
Supernatural طولانیترین برنامه تلویزیونی فانتزی آمریکایی است که 15 فصل به طول انجامید. نمایش محبوب مخاطبان اختصاصی دارد که سال ها پس از پایانش همچنان آن را مرتبط می سازند. علیرغم کاهش محبوبیت در چند فصل اخیر و اسپین آف ناموفق آن، سریال اعتبار خود را حفظ کرده است و استانداردهای مختلفی را برای نمایش های جدید ماوراء طبیعی و فانتزی دیگر تعیین کرده است.
آنچه Supernatural را تا این حد محبوب می کند، بدون شک بازی های استثنایی و نقل قول های به یاد ماندنی بازیگران است. دهها خط از نمایش در فرهنگ پاپ مورد احترام قرار میگیرد، حتی به کسانی که هنوز حتی یک قسمت را تماشا نکردهاند، فراتر از طرفداران است. بهترین نقل قول ها از Supernatural به دلایل مختلف از جمله طنز، منحصر به فرد بودن، و معنای دلگرم کننده آنها به یاد ماندنی هستند.
بهروزرسانیشده توسط الکس روش در ۲۴ نوامبر ۲۰۲۴: حتی مدتها پس از آخرین قسمت، طرفداران به تماشای مجدد سریال ادامه میدهند. هنوز هم بسیاری از وینچسترها و فرشتگان، شیاطین، و هر چیزی که بین آنهاست نقل قول می کنند. این فهرست بهروزرسانی شده است تا شامل نقل قولهای بیشتر، بهبود تجربه خواننده و پیروی از دستورالعملهای قالببندی CBR باشد.
15 "راننده موسیقی را انتخاب می کند "Shotgun Shuts His Cakehole."
دین وینچستر در فصل 1، قسمت 1، "Pilot"
روابط دوست داشتنی زیادی در جهان ماورای طبیعی وجود دارد. با این حال، یکی از محبوب ترین شراکت ها بین دین وینچستر و Chevy Impala، Baby بود. اگرچه ممکن است عجیب به نظر برسد که این یک رابطه افتخارآمیز در مجموعه طولانی مدت است، اما وقف دین به کودک از ابتدا برقرار است.
راننده موسیقی را انتخاب می کند. تفنگ ساچمه ای سوراخ کیک او را می بندد.
در فصل 1، دین زمانی که برادر کوچکترش در مورد سلیقه او در موسیقی شوخی می کند، این جمله نمادین را به سم می گوید. لحظه در میان رویدادهای تاریک تر و جدی تر خط داستانی احساسی درخشید. این یک نقل قول ساده است که در آزمون زمان مقاومت کرده است و همچنان توسط طرفداران و در فروشگاه ها استفاده می شود.
14 "ایجیت!"
بابی در فصل 3، قسمت 3، "روز بد در بلک راک"
طرفداران Supernatural اولین بار این عبارت را از بابی در فصل 3 می شنوند. وینچسترها بابی را برای کمک به پای خرگوش نفرین شده صدا می کنند، اما زمانی که آنها تماس می گیرند، سم قبلاً پای خرگوش را لمس کرده است. بدشانسی فقط نصیب کسانی می شود که آیتم را از دست می دهند، که سام مدت زیادی از این قسمت دیدن نمی کند.
بابی این جمله را بارها در طول سریال هنگام صحبت با وینچسترها می گوید. این یکی از اجزای اصلی کاراکتر شدو حتی آخرین کلمه بابی به سم و دین بود.برای هیجان بسیاری از طرفداران Supernatural، این عبارت جذاب توسط جیم نیز گفته شده است. شخصیت بیور در پسران که رابرت سینگر نیز نام دارد.
13 "مهارت های اجتماعی من زنگ زده است."
کستیل در فصل 6، قسمت 3، "مرد سوم"
کاستیل یکی از دوست داشتنی ترین و سرگرم کننده ترین شخصیت های سوپرطبیعی است. حتی پس از اینکه نمایش فانتزی از ریل خارج شد و هواداران را با قوس خود ناامید کرد، او برای لحظاتی تاثیرگذار و به یاد ماندنی در یادها ماند. این لحظات باعث شده است که بسیاری از طرفداران باور کنند که کستیل شایسته بهتر از داستانی بود که به او داده شد.
مهارتهای مردمی من زنگ زده است.
علیرغم جدیتاش، بهویژه در فصلهای اولیه، کستیل بهخاطر ناآگاهی خندهدارش نسبت به نوع بشر به یاد میآید. این نقل قول کاملاً شخصیت نوپای او را منعکس می کند، زمانی که او بیشتر با روابط و تجربیات آسمانی خود ارتباط برقرار می کند تا روابط انسانی خود. طرفداران این نقل قول کستیل را دوست داشتند، زیرا، علیرغم اینکه خودشان فانی هستند، ممکن است با عدم درک همه هنجارهای اجتماعی ارتباط برقرار کنند.
12 "من وقتی عصبی هستم می خوانم. مرا قضاوت نکن!"
چارلی بردبری در فصل 7، قسمت 20، "دختری با خالکوبی سیاه چال ها و اژدها"
یکی دیگر از شخصیتهایی که برای طرفداران قابل ارتباط بود، چارلی بردبری بود. به عنوان یک زن عجیب و غریب و باهوش عصر مدرن، چارلی به دلیل ویژگی های شخصیتی بامزه و عجیبی که او را از جدیت و مردانگی آشکار برادران وینچستر دور می کرد، محبوب بود. او همچنین نقش مهمی در کمک به شکستن کد کتاب لعنتی ها داشت.
وقتی عصبی هستم آواز می خوانم. مرا قضاوت نکن!
وقتی چارلی در فصل 7 به وینچسترها کمک می کند، شروع به آواز خواندن می کند تا اعصاب خود را آرام کند و این جمله را می گوید. بسیاری از مردم می توانند با ویژگی های کوچک چارلی ارتباط برقرار کنند. این انسانیسازی این شخصیتهای تحت تأثیر فراطبیعی، افزودهای خوشآمد به تجربه خارقالعاده Supernatural بود.
11 "من گربه را بازجویی خواهم کرد."
Castiel در فصل 8، قسمت 8، "Hunteri Heroici"
در فصل 8 Supernatural، قسمت 8، کستیل به سم و دین می گوید که می خواهد یک شکارچی شود. آنها او را روی یک کیس می برند و سعی می کنند زیر و بم شکار را به او نشان دهند. او برای پیوستن به آن هیجانزده است و وقتی یک زن مسنتر میگوید گربه میتواند صحبت کند، کستیل پیشنهاد میکند که خودش از گربه بازجویی کند.
من گربه را بازجویی خواهم کرد.
کاستیل ممکن است تسلط کاملی بر انسان ها و نحوه ارتباط آنها نداشته باشد، اما تمام تلاش خود را می کند تا بفهمد. او اغلب چیزها را خیلی تحت اللفظی در نظر می گیرد یا به گونه ای به موقعیت ها برخورد می کند که دیگران آن را ناخوشایند می دانند. بسیاری از طرفداران Supernatural با این تجربه طنین انداز می شوند.
10 "من بتمن هستم!"
دین در فصل 3، قسمت 3، "روز بد در بلک راک"
در فصل 3 Supernatural، سم و دین دزدانی را که یک پای خرگوش نفرین شده را از انباری جان وینچستر بردند، ردیابی میکنند. دین میتواند با استفاده از شانس خوب پا سام را که به صندلی بسته شده، چند لحظه دورتر از تیراندازی نجات دهید. او مجموعهای از شاهکارهای غیرممکن را انجام میدهد، مانند گیر کردن یک اسلحه با انداختن خودکار در آن، طفره رفتن کامل از یک مشت، و ناک اوت کردن یک نفر با کنترل از راه دور.
من بتمن هستم!
جذابیتی که دین این خط را ارائه میکند، این لحظه را برای بسیاری از طرفداران به یک لحظه محبوب دین تبدیل کرده است. از زمان پخش این قسمت، جنسن آکلز در تقریبا 10 پروژه دی سی صداپیشگی بتمن را بر عهده داشته است. بنابراین، وقتی او می گوید که بتمن است، کاملاً نادرست نیست. و آیا تا به حال طرفداران دین و بتمن را در یک اتاق دیده اند؟
9 "خانواده به خون ختم نمیشه، پسر."
بابی سینگر در فصل 13، قسمت 13، "معامله شیطان"
بابی سینگر، شخصیت پدر برادران وینچستر پس از مرگ جان وینچستر. در مقایسه با پدر غایب و از نظر عاطفی وینچستر، بابی تعادل کاملی از فداکاری و عشق سخت برای برادران جوان و متکبر بود. مرگ او مسلماً سختترین مرگ این مجموعه بود.
خانواده به خون ختم نمی شود پسر.
در صحنه احساسی فصل 13 بین بابی و دین، بابی این جمله فراموش نشدنی را می گوید. او آنچه را که مخاطبان برای مدتی میشناختند، بیان کرد. سم و دین بدون خانواده نبودند، حتی اگر خانوادههای بیولوژیکی آنها همگی مرده بودند. پیوندی که آنها در سرتاسر نمایش ایجاد میکنند این موضوع را برجسته میکند و نقل قول بابی را مدتها پس از مرگش تأثیرگذار میکند.
8 "از تاریکی نترس؟ چی، شوخی می کنی؟ البته، باید از تاریکی بترسی!"
دین وینچستر در فصل 1، قسمت 1، "Pilot"
برادران وینچستر متضاد بودند. سام برادری بود که جنبه ملایم و دلسوز داشت و به کودکانی که شاهد ماوراء الطبیعه و تاریکی دنیای خود بودند دلداری می داد. دین، از سوی دیگر، فردی مستقیم و صادق بود که همه چیز را همان طور که بود می خواند.
از تاریکی نمی ترسید؟ چیه، شوخی میکنی؟ البته باید از تاریکی بترسید!
این کلاسیک رویاپرداز در مقابل واقع گرا یک موضوع در سرتاسر ماوراء طبیعی است. این نقل قول دین علاوه بر طنز، خاطره انگیز است زیرا لحن کلی سریال را منعکس می کند. دین هرگز به کسی نمی گوید که نباید از تاریکی و ناشناخته بترسد. در عوض، او میداند که دنیای ماوراء طبیعی خطرناک است و ترجیح میدهد مردم را به نوازش کردنشان آماده کند.
7 "شما می گویید که این یک چیز بد است."
Rowena MacLeod در فصل 10، قسمت 17، "Inside Man"
شخصیت Rowena MacLeod از شرور به متحد تبدیل شد و تأثیر قابل توجهی بر طرفداران Supernatural داشت. از آنجایی که طرفداران نویسندگان را به بی تفاوتی نسبت به شخصیت های زنانه متهم کرده بودند، این شخصیت زن قدرتمند با وجود جنجال هایی که پیرامون او وجود داشت، مورد استقبال قرار گرفت. اکنون، او یک شخصیت مورد علاقه طرفداران است.
شما می گویید که این چیز بدی است. دختران خوب، آنها رقت انگیز هستند. اینجا به اسکانک های شیطانی.
بینندگان لزوماً مجبور نیستند با این نقل قول موافق باشند تا معنای پشت آن را بفهمند. این خط علامت تجاری شخصیت او و سریال است زیرا روونا هیچ بهانه ای برای اعمال خود نمی آورد و همیشه به شخصیت خود احترام می گذارد. روونا پس از گذشت چندین قرن به دلیل قدرت و انعطاف پذیری خود، مهربانی و مهربانی را می شناخت. قهرمانی همیشه بهترین راه عمل نبود.
6 "هی، Assbutt!"
کستیل در فصل 5، قسمت 22، "آواز قو"
در پایان فصل پنجم Supernatural، سم موافقت میکند که کشتی لوسیفر باشد. مایکل (دارنده آدام) به لوسیفر (صاحب سم) می گوید که آنها باید بجنگند زیرا این چیزی است که خدا می خواهد. به سبک واقعی وینچستر، دین با کستیل و بابی فقط چند ثانیه قبل از شروع جنگ وارد میشود.
کاستیل قبل از پرتاب کوکتل مولوتوف از روغن مقدس به سوی مایکل، این جمله نمادین را فریاد میزند. او مشتاق کمک به وینچسترها بود و وقتی فرصتی پیش می آمد دریغ نمی کرد. کاس با زمان محدودی که روی زمین سپری کرد، تمام تلاشش را کرد تا توهینی قابل اجرا کند.
5 "من کسی هستم که تو را محکم گرفتم و از هلاکت بیرون آوردم."
Castiel در فصل 4، قسمت 1، "Lazarus Rising"
فانتزی یک دنیای فانتزی غوطه ور است که تفاوت بین خوب و بد را پیچیده می کند. این به طور مداوم توسط هیولای دلسوز گاه به گاه و فرشتگان بی تفاوت و اغلب نامطلوب ثابت می شود. کستیل با گفتن این جمله نمادین به دین، بلافاصله روی طرفداران و Supernatural تأثیر گذاشت.
من کسی هستم که تو را محکم گرفتم و از هلاکت بیرون آوردم.
کستیل، دین را از جهنم نجات میدهد، یک نکته مهم در داستان در مجموعه کلی است. اهمیت این خط در سرتاسر نمایش بافته می شود، که با رابطه نزدیک فزاینده بین دین و فرشته ناجی اش برجسته می شود. حتی زمانی که این دو یک تیم هستند و در یک سطح از احترام هستند، اولین اقدام کستیل فراموش نشدنی است.
4 "ما همه به جهنم می رویم، دین. ممکن است از سواری نیز لذت ببرید."
بلا تالبوت در فصل 3، قسمت 3، "روز بد در بلک راک"
قبل از اینکه لورن کوهن یک بازمانده طولانی مدت در دنیای مردگان متحرک شود، در Supernatural نقش بلا شرور و فریبنده را بازی کرد. اگرچه او در یک مقطع زمانی با وینچسترها اتحاد داشت، اما شخصیتی قطبی بود، زیرا او مصنوعات جادویی قدرتمند را می دزدید و می فروخت. بسیاری از طرفداران از ندیدن رابطه بین او و دین در طول سریال ناامید شدند.
همه ما به جهنم می رویم، دین. ممکن است از سواری نیز لذت ببرید.
بسیاری از بینندگان با بلا همدردی کردند و میتوانستند بفهمند که چگونه دوران کودکی دشوار او منجر به نیاز او به محافظت و مراقبت از خود نسبت به دیگران شده است. این یکی از به یاد ماندنیترین جملات اوست، زیرا بر تاریکی تأکید میکند. و اغلب لحن ناامیدکننده نمایش. حتی طرفدارانی که این شخصیت را دوست ندارند می توانند اهمیت این نقل قول را برای سریال درک کنند.
3 "بعضی از مردم فقط با شکنجه به دنیا می آیند. بنابراین، وقتی می میرند، روح آنها به همان اندازه تاریک است."
سم وینچستر در فصل 1، قسمت 19، "Provenance"
در ابتدای نمایش، سم وینچستر در دانشگاه استندفورد ثبت نام کرد و هوش او در طول 15 فصل سریال درخشید. قوس شخصیت سام در Supernatural یکی از دلخراشترین و پیچیدهترین خطوط داستانی در سراسر سوپرنچرال بود. علیرغم تمام اتفاقاتی که برای او افتاد، او همیشه برادری باهوش و متفکر بود که از تحقیق و تفکر انتقادی برای حل پرونده ها استفاده می کرد.
برخی افراد فقط شکنجه به دنیا می آیند. پس وقتی می میرند روحشان به همان اندازه تیره می شود.
لحظههای بیشماری وجود داشت که سام موقعیتی را تجزیه و تحلیل کرد تا معنای عمیقتری به "هیولا هفته" فعلی بدهد. این اغلب از طریق نقل قولهای تاثیرگذار، مانند این مورد، ثابت میشد. این خطوط به یاد ماندنی، مضامین شدیدتر نمایش را برجسته میکند، از جمله جنبه تاریک و آزاردهنده بشریت.
2 "شیاطین رو درک می کنم. مردم دیوانه هستند."
دین در فصل 1، قسمت 15، "The Benders"

در اپیزود فصل 1 "The Benders"، سم توسط برادران یک هیولا گرفته می شود. دین به دنبال برادرش می گردد و با کمک کاتلین، معاون، محل اختفای او را پیدا می کند. در کمال تعجب برادران متوجه میشوند که هیولاهای پشت سر همه فقط انسان هستند.
شیاطین را دریافت می کنم. مردم دیوانه هستند.
این نقل قول ذهنیت سم و دین را در کل سریال خلاصه می کند. آنها زندگی خود را در محاصره شیاطین و هیولاهای دیگر سپری کرده اند و به ندرت زمانی را در خارج از دنیای شکار سپری کرده اند. با در نظر گرفتن این موضوع، منطقی است که وینچسترها شیاطین را بیشتر از مردم درک کنند.
1 "نجات مردم. شکار چیزها. تجارت خانوادگی."
دین وینچستر در فصل 1، قسمت 2، "Wendigo"
این نقل قول Supernatural نه تنها به یاد ماندنی است، بلکه به راحتی مهمترین خط در کل نمایش است. سخنان دین که در دهها پوستر، کلکسیونها و هنرهای فانتزی نقل شده است، آغاز این مجموعه فانتزی گسترده را شامل میشود. در حالی که نمایش به طور فزاینده ای پیچیده می شود، خط داستانی و لحن اصلی را نمی توان فراموش کرد.
نجات مردم. شکار چیزها، کسب و کار خانوادگی.
قبل از اینکه دین و سم علیه فرشتگان، شیاطین و خود خدای متعال جنگ کنند، آنها شکارچیان هیولا بودند که از جایی که پدرشان را ترک کرده بود، ادامه می دادند. داستان آنها در دوران کودکی شروع شد، زمانی که مادرشان توسط یک شیطان کشته شد، و این باعث شروع تمایل وینچسترها برای محافظت از بیگناهان در برابر خطرات ماوراء طبیعی شد. آنها این ماموریت را در طول نمایش انجام می دهند و در طول مسیر درباره دنیایی که در آن زندگی می کنند اطلاعات بیشتری کسب می کنند.
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید