۱۰ فیلم دیزنی که پایان‌هایشان را اسپویل کردند

Disney به خاطر خلق روایت‌های زیبا از ابتدا تا انتها، سابقه‌ای درخشان به دست آورده است. فیلم‌های Disney به دلیل توانمندی بی‌نظیر در بازگو کردن و اجرای داستان‌های منسجم، همواره مورد تحسین قرار گرفته‌اند. با این حال، برخی از فیلم‌های Disney از نکات سرنخی استفاده می‌کنند که به مخاطب جهت پیشروی داستان را پیش‌بینی می‌دهد، حتی در مواجهه با مسیرهای غیرمنتظره.

چه یک خط دیالوگی باشد، چه استفاده از تصاویر تکراری یا حتی آنچه که ممکن است به عنوان شوخی یکباره تلقی شود، Disney همواره سرنخ‌های آشکاری ارائه داده است که به مخاطبان نشان می‌دهد داستان نهایتاً به کجا خواهد رسید. این امر همیشه به معنای ضعف داستان نیست؛ گاه برداشت‌های مخاطبان از آنچه در فیلم ارائه می‌شود، پایان داستان را تأثیرگذارتر می‌کند.

10 Monsters University رویدادهایی را که به Monsters Inc. منجر می‌شود به تصویر می‌کشد

این فیلم به بسیاری از لحظات و تحولات شخصیتی اشاره می‌کند که در فیلم دنباله مشاهده می‌شوند

به عنوان یک پیش‌داستان، Monsters University انتظار می‌رود مسیر را برای برخی رویدادهای فیلم بعدی هموار کند. سؤالاتی درباره وجود این فیلم مطرح شد، به‌ویژه اینکه چرا در آن مایک و سالی در دانشگاه با هم ملاقات می‌کنند در حالی که فیلم اول شامل جمله‌ای از مایک است که بیان می‌کند آن‌ها از دوران کودکی یکدیگر را می‌شناخته‌اند. گرچه به این نقص داستانی اشاره شده بود، اما این امر از لذت تماشای فیلم کاست، چرا که هواداران از دیدن مسیر رشد هر شخصیت و جایی که امروز یافته‌اند، خوشحال شدند.

وضعیت پیش‌داستان فیلم همراه با آگاهی عمومی از سرنوشت نهایی هر شخصیت است. نشانه‌ها و لحظات کلیدی فراوانی در سراسر فیلم وجود دارد که نقاط عطف Monsters Inc. را به حرکت در می‌آورد. یکی از بزرگ‌ترین لحظات افشاگری از رهبر Jaws Theta Chi، جانی وورثینگتون، می‌آید که به مایک می‌گوید در بخش پستی Monsters Incorporated همیشه جا هست. اینجا جایی است که مایک و سالی پس از اخراج از Monsters University سر می‌برند و مجبور می‌شوند تا از پایین راه به موقعیت‌های بالاتر در فیلم بعدی دست یابند.

9 Brave از تصاویر فراوان مرتبط با خرس‌ها و جادو بهره می‌برد

به راحتی می‌توان فرض کرد رشد Merida و Elinor با جادو همراه خواهد بود

بسیاری از کمپین‌های بازاریابی Brave از اشاره مستقیم به درگیری اصلی فیلم خودداری کردند، یا به عبارتی از نحوه رشد اجتناب‌ناپذیر داستان برای شخصیت‌ها فاصله گرفتند. اگرچه تریلرها رابطه پرتلاطم بین Merida و مادرش را نشان دادند، اما تماشاگران نمی‌دانستند که اشتیاق شدید Merida برای استقلال منجر به تبدیل تصادفی مادرش به یک خرس خواهد شد.

داستانی که Elinor در آغاز درباره شاهزاده خودخواهی که برای قدرت تلاش می‌کند و در نتیجه پیوند او با برادرانش را می‌شکند، برای Merida تعریف می‌کند، بسیار گویا است. افشای این که شاهزاده به خرس بی‌رحم Mor'du تبدیل می‌شود، همه چیز را درهم می‌آمیزد؛ زیرا Merida و Elinor درمی‌یابند که آن‌ها اولین افرادی نیستند که تحت تأثیر این طلسم پیچیده قرار گرفته‌اند.

8 Alice in Wonderland تمایل Alice به خیالپردازی زودهنگام را معرفی می‌کند

Wonderland تجلی شفاف تخیل Alice است

اولین صحنه در Alice in Wonderland، Alice و خواهر بزرگترش را نشان می‌دهد که در فضای باز کتاب می‌خوانند. به نظر می‌رسد Alice از محتوای کتابی که خواهرش می‌خواند خوشش نمی‌آید و شروع به خیالپردازی درباره دنیای خودش می‌کند. در یک توالی موسیقیایی، Alice به نرمی برای گربه‌اش می‌سراید که یک مکان ایده‌آل چگونه باید باشد. او از گربه‌های سخنگو، گل‌ها و حضور کلی بی‌منطق سخن می‌گوید.

Alice حتی ترانه را با این فکر به پایان می‌رساند که دنیای او می‌تواند یک wonderland باشد، که به تماشاگران نشانه می‌دهد آنچه در پیش است تنها در ذهن او وجود دارد. زمانی که Alice به Wonderland می‌رسد، به نظر می‌رسد خیالپردازی‌هایش همانگونه است که توصیف کرده، هرچند کمی تغییر یافته. او با گربه شیطنت‌آمیز Cheshire Cat و گل‌هایی مواجه می‌شود که قبل از آنکه متوجه شوند او گل نیست، برای او می‌خوانند و سپس او را دور می‌کنند. بینندگان جوان ممکن است از این که Wonderland چیزی جز یک رویا نیست، شوکه شوند، اما بینندگان بالغ‌تر و دقیق‌تر دریافت می‌کنند که Alice دنیایی واقعی خلق کرده است که تنها او به آن دسترسی دارد.

7 The Princess and the Frog با داستانی که روایت می‌کند آغاز می‌شود

Tiana سرنوشتش به عنوان شاهزاده در داستان مذکور رقم خورده است

بخش عمده‌ای از The Princess and The Frog حول زندگی بالغ Tiana می‌چرخد، اما فیلم از زمانی آغاز می‌شود که او و بهترین دوستش Charlotte کودکی هستند. مادر Tiana، Eudora، نسخه‌ای کلاسیک از داستان شاهزاده قورباغه را برایشان می‌خواند. نشان داده شده است که Tiana از قورباغه‌ها متنفر است، حتی اگرچه لباسی سبز پوشیده است، در حالی که Charlotte با افتخار اعلام می‌کند که اگر به او امکان شود شاهزاده شود، از یک قورباغه بوسه خواهد زد.

بعداً، پیش از آنکه فیلم به زمان حال پرش کند، Tiana جوان توسط یک قورباغه بیرون از پنجره مواجه می‌شود، که بازتاب صحنه‌ای است که در آن نسخه دلنشین قورباغه‌ای شاهزاده Naveen او را در بالکن پیدا می‌کند. لحظه‌ای دیگر که سرنوشت Tiana و Naveen را رقم می‌زند، در شماره موسیقی «Dig a Little Deeper» ظاهر می‌شود، جایی که Mama Odie سعی می‌کند برای انسان‌هایی که به قورباغه تبدیل شده‌اند توضیح دهد آنچه واقعا برای انسان بودن نیاز دارند، حضور یکدیگر است. تماشاگران می‌توانند نتیجه بگیرند که ازدواج Tiana با Naveen باعث می‌شود Tiana به شاهزاده تبدیل شود و این جادو از پا درآید، حتی اگر Tiana و Naveen هنوز آن را ندیده باشند.

6 Sleeping Beauty نفرین اجتناب‌ناپذیری بر داستان می‌اندازد

طلسم Maleficent از ابتدا مقدر به موفقیت بود

حتی بدون دانستن سرانجام داستان افسانه‌ای کلاسیک، بستر سرنوشت Aurora از لحظه تولد او فراهم شده است. بخش عمده‌ای از فیلم حول ایده عدم فرار از سرنوشت می‌چرخد. اگرچه این امر Aurora را محکوم به مرگ ابدی نمی‌کند، زیرا Merriweather قادر است بخشی از طلسم Maleficent را اصلاح کند، اما تماشاگران می‌دانند که هر چه هم که تدابیر احتیاطی اتخاذ شود، در نهایت Aurora انگشتش را خواهد زد.

تصور یک مسیر متفاوت برای فیلم دشوار است، در غیر این صورت این فیلم Sleeping Beauty نبود. دانستن پایان داستان از جذابیت روایت یک دختر جوان که کاملاً از اختیار آزاد محروم شده است می‌کاهد. دیدن Aurora در رسیدن به پایان شاد، تجربه‌ای بسیار تسکین‌دهنده است چرا که تماشاگران می‌توانند به این اطمینان برسند که علی‌رغم تمام دروغ‌ها و خیانت‌هایی که Aurora در زندگی خود تجربه کرده، دقیقاً همانچه را که می‌خواهد به دست می‌آورد.

5 Encanto جزئیات محل اقامت Bruno را به‌طور آشکار بازگو می‌کند

فیلم سرنخ‌هایی درباره سرنوشت خانواده Madrigals در معرض دید ارائه می‌دهد

یکی از فیلم‌های درون‌گرای دیزنی، Encanto، حول ناهماهنگی یک خانواده به ظاهر کامل که در منطقه‌ای افسانه‌ای در کلمبیا زندگی می‌کنند و تلاش‌شان برای بازسازی وحدت شکل گرفته است. از همان ابتدا مشخص است که خانواده Madrigals در یک سلسله مراتب ناگفته زندگی می‌کنند، که Mirabel به شدت آن را حس می‌کند. به عنوان تنها عضو خانواده Madrigal که از هدایایی بهره‌مند نیست، او احساس کناره‌گیری می‌کند و این امر او را بر آن می‌دارد تا به ریشه‌های محو شدن جادو پی ببرد. درمی‌یابد که بخشی از پاسخ در ناپدید شدن عمو Bruno نهفته است، کسی که هدیه پرفشار پیشگویی داشت. پس از اینکه یکی از پیش‌بینی‌های Bruno، به همراه حضور Mirabel در مرکز، نابودی جادو را آشکار ساخت، او در دل دیوارهای casita پنهان شد تا از جدایی بیشتر Mirabel جلوگیری کند. ترک ندادن Bruno افشایی عظیم محسوب نمی‌شود، چرا که شماره موسیقی اختصاص یافته به او با عنوان "We Don't Talk About Bruno" جزئیات پنهانی درباره محل سکونتش ارائه می‌دهد. حتی در یک نقطه از فیلم می‌توان Bruno را در پس‌زمینه مشاهده کرد، و Dolores که از قدرت شنیداری پیشرفته برخوردار است، جمله "I can hear him now" را تکرار می‌کند. زمانی که Mirabel، Bruno را در دل دیوارها یافت، تماشاگران تعجبی نمی‌کنند، همانطور که Dolores اعتراف می‌کند که از ابتدا می‌دانست او هرگز ترک نکرده است.

4 The Fox and the Hound به مخاطبان نشان می‌دهد که دوستی‌ها تغییر می‌کنند

یک فیلم دلخراش با رابطه‌ای دردناک در محور داستان

The Fox and The Hound بدون شک یکی از غم‌انگیزترین فیلم‌های دیزنی است. اگرچه داستان با حیوانات سخنگو روایت می‌شود، اما موضوعاتی بالغ در مورد پیشرفت دوستی و ورود به بزرگسالی در آن مطرح است. در ابتدا، Todd و Copper به عنوان جفتی از دوستان بی‌نقص به نظر می‌رسند، اما تماشاگران می‌دانند که سرنوشت آن‌ها نهایتاً به سمت رقابت خواهد بود.

وقتی Todd از Copper می‌پرسد آیا همیشه بهترین دوستان خواهند بود، حتی زمانی که Copper پاسخ می‌دهد، "آره، برای همیشه"، تماشاگران نمی‌توانند احساس نگرانی و دلهره‌ای نسبت به آینده پنهان‌شده در دل خود احساس نکنند. در اوج داستان، Copper به شجاعت Todd را از دام شکارچی Amos Slade نجات می‌دهد و پیوند دیرینه آن‌ها را محکم می‌کند. این عمل شجاعانه بسیار تأثیرگذار است و اگرچه از پیش قابل پیش‌بینی بود، چرا که پیوندهای ناشی از دوستی دوران کودکی Todd و Copper واقعاً غیرقابل شکست بودند.

3 Meet the Robinsons افشای آشکاری دارد

تماشاگران می‌توانند آینده Lewis را پیش از آنکه خود او متوجه شود، پیش‌بینی کنند

Meet The Robinsons پر از لحظات به یادماندنی و پیچش‌های غیرمنتظره است، اما اینکه Lewis به چه صورتی بزرگ شود، از آن قافله خارج است. اگرچه شنیدن گفته Wilbur مبنی بر اینکه پدرش شبیه Tom Selleck – بازیگر صدای Lewis بزرگسال – است، زمانی که Lewis جوان از ظاهر پدرش می‌پرسد، بسیار خنده‌دار است.

از لحظه‌ای که Lewis با بقیه خانواده‌ی Robinson ملاقات می‌کند، به وضوح مشخص است که این خانواده، خانواده آینده اوست؛ به گونه‌ای که Wilbur مجبور است موهای Lewis را پنهان کند تا راز تعداد اختراعات عجیب و غریب موجود در خانه آشکار نشود. این موضوع ویژگی‌های مثبت فیلم را از بین نمی‌برد و هنوز مسیرهای هوشمندانه دیگری وجود دارد. پیام برجسته «به جلو حرکت کن» در سراسر فیلم نقشی اساسی در ترغیب Lewis برای دستیابی به اهدافش و شکوفایی شخصیت او دارد.

2 خط آغازین Tangled اشاره به صحنه‌ای کلیدی در پایان‌بخش داستان دارد

رویدادهای کل فیلم منجر به مرگ سرنوشت‌ساز Eugene می‌شود

اگرچه کمی گمراه‌کننده است، Eugene Fitzherbert – یا همان Flynn Ryder که در بیشتر داستان به او گفته می‌شود – سرنوشت خود را از طریق روایت داستان فاش می‌کند. Eugene، با ارائه‌ای ترکیبی از طنز و درام که مخاطب را مجذوب خود می‌کند و با صدای بازیگر کمدی Zachary Levi، فیلم را با جمله‌ای آغاز می‌کند: "این داستان نحوه مرگ من است." این جمله به اوج داستان اشاره دارد که در آن Eugene به طور مرگبار توسط Mother Gothel جراحت می‌بیند و سپس با آخرین جادوی Rapunzel شفا می‌یابد. این موضوع تماشاگران را غافلگیر کرده و آن‌ها را برای ماجرای احساسی کشف خود آماده می‌کند. مرگ Eugene یکی از مرگ‌های فریب‌دهنده و برجسته دیزنی است، چرا که در ابتدا نه ارزان به نظر می‌رسد و نه خیلی واضح که Eugene زنده بماند. در واقع، این امر به تم اصلی فیلم درباره عشق حقیقی می‌افزاید و لحظه‌ای جذاب خلق می‌کند که فیلم را به بخش نهایی خود هدایت می‌کند.

1 برای اینکه Simba جایگاه پادشاهی را به دست آورد، در The Lion King مرگ Mufasa لازم است

دایره حیات با از دست دادن‌های بزرگ همراه است

مرگ Mufasa شاید دلخراش‌ترین مرگ در تاریخ دیزنی و یکی از به‌یادماندنی‌ترین صحنه‌های فیلم باشد، اما وقوع آن برای اجرای صحیح روایت ضروری بود. همانطور که Mufasa به Simba جوان درباره دایره حیات توضیح می‌دهد، به پسرش می‌گوید که وقتی زمان پیوستن او به پادشاهان بزرگ گذشته فرا برسد، Simba به عنوان پادشاه Pride Rock برخواهد خاست. پیامدهای این موضوع در ابتدا برای Simba کاملاً روشن نیست و او بیشتر در هیجان معنا و مفهومی که پادشاه بودن به همراه دارد غرق شده است تا درک کند که برای وقوع این امر، پدرش باید از بین برود. تماشاگران دریافته‌اند که مرگ بخشی از زندگی است و Mufasa در تلاش است تا پسرش را برای مسئولیت‌های پیش رو آماده کند. اگرچه زمان دقیق مرگ او به طور صریح ذکر نشده، اما نفرت Scar نسبت به Mufasa و Simba حتی پیش از طرح نقشه کشتن و سرنگونی Mufasa احساس می‌شود.