
پیوندهای سریع
چیزهای زیادی وجود دارد که J.K. Rowling خلق کرده تا دنیای جادوگران در سری Harry Potter به همان اندازه جادویی شود. برخی از برجستهترین ایدهها، اشیاء جادویی متعددی هستند که به هری در طول سفر هفتسالهاش و نهایتاً در شکست دادن ولدمورت کمک میکنند. زمانگرد اجازه داد هری و هرماینی گرنجر سیریوس بلک را در Prisoner of Azkaban نجات دهند، نقشه ماریودر به هری کمک کرد موقعیت حضور همه در محوطههای هاگوارتز را ببیند و پنسیو خاطراتی را بازآفرینی کرد که به دامبلدور و هری سرنخهای لازم برای کشف رمز و رازهای مختلف را ارائه داد.
البته، همچنین داراییهای مرگبار وجود دارند که از همان ابتدا با ردای نامرئی نقشی کلیدی ایفا میکردند. یکی دیگر از اشیاء اصلی که به عنوان مکگافیین داستان اول Harry Potter به کار رفت، سنگ جادوگر (که به عنوان سنگ فیلسوف نیز شناخته میشود) بود. همچنین سنگ رستاخیز وجود دارد که در آخرین قسمت Harry Potter نقش مهمی داشت. هر دو سنگ از جهات خاصی شباهت دارند اما در برخی موارد کاملاً متفاوتاند. بنابراین، در اینجا توضیح تفاوتهای بین سنگ جادوگر و سنگ رستاخیز در سری Harry Potter و نقش آنها ارائه شده است.
The Sorcerer’s Stone میتواند کسی را نامیراتر کند
- سنگ جادوگر همچنین میتواند هر فلزی را به طلا تبدیل کند.
- نیکلاس فلامل فقط در Harry Potter in the Sorcerer's Stone ذکر شده است اما در Fantastic Beasts: The Crimes of Grindelwald حضور دارد.
سنگ جادوگر برای اولین بار در اولین کتاب Harry Potter معرفی شد و نقش مهمی در داستان ایفا میکند؛ به همین دلیل در عنوان نیز ذکر شده است. با داشتن این سنگ، جادوگر قادر است نامیراتر شود. این امر از طریق معجون زندگی تهیه شده با سنگ و مصرف منظم آن امکانپذیر است. با این حال، این معجون تنها مانع مرگ طبیعی میشود. آلکیمیست فرانسوی، نیکلاس فلامل مسئول ساخت این سنگ در سده چهاردهم بود. با سنگ جادوگر و معجون زندگی، فلامل و همسرش، پرنل، توانستند بیش از ۶۰۰ سال زنده بمانند.
این سنگ چیز شگفتانگیزی نبود. هر چقدر پول و زندگی که بخواهی، این دو چیزی هستند که بیشتر انسانها بالاتر از همه انتخاب میکنند. مشکل اینجاست که انسانها به طرز عجیبی دقیقاً آن چیزهایی را انتخاب میکنند که بدترین برایشان است. -- آلبوس دامبلدور درباره سنگ جادوگر در رمان 1997
سنگ جادوگر یکی از معدود اشیائی است که میتواند به یک جادوگر کمک کند تا نزدیک به نامیراتر شود؛ به همین دلیل، لرد ولدمورت در سال اول هری به دنبال این شیء میگردد. در اولین داستان Harry Potter، این سنگ در یکی از گنجههای Gringotts قرار داشت، اما پس از یک سرقت ناموفق، آلبوس دامبلدور به روبئوس هاگرید دستور داد تا آن را جمعآوری کند و در هاگوارتز امن نگه دارد. موانع مختلفی – از فلافی گرفته تا شطرنج جادویی – از سنگ جادوگر در قصر محافظت میدادند. در نهایت، هری با کمک رون ویزلی و هرماینی از میان چالشها عبور کرد تا به ولدمورت برسد که از پروفسور کوییرل به عنوان میزبان انسانی استفاده میکرد. پس از تلاش ولدمورت برای به دست آوردن سنگ، دامبلدور فلامل را قانع کرد که آن را نابود کند و او و همسرش در نهایت جان خویش را فدای این امر کردند.
The Resurrection Stone امکان ارتباط با مردگان را فراهم میکند
- سنگ رستاخیز بخشی از حلقه Gaunt بود که همچنین یکی از Horcruxes ولدمورت و روشی بود که دامبلدور آن را به دست آورد.
- این سنگ به طور معروف یکی از سه دارایی مرگبار (Deathly Hallows) است.
در آخرین کتاب Harry Potter، جادوگر جوان به سنگ قدرتمندی برمیخورد که از مرگ نیز جلوگیری میکرد. سنگ رستاخیز یکی از سه دارایی مرگبار (Deathly Hallows) است که هری در کتاب پایانی با آن آشنا میشود. با داشتن این سه دارایی، میتوان به «استاد مرگ» تبدیل شد؛ شکلی دیگر از حیات طولانی در دنیای جادوگران. در طول سری، هری با هر سه دارایی مرگبار برخورد داشته است. سرانجام، سنگ رستاخیز پس از باز کردن یک Golden Snitch که دامبلدور به عنوان هدیه داده بود و درون آن سنگ پنهان شده بود، به دست هری رسید. هری از این سنگ برای ارتباط با تمامی عزیزان از دست رفتهاش استفاده کرد پیش از اینکه تسلیم نفرین مرگبار ولدمورت شود.
پس از اینکه هری از سنگ برای صحبت با عزیزان مرحوم خود استفاده کرد، آن را در جنگل ممنوعه رها نمود. در حالی که هری توانست با افرادی چون پدر و مادرش و سیریوس بلک صحبت کند، دامبلدور ظاهر نشد زیرا او به همان شیوه بیقید و شرط مانند بقیه نمیمرد. با این حال، چندین بار در طول داستان، هری توانست با مردگان ارتباط برقرار کند و کمی پس از آن با دامبلدور دوباره روبرو شد. سنگ رستاخیز به هری امکان داد تا لحظهای قدرتمند با همه کسانی که برای او جان دادند تجربه کند و پیش از بزرگترین پیروزیاش، سطحی از حس و احساس عمیقتر به داستان بیفزاید.
مرگ، موضوع اصلی سری Harry Potter است
فیلم | سال |
Harry Potter and the Sorcerer's Stone | 2001 |
Harry Potter and the Chamber of Secrets | 2002 |
Harry Potter and the Prisoner of Azkaban | 2004 |
Harry Potter and the Goblet of Fire | 2005 |
Harry Potter and the Order of the Phoenix | 2007 |
Harry Potter and the Half-Blood Prince | 2009 |
Harry Potter and the Deathly Hallows - Part 1 | 2010 |
Harry Potter and the Deathly Hallows - Part 2 | 2011 |
هرچند سنگ رستاخیز و سنگ جادوگر دقیقاً همان کار را انجام نمیدهند، اما در روایت داستانهای J.K. Rowling هدف مشابهی را دنبال میکنند. مرگ در کانون سری Harry Potter قرار دارد و از آغاز زندگی هری با قتل والدینش او را احاطه کرده است. در حالی که هری بارها با مرگ مواجه میشود، ولدمورت معمولاً در سوی دیگر آن قرار دارد و هرکس را که سر راهش باشد میکشد. او همچنین به دنبال نامیرایی است تا ترس و وحشت خود را ادامه دهد. سنگ جادوگر یکی از راههایی بود که ولدمورت سعی کرد به شکل واقعی خود بازگردد و قویتر شود. جادوگر سیاه همچنین از Horcruxes برای گریختن از مرگ استفاده کرد.
“برای مردگان ترحم نکن، هری. برای زندهها ترحم کن، و بالاتر از همه برای کسانی که بدون عشق زندگی میکنند.” آلبوس دامبلدور در Harry Potter and the Deathly Hallows.
در نهایت، هیچ شکل واقعیای از نامیرایی در دنیای جادوگری وجود ندارد، اما اشیائی مانند سنگ جادوگر و سنگ رستاخیز میتوانند جادوگران را نسبت به حالت عادی برای مدت طولانیتری زنده نگه دارند. در حالی که ولدمورت در جستجوی نامیرایی است، هری به جای تلاش برای تسخیر مرگ، آن را میپذیرد؛ حتی با وجود مواجه شدن با این اشیاء جادویی قدرتمند در طول سالها. هری میداند مرگ، بخشی طبیعی از زندگی است، زیرا شاهد گذشتن افراد عزیزش بوده است. اگرچه شاید اندکی تسلیبخش باشد که بداند در آینده ممکن است به آنها بپیوندد. در همین حال، هیچکس وجود ندارد که ولدمورت بخواهد در دنیای پس از مرگ دوباره با او متحد شود. به همین دلیل است که دامبلدور هری را به عنوان استاد واقعی مرگ میداند؛ او مرگ را به عنوان امری اجتنابناپذیر میپذیرد و برخوردهایش با اشیائی مانند سنگ رستاخیز و سنگ جادوگر این موضوع را تأیید میکند، چرا که از آنها سوءاستفاده نمیکند.
سنگ جادوگر و سنگ رستاخیز هر دو نقشهای اساسی در سفر حماسی هری Potter ایفا میکنند. این اشیاء جادویی به طرز شگفتانگیزی قدرتمند هستند چرا که میتوانند به یک جادوگر کمک کنند نسبت به دیگران شکستناپذیر شود. اما قدرت آنها در نهایت یک نفرین است، زیرا میتواند مانع از آن شود که یک جادوگر به درستی وارد زندگی پس از مرگ گردد. هری هر دو این اشیاء را در اختیار داشت اما هیچگاه شیفته توانایی بلندمدت آنها نشد.
در عوض، جادوگر جوان به طور بیدریغ از آنها استفاده کرد تا ولدمورت شیطانی را شکست دهد؛ شخصی که پیوسته در تلاش برای دستیابی به نامیرایی بود. سنگ جادوگر و سنگ رستاخیز اگرچه دقیقاً همان عملکرد را ندارند، اما یکی در ابتدای داستان هری ظاهر میشود و دیگری درست در پایان؛ و این اشیاء جادویی بهطور چشمگیری با موضوع اصلی مرگ که توسط J.K. Rowling بررسی شده، پیوند دارند.
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید