسانی تمرکز دارند.
آل پاچینو تاریخچه ای از اجراهای نمادین دارد
بازی پاچینو از Lefty Ruggiero به عنوان یکی دیگر از نکات برجسته در حرفه ای پر از نقش های به یاد ماندنی است. توانایی این بازیگر در به تصویر کشیدن شخصیت های پیچیده از زمان موفقیت او در نقش مایکل کورلئونه در پدرخوانده، مشخصه بارز او بوده است. برداشت او از Lefty نشاندهنده ظرافت و عمقی است که او در بازیهایش به ارمغان میآورد و تحسین منتقدان را برانگیخت، حتی اگر فیلم به موفقیت تجاری مشابه برخی از آثار دیگر او دست نیافت. پاچینو در طول شش دهه فعالیت حرفهای خود، از نقشهای دراماتیک شدید در فیلمهایی مانند بعدازظهر روز سگی و صورت زخم تا بوی یک زن، تطبیقپذیری قابلتوجهی از خود نشان داده است.
پس از نامزدی های فراوان، سرانجام پاچینو برای نقش سرهنگ گستاخ اما خودکشی، که مجبور به بازنشستگی شد، اسکار دریافت کرد. از ارتش پس از یک تصادف بی احتیاطی که او را نابینا کرد. از فیلم های اخیر او می توان به نقش جیمی هوفا در ایرلندی اثر مارتین اسکورسیزی و آلدو گوچی در خانه گوچی اشاره کرد. اما پاچینوی 84 ساله هیچ نشانه ای از کاهش سرعت را نشان نمی دهد. او اخیراً در Knox Goes Away ظاهر شد، یک فیلم هیجان انگیز به کارگردانی مایکل کیتون، که در آن نقش خاویر کرین، دزد سابق و دوست جان 'ارسطو' ناکس، قاتلی که با زوال عقل دست و پنجه نرم می کند، بازی می کند. کرین به دوستش کمک می کند تا آینده خانواده اش را تضمین کند در حالی که او با ذهن در حال محو شدن خود سر و کار دارد. جدیدترین فیلم او، Modi: Three Days on the Wing of Madness، او را با همبازی سابق خود Donnie Brasco جانی دپ، اما این بار به عنوان کارگردان، دوباره متحد می کند. داستان منحصر به فرد نقاش ایتالیایی مودی دهه ها در ذهن پاچینو بود و او مشتاق بود که این نقاش عجیب و غریب ایتالیایی را در نقش اصلی زنده کند.
در مصاحبه با Esquire، او تلاش خود را برای نمایش این فیلم در اوایل دهه 1970 فاش کرد. او حتی یک فیلمنامه نویس استخدام کرد و مارتین اسکورسیزی را متقاعد کرد که به عنوان کارگردان وارد هیئت شود، اما هیچ کس نمی خواست این فیلم را تولید کند. در اوایل دهه 2000، یک نویسنده جدید فیلمنامهای را ارائه کرد و با وجود پیچیدگیهای بیشتر، مودیلیانیدر سال 2004 وارد سینما شد، اما بدون پاچینو در آن. در این مرحله، بازیگر از محدوده سنی شخصیت خارج شده بود. با این حال، مودیلیانی در باکس آفیس شکست خورد. بیش از پنج دهه از زمانی که پاچینو برای اولین بار تلاش کرد این فیلم را به نمایش بگذارد می گذرد و در نهایت این پروژه شانس دوم را در این نسخه به دست آورد. پاچینو نقش کوچک تری را بازی می کند، اما به گفته برخی از منتقدان، این نقش به یاد ماندنی ترین نقش در کل فیلم است. پاچینو مجموعهدار ثروتمند هنری موریس گانگنات را به تصویر میکشد که برخی از حقایق سخت را به هنرمند کاملاً گمشده تحویل میدهد و به عنوان کاتالیزور احساسی و فلسفی داستان عمل میکند. Modi: Three Days on the Wing of Madness در تاریخ 21 نوامبر در ایتالیا به نمایش درآمد. تاریخ اکران در ایالات متحده هنوز اعلام نشده است. آل پاچینو نیز اخیرا کتابی منتشر کرده است. Sonny Boy: A Memoir سفر پاچینو را از دوران کودکی در برانکس جنوبی تا تبدیل شدن به یکی از نمادین ترین بازیگران هالیوود به تصویر می کشد. پاچینو در مورد حرفه، همکاری های کلیدی و نبردهای شخصی خود منعکس می کند.
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید