
Nintendo Switch ممکن است مجموعهای از بازیهای سینمایی غول پیکر که محور روایت هستند و پر از سینکمهای باکیفیت مانند Spider-Man 2 یا God of War Ragnarok روی PS5 را نداشته باشد، اما بخش عمدهای از این موضوع به دلیل ضعف سختافزاری آن است که قادر به رندر کردن چنین بازیهایی نمیباشد. با این وجود، به این معنا نیست که بازیهای داستان محور روی سوئیچ وجود ندارند. در واقع، به دلیل ضعف سختافزاری آن، توسعهدهندگان میتوانند بازیهای کوچکتر و مستقل با داستان منسجم و چند مکانیک گیمپلی ایجاد کنند و تعداد زیادی از این بازیها موجود است. این ده بازی کاملاً داستان محور بوده و شامل عناوین مستقل با تحسینهای نقدی و همچنین پورتهای بازیهای بزرگ AAA میباشند.
10 Life is Strange: True Colors
Haven Springs: شهری کوچک با احساسات بزرگ
گاهی اوقات شهرکهای کوچک کوهستانی بیش از مناظر نفسگیر پنهان دارند و Haven Springs یکی از این شهرهاست. داستان Life is Strange: True Colors روایتگر الکس چن است که به امید شروعی تازه وارد Haven Springs میشود، اما توانایی منحصر به فرد او برای حس کردن و جذب احساسات دیگران، او را به سرعت در تراژدیای گرفتار میکند که شهر را به لرزه درمیآورد. برخلاف قسمتهای قبلی این سری، True Colors قالب اپیزودیک را کنار میگذارد تا تجربهای روایت بیوقفه ایجاد کند که بازیکنان را از ابتدا تا پایان درگیر خود نگه دارد. رویکرد Deck Nine در داستانسرایی، این سری را به اوج جدیدی میرساند؛ با تمرکز بر روی روابط عمیق بین شخصیتها و معضلات اخلاقی که حس شخصی بودن دارند. انتخابها فقط درباره درست و غلط نیستند، بلکه درباره این هستند که الکس کی میخواهد باشد. با جوی زنده اما ملانکولیک، دیالوگهای سرشار از احساس و داستانی که بنا بر تصمیمات بازیکن رقم میخورد، تعجبی ندارد که این بازی به عنوان یکی از بهترین بازیهای داستان محور Nintendo Switch برای طرفداران داستانسرایی احساسی شناخته میشود.
9 Night in the Woods
گمشده در جنگل، پیدا شده در احساسات
گربهای با گذشتهای پر فراز و نشیب، شهری در آستانه فروپاشی و رازی که در عمق نهفته است. Night in the Woods سفری ملانکولیک و در عین حال بسیار شخصی را روایت میکند که با بازگشت Mae Borowski، دانشجوی ترککرده، به شهر زادگاهش آغاز میشود. بازی بر بازسازی ارتباط با دوستان قدیمی، پیمایش بحرانهای هستیشناسانه و پردهبرداری از ناپدیدشدگی عجیبی که سایهای بر شهر میاندازد تمرکز دارد. به عنوان یک بازی مستقل که به شدت بر روایت و فضا تکیه دارد، Night in the Woods حتی در تعاملات روزمره نیز معناداری خاص ایجاد میکند. نگارش تیز، سرشار از طنز و اندوه به همان میزان و زیباییشناسی زنده ولی مرموز، حس نوستالژی را با لایهای از اضطراب به ارمغان میآورد. در اصل، این یک بازی داستان محور درباره تغییر، دوستی و ترس از بزرگ شدن است که مدتها پس از پایان اعتبارات در ذهن بازیکنان باقی میماند.
8 Pheonix Wright: Ace Attorney Trilogy
OBJECTION!
هیچ بازی دیگری نبردهای دادگاهی را به تریلرهای پرتنش تبدیل نمیکند، همانند سری Ace Attorney. این سهگانه بازیکنان را با Phoenix Wright، وکیل دفاع تازهکار آشنا میکند که باید حقیقت پشت پروندههایی که ظاهراً غیرقابل برنده شدن هستند را کشف کند. هر محاکمه مانند داستانی کارآگاهی و پرهیجان پیش میرود؛ جایی که بازیکنان باید شاهدان را زیر سوال ببرند، شواهد جمعآوری کنند و از همه مهمتر، تناقضهای موجود در شهادتها را پیدا کنند تا بیگناهی مشتریان ثابت شود. با روند شخصیتپردازی منحصر به فرد، پروندههای جذاب و لحظات اغراقآمیز فراوان، این سری سالها از قلب هواداران جا نمانده و به الگویی برای بسیاری از میمها تبدیل شده است. علیرغم فرمت رمان تصویری، داستانسرایی سرشار از پیچشها، طنز و احساسات است که هر پرونده را شخصی جلوه میدهد. حتی دههها پس از اولین اکران، Phoenix Wright: Ace Attorney Trilogy همچنان به عنوان یکی از بهترین بازیهای داستان محور بر روی Switch شناخته میشود.
7 The Walking Dead: The Complete First Season
بازیی که روایت تعاملی را بازتعریف کرد
تعداد کمی از بازیها توانستهاند هنر داستانسرایی احساسی را به مانند The Walking Dead از Telltale به کمال برسانند. این ماجراجویی اپیزودیک داستان لی ایورت، مجرمی محکوم را دنبال میکند که در میانه آپوکالیپس زامبی، با سرپرستی دختری یتیم به نام Clementine شانس دوم زندگی را به دست میآورد. برخلاف ترسناکهای بقا سنتی، تمرکز بازی بر روی روابط، انتخابهای اخلاقی دشوار و بار عاطفی دنیایی که از مسیر خود خارج شده است، قرار دارد. هر تصمیم بازیکنان میتواند مسیر داستان را تغییر دهد و به برخی از لحظات دردناک در دنیای بازی دامن بزند.
6 Disco Elysium
تریلر سیاسی بهتَظاهر یک بازی نقشآفرینی
کارآگاهی هرگز به این اندازه وجودی نبوده است. در Disco Elysium، بازیکنان کنترل یک کارآگاه فروپاشیده که از فراموشی ناشی از الکل رنج میبرد را در دست میگیرند تا در شهری که در آشوبهای سیاسی غرق شده است، یک قتل را حل کنند. اما حل پرونده تنها بخشی از سفر است؛ بازیکنان باید در میان ذینفس شکسته قهرمان حرکت کرده و انتخابهایی انجام دهند که هویت، اخلاق و حتی سلامت روان او را شکل میدهد. بدون سیستم مبارزه سنتی، این بازی به طور کامل به دیالوگ، ارزیابی مهارتها و تصمیمگیری تکیه دارد که آن را به یکی از منحصر به فردترین بازیهای داستان محور روی Switch تبدیل میکند. هر بار که بازی میکنید میتواند به شکلی متفاوت رقم بخورد؛ از یک کارآگاه روشنفکر تا فردی کاملاً بیثبات. این سطح از آزادی در روایت، Disco Elysium را به یکی از بازیهای مستقل بسیار تحسینشده در سالهای اخیر بدل کرده است.
5 Firewatch
راز واکی تاکی در بیابان وایومینگ
بیابانهای وایومینگ قرار بود آرام و صلحآمیز باشند، اما چیزی احساس نادرستی ایجاد میکند. بازی در نقش هنری، ناظر آتشسوزی مستقر در عمق یک پارک ملی، تجربهای از معمایی انزواگونه اما به طرز عجیبی صمیمی ارائه میدهد که تنها ارتباط او با دنیای بیرون، Delilah؛ صدایی در انتهای رادیو است. Firewatch با داستانسرایی احساسی خود، از طریق دیالوگها و جزئیات محیطی، تنش و عمق شخصیتپردازی را به خوبی ایجاد میکند. تصاویر نفسگیر و لحن ملانکولیک آن را به یکی از بهترین شبیهسازهای پیادهروی بر روی Nintendo Switch بدل کرده است و ثابت میکند که یک بازی داستان محور برای گیرا بودن نیازی به اکشن ندارد. این یک احتراق آهسته است، اما اثر خود را مدتها پس از ترک جنگل بر ذهن بازیکن مینشاند.
4 What Remains of Edith Finch
داستانی تکهتکه روایت شده، اما بهطور کامل حس میشود
برخی خانهها خاطرات را در خود جای دادهاند، اما این خانه کل زندگیها را در بر میگیرد. What Remains of Edith Finch مجموعهای از داستانهاست که حول خانواده Finch میچرخد و هر بخش به شیوهای متمایز و تعاملی روایت میشود. لحظهای ممکن است بازیکنان تخیلات دوران کودکی خود را با بازی با اردکهای لاستیکی در وان زنده کنند و لحظه بعد، تراژدی سوررئال یک کارگر کارخانه کنسرو که از واقعیت جدا میشود را تجربه کنند. به عنوان یکی از بهترین شبیهسازهای پیادهروی ساخته شده، این بازی بدون اتکا به توضیحات مستقیم داستان احساسی خلق میکند. در عوض، به بازیکنان اجازه میدهد تا تاریخ خانواده را از طریق کاوش و فلاشبکهای تعاملی زیبا بازسازی کنند. نتیجه، تجربهای عمیقاً تأثیرگذار است که یک خانه ساده را به تابی از اندوه، شگفتی و از دست دادن بدل میکند.
3 Pesona 5: Royal
دزد شبح که کانون توجه را میرباید
تعداد کمی از بازیهای نقشآفرینی میتوانند به این سادگی شبیهسازی زندگی، ماجراجویی در سیاهچالها و داستان عمیق محور شخصیت را با هم آمیخته کنند و Pesona 5: Royal یکی از بهترینهای این دسته است. بازی داستان Phantom Thieves را دنبال میکند؛ گروهی از دانشآموزان دبیرستانی که قادرند وارد دنیای سورئال تمایلات ناخودآگاه شوند تا قلب افراد فاسد را تغییر دهند. در اصل، داستان درباره شورش، هویت و فشارهای جامعه مدرن است. بازی به بازیکنان آزادی میدهد تا بین زندگی روزمره و شخصیت دوم خود به عنوان دزدهای انتقامی تعادل برقرار کنند و ترکیبی منحصربهفرد از روابط شخصی و مبارزات نوبتی مهیج ارائه دهد. با تصاویر شیک، شخصیتهای فراموشنشدنی و به عنوان یکی از بهترین بازیهای داستان محور بر روی Switch، Pesona 5: Royal شاهکاری است که ثابت میکند حتی یک بازی نقشآفرینی صد ساعته هم میتواند بسیار کوتاه به نظر برسد.
2 Nier: Automata
یک جذابیت پساآخرالزمانی
جنگ بین اندرویدها و ماشینها نباید اینقدر دلشکستگیآور باشد، اما Nier: Automata چیزی جز عادی نیست. بازی داستان 2B، اندروید مبارزی را دنبال میکند که برای مقابله با موجودات مکانیکی روی زمینی ویران شده فرستاده شده است، اما در پس لایههای مبارزاتی برش و چنگکی، داستانی نهفته است که ماهیت آگاهی، اختیار و وجود را زیر سوال میبرد. با روایت چندین بار بازی که هر بار دیدگاههای تازهای را نشان میدهد، ساختار داستانی متفاوت از هر چیزی روی Switch است. به همراه سبک داستانسرایی مشخص Yoko Taro و موسیقی زمینهای سرشار از احساس، Nier: Automata تجربهای اندیشهبرانگیز است که مدتها پس از پایان اعتبارات در ذهن نهادینه میشود.
1 The Witcher 3: Wild Hunt
شکارچی هیولا، اما برای روح
Geralt of Rivia بازگشت خود را در شاهکاری اعلام میکند که یکی از پیچیدهترین روایتهای دنیای بازی را به رشته میزند. The Witcher 3: Wild Hunt بازیکنان را به دنیای وسیعی پر از انتخابهای پیچیده از نظر اخلاقی، داستانهای بسیار شخصی و یکی از جذابترین قهرمانان تاریخ بازی میکشاند. از مناظر جنگزده تا دسیسههای سیاسی و قوسهای شخصیتی پر احساس، این بازی در هر جنبهای از داستانسرایی برتری دارد. طراحی مأموریتهای آن تضمین میکند که حتی وظایف فرعی نیز بار معنایی داشته و هر تصمیم حس اهمیت پیدا کند. تعداد کمی از بازیها میتوانند این عمق و ظرافت را ارائه دهند، به گونهای که این پورت معجزهآسا، که از نظر فنی هیچ حق اجرای چنین عملکردی را بر روی Switch ندارد، همچنان به عنوان یکی از بهترین بازیهای داستان محور در هر پلتفرمی شناخته میشود.
مطالب مرتبط
دیگران نیز خوانده اند
تازه های نینتندو سوییچ
محتوای خود را پیدا کنید
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید