
در طول سالها، بسیاری از فیلمسازان چالش تصویرسازی بیگانههای سینمایی را بر عهده گرفتهاند و ثابت کردهاند که بسیار موفق هستند. در حالی که این مفهوم که انسان ها در جهان تنها نیستند، ذاتاً وحشتناک است، همه فیلم های بیگانه قصد ترساندن ندارند. به عنوان مثال، فیلم هایی مانند ورود دنیس ویلنوو بر مضامین مفهومی تری تمرکز می کنند، در حالی که فیلم هایی مانند E.T استیون اسپیلبرگ. فرازمینی تصاویری دلپذیر از بازدیدکنندگان غیرزمینی ارائه می دهد.
اکران فیلم پرفروش معروف ریدلی اسکات در سال 1979 بیگانه یک لحظه پیشگامانه برای این نوع از فیلم ها بود و به طور موثر ژانر ترسناک علمی تخیلی فرازمینی را متحول کرد. جدیدترین افزوده شده به این فرنچایز دوست داشتنی با انتشار 2024 Alien: Romulus، که در 20 تنظیم می شود، به وجود آمد. سال ها پس از داستان اصلی با توجه به اینکه ریدلی اسکات در حال ساخت فیلم جدید بیگانه است، مطمئناً کار کارگردان افسانه ای به همین جا ختم نمی شود. اگرچه فرانچایز بیگانه شامل چندین فیلم شگفتانگیز است، بسیاری از فیلمهای دیگر بر روی اتفاقات ماورایی تمرکز میکنند و داستانهای واقعاً دردناکی را ارائه میدهند.
10 10 Cloverfield Lane (2016)
به کارگردانی دن تراختنبرگ
10 Cloverfield Lane یک مورد جالب را در زمینه این ژانر نشان می دهد. خود بیگانگان به هیچ وجه کانون طرح داستان نیستند. بلکه این ایده وجود آنهاست که باعث ناراحتی فیلم می شود. پس از اینکه میشل (مری الیزابت وینستد) در یک تصادف رانندگی میکند، در پناهگاهی با مردی ناشناس به نامها هوارد (جان گودمن) و امت (جان گالاگر جونیور) از خواب بیدار میشود.
اولین فکر او این است که ربوده شده است، اما هاوارد ادعا می کند که زمین بالا به دلیل حمله غیرقابل سکونت است، خواه از کشور دیگری باشد - یا از یک جهان دیگر. فیلم شبیه درام روانشناختی است به این معنا که مشروعیت شرایط هرگز مشخص نیست. تحولات خاصی نشان میدهد که والتر حقیقت را میگوید، در حالی که برخی دیگر نشان میدهند که او طبیعتی بدخواه دارد. 10 پایان کلاورفیلد لین در نهایت واقعیت دنیای بالا را آشکار می کند و فیلم را وحشتناک تر می کند.
9 The Signs (2002)
به کارگردانی ام نایت شیامالان
Signs پنجمین پروژه کارگردان M. Night Shyamalan را مشخص کرد و او یک کلاسیک واقعی را ارائه داد. فیلم برای القای ترس بر غرور بیش از حد یا هیولاهای چشمگیر بصری تکیه نمی کند. بلکه، شیامالان آشکارسازی یک برخورد بیگانه را به تصویر می کشد، و واقعاً ترسناک است. در فیلم، زندگی گراهام هس (مل گیبسون) وقتی با الگوهای دنیوی دیگر بریده شده در مزرعه کشاورزی خود روبرو می شود، زیر و رو می شود.
این در مورد اعمال بیگانگان نیست، بلکه بیشتر در مورد عذاب روانی است که آنها بر شخصیت ها وارد می کنند.
Signs از فضای متشنج خود برای ایجاد حس ناراحتی استفاده می کند. این واقعیت نیست که بیگانگان در حال حمله هستند که آن را ترسناک می کند، بلکه این ایده است که حضور دارند و در کمین هستند. در سرتاسر داستان آنقدر انباشته وجود دارد که حضور کوتاه بیگانگان وحشتناک تر است. فیلم در ساختارش بسیار ساده است، اما به خوبی با روایت بازی می کند. این در مورد اعمال بیگانگان نیست، بلکه بیشتر به عذاب روانی است که آنها بر شخصیت ها وارد می کنند.
8 No (2022)
به کارگردانی جردن پیل
نه اولین تلاش جردن پیل کارگردان افسانه ای ترسناک برای به تصویر کشیدن یک داستان بیگانه بود. اگرچه این فیلم به اندازه آثار قبلی او مورد استقبال مثبت منتقدان قرار نگرفت، اما تبدیل به فیلمی فوق العاده جذاب و ناراحت کننده شد. خلاصه داستان OJ (دانیل کالویا) و خواهرش امرالد (ککه پالمر) را دنبال می کند که پس از مواجهه با یک بشقاب پرنده، تلاش می کنند شواهدی از حیات فرازمینی به دست آورند.
این فیلم دقیقاً از فرمول سنتی یک فیلم بیگانه پیروی نمی کند، اما وحشت را از بین نمی برد. این در مورد ماهیت مخرب بازدیدکنندگان نیست، بلکه بیشتر مربوط به چیزی است که وجود آنها نشان می دهد. از نقطه نظر ترسناک، نه با فیلمبرداری تاریک و صحنه های اضطراب آور خود تقویت شده است. این نه تنها یک فیلم مهیب است، بلکه مفاهیم زیربنایی روشنگری زیادی را ارائه می دهد. . تلاش های بی وقفه OJ و Emerald برای شکار بیگانگان در مقابل دوربین حکایت از شیفتگی هالیوود به ثبت یک منظره دارد. پایان منحصر به فرد Nope نیز سوالات زیادی را در مورد پیام فیلم مطرح می کند.
7 Alien (1979)
به کارگردانی ریدلی اسکات
کلاسیک و محبوب بیگانه فرمولی برای این ژانر ایجاد کرد که فوق العاده خوب عمل کرد. روایت خوب نوشته شده، بازیهای عالی، و اکشن گیرا تنها چند دلیلی بودند که فیلم تا این حد معروف شد. همانطور که الن ریپلی (سیگورنی ویور) و دیگر خدمهاش در شکل زندگی بدخواهانه گیر کردهاند. در USCSS Nostromo، یک احساس واقعی درماندگی وجود دارد.
تصمیم ریدلی اسکات برای تکیه بر جلوههای عملی به جای غلبه بر CGI فضایی ملموس و وحشتناک ایجاد کرد. تصویر زنومورف واقعاً بینظیر،و مسلماً بهترین طراحی برای یک موجود بیگانه تا به امروز بود. این فیلم بسیار غوطه ور است و چنین تعلیق بی نظیری از ناباوری را ارائه می دهد. Alien علاوه بر فرض متمایز خود، مملو از حسرت شدیدی است که تماشای آن اغلب سخت است. همه این عوامل با هم ترکیب شدند و داستانی نمادین و خونین را ایجاد کردند که به طور شگفتانگیزی الهامبخش یک فرنچایز کامل شد.
6 A Quiet Place (2018)
به کارگردانی جان کرازینسکی
A Quiet Place زمانی که اکران شد، باکس آفیس شکست خورد و قابل درک است. بهزودی دنبالهای دنبال شد و یک داستان جدید با نام یک مکان آرام: روز اول. پیشفرض بسیار بدیع است و به ویژگیهای اصلی که یک فیلم را به عنوان ترسناک واجد شرایط میکند، بازی میکند. بیگانگان پرخشونت قدرت و شنوایی فوق العاده دارند اما بینایی کامل ندارند. این هیولاها به طور موثر با استفاده از صدا شکار میکنند و این کاملاً اعصاب خردکن است. پرش ترس یکی از مؤثرترین روشهای ایجاد ترس در فیلمهای ترسناک است و A Quiet Place آنها را به خوبی اجرا میکند.
فیلم فقط 90 خط دیالوگ گفتاری دارد، در حالی که فیلمهای متوسط هزاران خط دارند.
به دلیل شرایط داستان، صدا معمولاً محدود به صداهای طبیعت یا سکوت کامل است. در نتیجه، وقتی بیگانگان غم انگیز حمله می کنند، وحشتناک تر و آشفته تر می شود. این ترسناکتر هم میکند که دختر، ریگان (میلیسنت سیموندز)، ناشنوا است و نمیتواند احساس کند که چقدر سروصدا میکند. فیلم از دیدگاه منحصربهفرد او در چندین صحنه جذاب استفاده میکند. جالب است که یک فیلم ترسناک بدون صدا داشته باشید، اما فقط به نفع اتمسفر است.
5 Annihilation (2016)
به کارگردانی الکس گارلند
که بر اساس رمانی به همین نام ساخته شده است، نابودی یک علمی تخیلی از لحاظ بصری خیره کننده است که مملو از صحنه های کاملاً وحشیانه است. داستان به این شرح است که زیست شناس لنا ( ناتالی پورتمن) در حالی که او به یک حباب غیرقابل توضیح و اثیری به نام "درخشش" که در خط ساحلی شکل گرفته است وارد می شود. در داخل مناظر اسرارآمیز، قوانین طبیعت به شیوه های عجیبی عمل می کنند، زیرا گیاهان و موجودات بیگانه به دلیل حضور بیگانه جهش می یابند. این فیلم به شدت با شماتیک ژانر سنتی بیگانه متفاوت است اما به خوبی اجرا شده است.
نابودیبه چند دلیل وحشتناک است. دنیای درون روشنایی به طرز ماهرانه ای ساخته شده است تا واقعیتی را ارائه دهد که به نظر می رسد عاری از هرگونه منطق است. همه چیز به گونه ای متفاوت از آنچه باید رفتار می کند، و به آرامی شخصیت ها را به سمت جنون می کشاند که به نظر می رسد از صفحه نمایش گذشته است. در حالی که چالشهایی که لنا با آن مواجه میشود ترسناک هستند،فیلم ترسی را به شکلی که انتظار میرود القا نمیکند. بلکه باعث ایجاد یک آسیب روانی می شود. با توجه به ماهیت پیچیده فیلم، چندین توضیحات پشت معنای نابودی وجود دارد.
4 Dark Skies (2013)
به کارگردانی اسکات استوارت
آسمان تاریک به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه حضور بیگانگان میتواند تمام جنبههای زندگی را مختل کند و واقعیت را به یک کابوس زنده تبدیل کند. در مرکز داستان خانواده بارت قرار دارند که زندگی نسبتاً آرامی دارند. با این حال، زمانی که آنها شروع به تجربه اتفاقات تصادفی می کنند، از پرواز پرندگان در پنجره آنها گرفته تا خونریزی های خود به خود از بینی، همه چیز شروع به تغییر می کند. با توجه به اینکه فضای فیلم چقدر ترسناک است، آسمان تاریک از نظر جنایی دست کم گرفته شده است.
به نظر میرسد هیچگاه امیدی برای قربانیان مهمانان آخرت وجود ندارد. علیرغم تمام تلاش های خانواده، عذاب دائمی که بر آنها وارد می شود اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. طراحی موجودات فضایی که به نام "خاکستری ها" شناخته می شوند، به همان اندازه خونین است. آنها چهره هایی بلند، بی چهره و سایه دار هستند که ظاهری شبیه اسلندرمن دارند. حتی زمانی که آنها از نظر فیزیکی حضور ندارند، آنها در حال کشیدن ریسمان هستند تا شخصیت ها احساس کنند دارند دیوانه می شوند. بهتر از آن، پایان Dark Skies غیرمنتظره، خلاقانه و مهمتر از همه ترسناک است.
3 No One Will Save You (2023)
به کارگردانی برایان دافیلد
هیچ کس شما را نجات نخواهد داد مقدار غیرمنتظره ای ماده برای انتشار نسبتاً ظریف داشت. خلاصه داستان درباره برین آدامز (کیتلین دوور) است که تنها زندگی می کند و هرگز معاشرت نمی کند. او توسط همسالانش دوری میکند و خودش را نگه میدارد، اما یک شب ناگهان مهمانان غیرمعمولی از او دیدن میکنند. در یک بازی مقدماتی خلاقانه با کلمات، براین در واقع نوعی بیگانه در جامعه خود است که توسط بیگانگان واقعی وحشت می کند. این فیلم بسیار شوم است، نه فقط به خاطر موجودات فضایی وهم انگیز، بلکه به دلیل شرایط تماس برین با آنها.
او تنها است، در خانهاش گیر افتاده است، و عملاً هیچ امیدی برای فرار ندارد. ترسیم بهطور شگفتانگیزی با تصویر بیگانگان افزایش مییابد. بیشتر شبیه هیولاها در A Quiet Place، این پیکره های انسان نما موجوداتی دراز، گروهی و عنکبوت مانند هستند که به سرعت روی چهار پای خود حرکت می کنند. اگرچه طرح داستان سرعت عجیبی دارد، اما داستان پر است از حجم عظیمی از تعلیق و تصاویر متحجرانه از موجودات فضایی که برای رسیدن به قربانیان خود دست از سر هیچ چیز نمی برند.
2 The Fourth Kind (2009)
به کارگردانی اولاتوند اوسونسانمی
با توجه به ژانر فرعی فیلم های بیگانه به طور کلی، هیچ اثر دیگری مانند نوع چهارم وجود ندارد. این فیلم در فیلمبرداری شده است. سبک یک شبه مستند، که به عنوان بازسازی شایعهای از اتفاقات فرازمینی در نوم، آلاسکا رخ داده است. فیلم مطمئناً کامل نیست. طرح گاهی اوقات به طور تقریبی در کنار هم قرار می گیرد و لزوماً به مواد اولیه خود نمی چسبد.
با این حال، چهارم نوع با صحنههای شدیدی که مطمئناً هیجانانگیز و وحشتناک هستند، نقصهای روایی خود را جبران میکند. در سبکی مشابه با فرانچایز ترسناک V/H/S، فیلم اغلب از فیلمهای دوربین لرزان و تحریف شده برای ایجاد فضایی ناآرام استفاده میکند. اگرچه عادت کردن به سبک متا فیلم کمی سخت است، اما وقتی اکشن بالا میرود، استخوان را به درد میآورد. هولناک نوع چهارماز هیچ چیز پر زرق و برقی سرچشمه نمی گیرد، بلکه بیشتر محصول صحنه های کوتاه مالکیت است که با توجه به شرایط داستان بالا می رود.
1 Fire In The Sky (1993)
به کارگردانی رابرت لیبرمن
Fire In The Sky یک فیلم بیگانه اساسی است. داستان اساساً طرحی است از آنچه که می توان انتظار داشت یک برخورد فرازمینی چگونه باشد. یک کشتی ظاهر می شود، کسی نورانی می شود و در نهایت باید با وحشت هر چیزی که در انتظار اوست روبرو شود. فیلم در حال حاضر وحشتناک است، اما با توجه به طرح داستان، حتی ناراحت کننده تر از آن بر اساس روایت یک شخص واقعی، تراویس والتون است. والتون ادعا می کند که در سال 1975 توسط یک بشقاب پرنده ربوده شد و سه موجود انسان نما از خواب بیدار شد که او را از پایین نگاه می کردند.
تراویس والتون واقعی در میان جمعیت کلیسا در فیلم ظاهر می شود.
آتش در آسمان از تجربه او به طور قابل توجهی تنظیم شده است، اما منجر به یک فیلم وحشتناک می شود. در یکی از معروفترین صحنههای این ژانر تا به امروز، سه بیگانه بر روی والتون (D.B. Sweeney) که ناامیدانه تلاش میکند تا آزاد شود، عمل میکنند. هنگامی که اسیرکنندگانش با او آزمایش میکنند، او را در یک ورقه غشایی میپیچند و جهشهای فلزی مختلفی را به بدنش وارد میکنند. این احتمالاً کابوسآمیزترین سناریویی است که هر کسی میتواند تصور کند، و یکی از دلایل متعددی است که آتش در آسمان یکی از ترسناکترین فیلمهای بیگانه است.
مطالب مرتبط
دیگران نیز خوانده اند
تازه های مقالات فیلم و سریال
محتوای خود را پیدا کنید
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید