
دکتر دوم شاید نخستین شرور واقعی دوران کامیکهای مارول است. در اولین ظاهر خود در Fantastic Four شماره ۵، که در ژوئیه 1962 منتشر شد، Victor von Doom چند دهه است که ریید ریچاردز، بن گرم و شمار زیادی از قهرمانان دیگر را تهدید میکند.
با اینکه Fantastic Four خانواده نخستین مارول و بنیان قهرمانانی همچون Spider-Man و Avengers بهشمار میآیند، اما آنها و معروفترین شرورشان تا کنون در رسانههای مدرن تقریباً نادیده گرفته شدهاند؛ اگرچه این وضعیت با پدیده The Fantastic Four: First Steps در شرف تغییر است.
از آنجایی که بسیاری از طرفداران حضور در فیلمها را معادل آشنایی با شخصیت میدانند، چندین نکته کلیدی درباره پادشاه لاتوریا به تدریج از یاد رفته و در انتظار کشف دوباره قرار دارند.
10 دکتر دوم از قوم رومانی متولد شده است
هویت فرهنگی Victor von Doom دیدگاه او نسبت به جهان را شکل میدهد
دکتر دوم از قوم رومانی متولد شده است؛ قومی واقعی از کوچنشینانی پراکنده با گروههای عمده در مجارستان، رومانی و صربستان.
احتمالاً منشأ آنها از شبهقاره هند بوده، رومانیها تاریخ تراژیکی از مهاجرت اجباری، آزار و اذیت و خشونت را پشت سر گذاشتهاند، از جمله اینکه در دوران هولوکاست هدف قرار گرفتهاند.
مادر دوم، سینتیا، نیز در میان این مردمان تبعیدی به دنیا آمد؛ مردمانی که قرنها بهطور ناعادلانه مورد تعقیب و آوارگی قرار گرفتهاند.
همانطور که در مینیسری ۲۰۰۵ Books of Doom نشان داده شده — که روایت شخصی دکتر دوم از منشاء خود را ارائه میدهد — زندگی او به عنوان یک بیگانه، دیدگاهش نسبت به جهان را شکل داده است.
او همیشه خود را به عنوان دیگری خواهد دید، کسی که از وفقپذیری با جامعه یا جهان بزرگ امتناع میکند.
در کودکی، شاهد ظالمانه بودن پادشاه لاتوریا بود که بر مردم خود عذاب میداد.
وقتی مجبور به زنده ماندن در وحشی بکر زمستان شد، پدر او، پس از قربانی کردن کت خود برای گرم نگه داشتن پسرش، نهایتاً در اثر سرمای طاقتفرسای طبیعت از بین رفت.
این تجربه دلسوزی واقعی دکتر دوم نسبت به مردمش را برانگیخت — او در پی حفاظت از آنها در برابر آزار و اذیتهای بیشتر است، به گونهای که قوم رومانی تحت حکومت او در لاتوریا به عنوان یک طبقه محافظتشده محسوب میشوند.
9 دکتر دوم دارای مصونیت دیپلماتیک است
دوم رهبر ملت خود، لاتوریا است، به این معنی که جنایات او عمدتاً بدون مجازات باقی میمانند
تماشاگرانی که فقط با Fantastic Four از طریق فیلمهای زنده آشنا شدهاند — همچنان که برای حداقل یک نسل از طرفداران صادق است — ممکن است متوجه نشوند که دکتر دوم حاکم ملت خود است.
دوم رهبر مقتدر لاتوریا، کشوری خیالی در شرق اروپا نزدیک به مرزهای مجارستان، صربستان و رومانی است.
لاتوریا معمولاً بهعنوان یک ملت کوچک کشاورزی متشکل از مزارع و دامداران تصویر میشود که کاملاً متکی بر رهبری و پیشرفتهای فناوری دکتر دوم است.
اگرچه از جرم، فساد، بیماری و سوء مصرف مواد آزاد است، اما مردم آن زیر سلطه رژیمی استبدادی زندگی میکنند که بهطور مداوم توسط Doombots — نیروهای رباتیکی الهام گرفته از خالقشان — نظارت میشود.
به عنوان حاکم یک ملت، دکتر دوم چهرهای مهم در صحنه سیاسی جهانی محسوب میشود.
هنگامی که به کشورهای دیگر سفر میکند، مانند در بازدیدهای متعدد از ایالات متحده، به عنوان یک سفیر عمل میکند و اغلب از قهرمانانی مانند Avengers میخواهد تا از او محافظت کنند.
با اینکه چندین بار آمریکا را تهدید کرده — مانند پرتاب ساختمان Baxter به فضا — مصونیت دیپلماتیک او، از برخوردهای جدی جلوگیری میکند.
حتی فراتر از آمریکا، دکتر دوم بارها تلاش نموده تا مرزهای لاتوریا را گسترش دهد و درگیریهایی علیه مکانهای دیگر مارول مانند Symkaria, Wakanda و Savage Land راهاندازی کند.
8 دوم با Reed Richards همخانه بوده است
Victor von Doom در دوران دانشگاه با Reed Richards آشنا شد
در داستانسراییهای معاصر ابرقهرمانی، تم رایجی وجود دارد که در آن قهرمان و شرور زمانی در جوانی نزدیک به هم بودهاند و دوست قدیمی آنها به دشمنی تلخی تبدیل میشود. این دینامیک به قدری رایج شده که روابط شرورانه به گونهای بازتعریف شدهاند تا ارتباط شخصیتری با قهرمان ایجاد کنند — مانند تغییر تدریجی در گلرری رقیبان Spider-Man.
اگرچه این تم اکنون بیش از حد استفاده شده و به کلیشه نزدیک میشود، اما در زمان معرفی آن در Fantastic Four Annual شماره ۲ هنوز نو و تازه به نظر میرسید.
منتشر شده در سپتامبر 1964، دومین سالنامه Fantastic Four — شماره ویژه سالانهای که تیم را به نمایش میگذارد — اولین داستانهای منشأ برای Doctor Victor von Doom را ارائه کرد.
عناصر نمادینی مانند لاتوریا، پادشاه سابق Fortunov و والدین دکتر دوم در این شماره بزرگ معرفی شدند و به هواداران نشان دادند که چگونه Victor von Doom و Reed Richards برای اولین بار در دانشگاه با یکدیگر تلاقی کردند.
این دو برای مدت کوتاهی همخانه بودند تا زمانی که دکتر دوم درخواست تغییر داد، که منجر به شد که Ben Grimm جای Reed را در همخانه شدن بگیرد و دوستی مادامالعمر بین Mister Fantastic و The Thing شکل بگیرد.
در واقع، بلافاصله ناپسندیدن دکتر دوم نسبت به Reed — و امتناع او از پذیرش انتقاد — نهایتاً باعث شکست آزمایشش و ایجاد ندبی روی چهرهاش شد.
7 دکتر دوم پدرخوانده Valeria Richards است
دختر Reed Richards و Susan Storm همچون دختری برای دکتر دوم محسوب میشود
دکتر دوم فردی پیچیده است؛ به بیان دیگر، همان پیچیدگی اوست که او را به یکی از جذابترین شخصیتها در ادبیات داستانی تبدیل کرده است. برای هر اقدامی ناشی از خشم یا حسادت، اقداماتی به همان اندازه وجود دارد که انگیزهاش را از آنچه سخت میتوانست عشق بنامد، میگیرد.
در دوران جوانی، Victor شانس عشق ورزیدن و مورد عشق قرار گرفتن از سوی یک زن جوان به نام Valeria را تجربه کرد؛ تنها دوست حقیقی او در قبیله رومانی که در آن بزرگ شده بود.
پس از تبدیل شدن به دکتر دوم، Valeria تا سالها دیگر Victor را ندید، تا اینکه مسیرهایشان دوباره به هم رسید.
از آن زمان به بعد، دکتر دوم قلب خود را نسبت به جهان بسته اما همواره احساساتی نسبت به اولین فرد خارج از خانوادهاش که واقعاً دوست داشته، در دل نگه داشته است.
در طول دهه ۱۹۸۰، زمانی که Invisible Woman با مشکلاتی در دومین بارداری خود مواجه شد، Mister Fantastic دیگر نمیدانست چگونه او و نوزاد را نجات دهد.
با استیصال، او به دکتر دوم روی آورد؛ کسی که با موفقیت نوزاد را به دنیا آورد و در عوض تنها خواست که اسم او را انتخاب کند.
او نام Valeria را به افتخار اولین عشقش انتخاب کرد، که نمادی از آغاز فصلی نو به شمار میآمد.
و اگرچه دکتر دوم از زمان تولد Valeria به شرارتهای غیرقابل تصور دست زده است، اما همچنین برخوردهای آشکارش با Fantastic Four را کاهش داده؛ چیزی که حداقل تا حدودی ناشی از تمایل او برای داشتن نقشی راهنما در زندگی اوست.
6 دکتر دوم همچنان عشق عمیقی به مادرش دارد
سینتیا ون دوم در مرکز قلب پسرش جای دارد
هر شخصیتی انگیزه تعیینکنندهای دارد، و برای دکتر دوم، آن عنصر مرکزی، عشق او به مادرش، سینتیا ون دوم است.
سینتیا — که نام تولد او ناشناخته است — جادوگری رومانی بود که از جادوی تاریک برای انتقام از کسانی که از مردمش آزار میدیدند، بهره میبرد.
پیش از آنکه دکتر دوم کنترل را به دست بگیرد، لاتوریا مکانی خصمانه برای رومانیها بهشمار میآمد و در ناامیدی، سینتیا به هنرهای تاریک روی آورد تا پاسخ دهد.
او، دير از آنکه به ویرانیای که به وجود آورده بود پی ببرد، نهایتاً به بعد براماستون — نماد جهنم — کشیده شد و روح او همچنان در چنگ Mephisto به دام افتاده است.
همانطور که در رمان گرافیکی کلاسیک Roger Stern و Mike Mignola Triumph and Torment آشکار شد، دکتر دوم هر سال به بعد براماستون سفر میکند تا برای نجات روح مادرش با Mephisto بجنگد، اما بارها شکست میخورد.
در این داستان، دکتر دوم از دکتر Strange، جادوگر برتر، کمک میطلبد و امیدوار است که همراه با او موفق شود جایی که به تنهایی نتوانسته است.
افشای این واقعیت که نبرد برای آنچه اساساً بیگناهی اوست، نبردی مکرر است که همواره میبازد و نهایتاً برای همیشه شکست میخورد، تصویر او را به شکلی تراژیک نشان میدهد؛ شخصیتی همیشگانی که در زرهای ترسناک از جهان پنهان است.
5 چهره دکتر دوم دو بار زخمی شده است
اطلاعات متضادی درباره آنچه واقعاً برای چهره دکتر دوم اتفاق افتاده وجود دارد
دکتر دوم بهخاطر چهره زخمیاش بسیار مشهور است — تا جایی که ماسکش عملاً به چهره او بدل شده است، زیرا چهره واقعیاش برای دههها پنهان مانده است.
طبق افسانههای کامیکس مارول، در دوران دانشگاه دکتر دوم ماشینی ساخت تا با روح مادرش در عالم دیگر ارتباط برقرار کند.
با نادیده گرفتن نکات ایمنی، انفجاری برپا کرد که چهرهاش را زخمدار ساخت و او را وادار کرد تا هویتی نو بسازد — هویتی که جهان از آن خواهد ترسید.
همبازی خالق، Jack Kirby، در ابتدا تصور میکرد که زخمهای دکتر دوم اندک باشند؛ به گونهای که غرور او باعث میشد خود را زشت بداند و چهرهاش را با ماسک فلزی هولناکی بپوشاند.
دههها بعد، نویسنده/هنرمند John Byrne این ایده را در بازطراحی دهه ۱۹۸۰ از Fantastic Four گستردهتر کرد.
در Fantastic Four شماره 278، که در می 1985 منتشر شد، Byrne افشا کرد که پس از دیدن زخمش، دکتر دوم بلافاصله به ساخت زره خود پرداخت.
در ناامیدی برای پنهان کردن شرمش، ماسک فلزی داغش را قبل از خنک شدن پوشید و فلز مذابی را بر روی پوست برهنهاش سوزاند.
بزرگبینی خودش باعث شد که چهرهاش به طور واقعی و دائمی دگرگون شود.
تا زمانی که در رویداد Jonathan Hickman’s Secret Wars، چهره دکتر دوم بهطور کامل آشکار گردید.
4 Victor von Doom زمانی Iron Man شکستناپذیر بود
زمانی که Tony Stark مرده محسوب میشد، Iron Man از طریق دکتر دوم ادامه یافت
در سال 2016، Victor von Doom زره Iron Man شکستناپذیر را به تن کرد.
نه در یک جهان موازی که در آن Tony Stark به دکتر دوم تبدیل شود یا Victor Iron Man شود، بلکه این دگرگونی در تداوم اصلی Earth-616 رخ داد.
دوران بلافاصله پس از Secret Wars (2015) زمان عجیبی برای مارول بود؛ دورهای که خالقان از تولد مجدد کیهانی بهعنوان فرصتی برای روایت داستانهای نوآورانه بهره بردند.
متأسفانه، یکی از داستانهای قابل توجه این دوره، Civil War II، در میان هواداران جای گرمی پیدا نکرد.
در تلاش برای ارتباط با فیلم MCU به همین نام، این رویداد Carol Danvers و Tony Stark را در خصوص یک Inhuman که توانایی پیشبینی آیندههای احتمالی را داشت، به چالش کشید و سؤالاتی درباره اختیار و انتخاب برانگیخت.
در پایان درگیری، Tony عملاً مرده اعلام شد — مغز و بدنش در وضعیتی غیرقابل پاسخ باقی ماند — و جهان بدون Avenger زرهپوش خود به سر میبرد.
در این دوران، Victor، که اکنون با چهره التیام یافته و در جستجوی هدفی نو بوده، تصمیم گرفت Iron Man جدید شود.
با این وجود، این رویارویی قهرمانانه کوتاهمدت ماند؛ زیرا ظرف عرض دو سال، Fantastic Four دوباره راهاندازی شد و دکتر دوم به راهکارهای قدیمی خود بازگشت.
3 دکتر دوم تمام یک جهان را نابود کرد
به عنوان انتقام، دکتر دوم یک واقعیت کامل را از بین برد
اگر بخواهیم دکتر دوم را در یک کلمه توصیف کنیم، واژه "کوچکنظر" مناسب است. با وجود تمام درخشش علمی و مکانیکی او، اختراعات باشکوه و تسلیحات فراواقعی که قوانین واقعیت را زیر سؤال میبرند، Victor von Doom فردی بهشگفتای کوچکنظر است.
همانطور که اولین بار توسط Stan Lee و Jack Kirby ایدهپردازی شد، غرور و خودپسندی او از بزرگترین نقاط ضعفش محسوب میشود.
غرورش به قیمت از دست دادن چهره خودش تمام پرداخت؛ ابتدا در انفجار اولیه و سپس هنگامی که ماسک فلزی داغ را بر پوست برهنه خود فشاردید.
بیش از شاید هر شرور دیگری در کامیکس مارول، دکتر دوم بارها دچار شکست میشود زیرا از فروتن شدن امتناع میکند.
در فضای کنونی کتابهای کمیک، چگونه میتوان انتظار داشت شخصیتی مانند او دگرگون شود؟
مینیسری ده جلدی Doctor Doom، نوشته شده توسط Christopher Cantwell و منتشر شده در 2019، در پی یافتن پاسخی برای این سؤال است.
این سری داستان، دکتر دوم را دنبال میکند که به دروغ متهم به اقدام تروریستی شده و در سایه رویاهایی از زندگی رؤیایی، که در آن چهرهاش التیام یافته، ازدواجی شاد دارد و به عنوان نجاتدهنده جهان شناخته میشود.
وقتی سرانجام به واقعیتی سفر میکند که آن آینده محقق شده است، نسخه جایگزینش به او میگوید که تنها کافی است Reed Richards را ببخشد و از حسادت خود عبور کند.
با امتناع از پذیرفتن اینکه مشکل از اوست، دکتر دوم به جای آن Ultimate Nullifier — سلاحی قادر به نابودی جهانی — را به کار میگیرد و تمام واقعیت را تکهتکه میکند.
2 دکتر دوم جادو و علم را با هم ترکیب میکند
Victor von Doom استاد ماشینها و نامزد عنوان Sorcerer Supreme است
برخلاف مخترعانی مانند Iron Man یا Forge، دکتر دوم یکی از معدود چهرههای دنیای مارول است که بهطور یکپارچهای علم و جادو را آمیخته میکند.
مادرش، سینتیا، از نسلی از جادوگران قدرتمند سرچشمه میگیرد و تواناییهایش را به Victor منتقل کرد؛ کسی که دوران جوانی خود را به آموزش هنرهای عرفانی سپری نمود.
به عنوان گواهی بر نبوغ او، بسیاری از تسلیحات دکتر دوم فناوری پیشرفته را با جادو ادغام کردهاند.
زره او از آنِ Iron Man پیشرفتهتر بوده و مجهز به ابزارهای پنهانی است که تنها تواناییهای عرفانی او را بهبود میبخشند.
استادی او در جادو به قدری عظیم است که به عنوان همعصر Sorcerer Supreme شناخته میشود.
در رمان گرافیکی برجسته Triumph and Torment، دکتر دوم در یک مسابقه عرفانی شرکت کرد و مقام دوم را کسب نمود؛ تنها در برابر خود دکتر Strange شکست خورد.
بعداً، زمانی که Strange مجبور به واگذاری عنوان Sorcerer Supreme شد، دکتر دوم را به عنوان وارث شایستهای پذیرفت.
فراتر از دانش شخصی او درباره Fantastic Four، فرمانروایی دکتر دوم بر جادو — و توانایی ادغام آن با فناوری — برتری منحصربهفردی به او نسبت به Mister Fantastic میدهد، که به طور سنتی از عرفان چشمپوشی میکند.
1 Victor von Doom مردی با چهرههای متعدد است
دکتر دوم از تعریف شدن به عنوان "قهرمان" یا "شرور" امتناع میکند
دکتر دوم مردی پیچیده است و همین پیچیدگی، او را به یکی از جذابترین شخصیتهای دنیای داستان تبدیل کرده است.
اخلاقهای چندلایه، بلندپروازیها و دیدگاه او به او اجازه میدهد تا در داستانهای مختلف نقشهای متفاوتی ایفا کند.
او بیش از آنکه صرفاً شرور باشد، با حسادت و باور راسخ اینکه تنها او شایسته حکومت است، عمل میکند.
او قدرت را نه برای ایجاد هرج و مرج، بلکه به این خاطر میطلبد که باور دارد میتواند جهان را بهتر از کسانی که در حال حاضر در قدرت هستند، اداره کند.
هوش و قدرت ارادهاش او را قانع میکنند که سرنوشتش این است که دوران طلایی صلح را به ارمغان آورد؛ اما غرورش تضمین میکند که در زمان شکست، به شکلی تماشایی — تمامی تقصیر را به جز خودش — به دیگران نسبت دهد.
او میتواند رقیبی تلخ برای Reed Richards باشد، در حالی که به Valeria عمیقاً اهمیت میدهد و اطمینان مییابد شبها به آرامش بخوابد.
با تمام سر و صدایش، دکتر دوم واقعاً میخواهد جهان بهتری بسازد و از کد اخلاقی محکمی پیروی میکند؛ وی از حمله به دشمنان بیسلاح امتناع میکند — هرچند اغلب وعدههایش را به نفع منافع شخصی تحریف میکند.
او میتواند برای Fantastic Four و The Avengers شروری بدون ترحم باشد، عاملی پیچیده برای Spider-Man محسوب شود، در نگاه مردمش انقلابی برای آزادی باشد یا حتی به عنوان نجاتدهنده خدا-امپراتور تمام واقعیت در Battleworld ظاهر شود.
جذابیت دکتر دوم در تناقضات او نهفته است؛ او مردی از اوج و فرود است که از زوایای مختلف و به شیوههای بیشماری قابل بررسی است.
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید