
یک جرعه از فنجان سوخته و 15 سال بعد تداس هنوز نیاز به صرفه جویی دارد. ما تبدیل به یک نگهبان خاکستری، یک قهرمان مردم، یک تفتیش عقاید برای رهبری این راه شده ایم، و اکنون به چهره تعیین کننده روی صفحه شطرنج تبدیل شده ایم. پس از وقایع Dragon Age: Inquisition، BioWare بیش از هر زمان دیگری انتظارات زیادی داشت. قسمت بعدی باید ما را از بین ببرد تا مبادا به سرنوشت Mass Effect Andromeda دچار شود.
آخرین باری که سولاس را دیدیم، با فرض اینکه شما در نقش Traspasser بازی کردید. DLC، ما میزان واقعی برنامه های او را فهمیدیم. ما شاهد تغییر پویایی بودیم زیرا دوست ما (یا معشوقه، بسته به تصمیمات شما) قول داده بود که حجاب را به هر وسیله ای که لازم باشد پایین بیاورد. آنچه از تفتیش عقاید باقی مانده بود میتوانست انتخاب کند که او را به عنوان دوست یا دشمن شکار کند.
پس از 10 سال انتظار، دعای ما ناامید نشویم، تنها سؤالی که هر کسی میپرسد. مشکل این است که آیا BioWare موفق بوده است یا خیر. من نمی توانم به جای همه طرفداران Dragon Age صحبت کنم، اما تا آنجا که به من مربوط می شود، Dragon Age: The Veilguard چیزهای غیرقابل تصوری را انجام داده است. BioWare دنبالهای ایجاد کرده است که به همان اندازه شایسته ستایش تفتیش عقاید بود.
اجازه ندهید که زیباییشناسی سبک آن شما را فریب دهد و باور کنید که عصر اژدها خود را از دست داده است. گاز گرفتن این بازی ممکن است در مقایسه با بازیهای قبلی از جهاتی کارتونی رنگارنگ باشد، اما برای آن کمتر نیست. در واقع، سبک هنری آن برازنده فرنچایز است. در نهایت، هیچ دو بازی Dragon Age شبیه هم نیستند. وقتی هر یک از سفرهای قبلی را به ترتیب مشاهده میکنید، هیچکدام از آنها تصاویری فوتورئالیستی ارائه نمیکنند، این صرفاً یک تفسیر خلاقانه است.
اعتراف میکنم که اولین عصر اژدها: تریلر رونمایی The Veilguard منتشر شد، من ناراحت بودم. به جای اینکه با دیدی باز به آن نگاه کنم، فوراً زیباییشناسی Fortnite آن را صدا زدم - کجا بود جذابیت هجوم تفتیش عقاید، میراثی که از زمان منشا؟ همه چیز خیلی واضح، خیلی زیبا به نظر می رسید. زمانی که تریلر رسمی گیم پلی بازی رونمایی شد، ترس اولیه من تا حدی برطرف شد. زنده بودن تصاویر همچنان باقی مانده بود، اما فضای سریال برای ایجاد تصویری کامل تر، که بیشتر شبیه آنچه ما می دانیم، ایجاد شد.
گرگ مخوف. این تنها مشکلی نیست که تداس در تریلر رسمی Dragon Age: The Veilguard با آن مواجه است
اما هنوز شک و تردید وجود داشت تا زمانی که بازی را شروع کردم، خجالت می کشم اعتراف کنم. همه این نگرانی ها کاملاً بی اساس بود، زیرا حجاب یک تجربه خاص است. حتی قدم زدن در میان قبرستان، مکانی غرق در درخشش وهمآور وهمآور مردگان، بهطور منحصربهفردی شگفتانگیز است. برخی از مناطق در این بخش از نقشه به دلیل زیبایی وحشتناکی که دارند جزو مناطق مورد علاقه من هستند. با این حال، جایی که زیبایی وجود دارد، سخاوت نیز وجود دارد.
نادانی شما را وادار میکند که نشاط بصری این بازی، روایت قهرمانانه و تصمیمات دلخراش آن را از بین میبرد. دنیای واقعی پر از رنگ است، با این حال تاریکی وجود دارد که سایه های غیرقابل حرکتی ایجاد می کند. همین امر در مورد The Veilguard نیز صادق است. Call of the Seaنمونه دیگری از تجربهای است که شما را با درخشش زیباییشناختی خود خیره میکند، فقط برای شما که متوجه میشوید چتری که از چنین درخششی بیرون میآید، وحشتها را به بهترین نحو در خود نگه میدارد. BioWare قراردادهای عمومی را که ما با DA مرتبط کرده ایم به چالش کشیده است. این یک زیبایی شناسی پویا را ارائه می دهد تا با تنوع جهانی که روک ما در آن پرتاب شده است مطابقت داشته باشد.
هر چه بیشتر شروع به کاوش کردم، بیشتر عاشق عظمت این محیط ها شدم. اگر با خودمان صادق باشیم، این سبکسازی تفاوت چشمگیری با آنچه قبلاً دیدهایم، هم از DA و هم سایر بازیهای RPG مانند Baldur’s Gate 3 ندارد. اعتراف می کنم که BG3 رئالیسم زیبایی شناختی کمی بیشتر ارائه می دهد، اما به هیچ وجه با زندگی صادق نیست.
مشابه BG3 باز هم عمق سفارشی سازی شخصیت آن است. BioWare همیشه ابزاری برای شخصیسازی شخصیتهایمان در اختیار ما قرار داده است، اما این بدان معنا نیست که گزینهها طرفداران را ناامید نکردهاند. با وجود برنده شدن در بازی سال، خالق شخصیت Inquisition' ایرادات زیادی داشت، به خصوص در مورد مدل مو. حجاب این بیعدالتی را اصلاح کرده است، با هر رشته از تنوع آن مانند یک کار خوب در جای خود قرار میگیرد. دروغ نیست اگر بگویم من نزدیک به یک ساعت وقت گذاشتم – بله، واقعاً – برای ساختن روکم.
جنبه های زیادی وجود داشت که می توانستم تغییر دهم، از ساختار صورت گرفته تا زخم ها. روی بدن روک اینکه بتوانید شخصیت خود را شکل دهید یک ویژگی جدید از BioWare نیست، اما میزان تنوع آن است. تنها بخشی از Rook که نمی توانید تغییر دهید، اندام تناسلی آنهاست. اگرچه BioWare به شما امکان می دهد شخصیت خود را به خوبی تنظیم کنید، گزینه هایی را که در تجربیات دیگر برای ما فراهم شده است، پیدا نخواهید کرد. صادقانه بگویم، من فکر نمیکنم که شما آن را از دست بدهید، مگر اینکه فاکتور جدیدی را که چنین ویژگیهایی برای ما فراهم میکنند از دست بدهید. آنچه در اینجا از اهمیت بیشتری برخوردار است، تنوع شکلها و هویتهای بدن است.

به خصوص از اینکه می توانستم لذت بردم تا شخصیت من اضافه وزن داشته باشد. به عنوان فردی که جثه متوسطی دارد، این که بتوانم شخصیتی خلق کنم که این جنبه از خودم را منعکس کند، اعتباربخش است. همه نمیخواهند، اما داشتن این گزینه آزادکننده است. همچنین توانایی داشتن جای زخم جراحی بالا، یا به تصویر کشیدن زنی با موهای صورت. اینها جزئیاتی هستند که به ما کمک میکنند تا با Rook در سطح عمیقتری طنینانداز شویم، و واقعاً اجازه میدهد RPGهای غوطهور شوند که به آنها شهرت دارند. برخی آن را بیدار مینامند، اما آنها صرفاً یک کلمه را طوطیسازی میکنند بدون اینکه منشأ آن را بفهمند.
تغییر ظاهر روک تنها جنبه سفارشیسازی نیست که میتوانید مانند یک خدا بر آن حکومت کنید. ، همچنین سابقه و جناح مرتبط آنها نیز وجود دارد. آیا شما یک کلاغ آنتیوان، یک لرد فورچون، یکی از پرش کنندگان حجاب خواهید بود یا وفاداری خود را به گروه دیگری متعهد می شوید؟ در مجموع شش جناح وجود دارد. اگرچه انتخاب شما بر نحوه تعامل هر گروه با شما تأثیر می گذارد، همچنان می توانید شهرت خود را نزد آنها بهبود بخشید، فقط زمان بیشتری می برد. انتخاب جناح شما همچنین بخشی از پیشینه شما را در نحوه ملاقات با واریک تعیین می کند.
در مورد تصمیم گیری در مورد وضعیت جهانی بازی، این موضوع بحث داغی خواهد بود. برای طرفداران در Inquisition، میتوانیم وارد The Keep شویم، مکانی که در آن همه انتخابهای قبلی خود را از بازیهای قبلی وارد میکردید - سرپرست شما چه کسی بود، چه کسی عاشقانه بود، آیا آلیستر پادشاه شد یا نه. یک افزونه خسته کننده، حقیقتاً، موردی که برای ایجاد هر گونه تغییری نیاز به ورود به سیستم داشت. گیمرها اکنون عناوین بمب را بررسی میکنند زیرا برای بازی باید وارد حساب PSN خود شوند، حتی اگر یک بازیکن رایانه شخصی باشند، آیا میتوانید تصور کنید که با بازگشت The Keep چقدر اذیت میشوند؟ جای فکر کردن نیست.
در The Veilguard، این انتخاب به تعداد انگشت شماری از انتخاب ها بازگردانده شده است. آیا تفتیش عقاید را منحل کردید یا نگه داشتید، که تفتیش عقاید شما چه کسی بود، و آنها با چه کسانی عاشقانه بودند. آنها انتخاب های شما هستند به راحتی می توان این را به عنوان یک فرصت از دست رفته یا شکست توسعه به دلیل اهمیتی که در گذشته برای چنین تصمیماتی قائل شده بود، دید. تجارب قبلی ما به ما میگوید که دولت جهانی باید انتخابهای تاثیرگذارتر از این را شامل شود. با این حال، من میخواهم خلاف این بحث را مطرح کنم.
بدون افشای هیچ گونه اسپویلری، کاری که Warden یا Hawke ما انجام داد - که آنها تبدیل شدند - اکنون با آنها تمام شده است. برای این فصل از داستان به جز افزودن طعم و مزه بیشتر اهمیت چندانی ندارد. همین را می توان در مورد اینکه آیا آلیستر یا آنورا تاج و تخت را به دست گرفتند، گفت. ما یک دهه جلوتر هستیم، تداس تغییر کرده است. اینکه بتوانید در مورد انتخابهای Warden خود تصمیم بگیرید فقط برای اینکه آنها هرگز در روایت The Veilguard حضور نداشته باشند، برای طرفداران بسیار بزرگتر از عدم اشاره به آن انتخابها در وهله اول است. اگرچه بازیها همه به هم متصل میشوند، این تفتیش عقاید است که بیشترین اهمیت را هنگام بازی The Veilguard دارد، و بنابراین اقدامات آنچه در آنجا ایجاد کردهاید باید بیش از هر چیز دیگری اولویت داشته باشند.
در مورد انتخابهایی که پس از شروع بازی به عنوان Rook انجام میدهید، آنها به اندازه هر تجربه دیگری از DA متنوع و دقیق هستند. توانایی شکل دادن به روایت یکی از دلایل اصلی بازگشت بازیکنان به BioWare برای ضربات RPG است. The Veilguard در رویکرد عملی خود تفاوتی ندارد. خوب یا بد، شما از طریق اعمالتان تداس را شکل خواهید داد. ریسکها به همان اندازه که قبلاً بودهاند، شاید حتی بیشتر از آن بالا هستند. سولاس ما را در موقعیتی مخاطره آمیز قرار داده است، موقعیتی که هیچ راه حل آسانی ارائه نمی دهد. حتی آنهایی که در نهایت مییابیم ممکن است همیشه در نتیجهگیریهایشان رضایتبخش نباشند.
بیتردید، دوستانی که در این مسیر پیدا میکنیم ابزار ارزشمندی برای مبارزه با بدبختیای هستند که بر ما وارد شده است. اما حضور آنها بسیار حیاتی تر از آن است. مانند قبل، همراهان رگ حیات DA هستند. بدون تجارب گسترده و متفاوت آنها، The Veilguard تنها عمق سطحی را ارائه میدهد. این چاههای اطلاعات اضافی - مأموریتهای جانبی و مأموریتهای همراه، بدون فراموشی خود همراهان - است که تداس را زنده میکند.
در مقایسه با تفتیش عقاید، تعداد NPCها و متحدانی که در فانوس دریایی (پایگاه عملیات ما) جمع آوری می کنیم، کاهش یافته است. روک برای سرنوشت جهان می جنگد، بنابراین حمایت نه تنها تضمین شده است، بلکه بسیار مهم است. همانطور که گفته شد، آن متحدان به صورت خارجی از فانوس دریایی کار می کنند و در نتیجه یک جامعه نزدیک در مقر ما مستقر می شود. در نتیجه، به راحتی می توان The Veilguard را برای آن خالی تر دید. اما تماشای آن به این شکل خیلی تقلیلدهنده است، و همچنین شرایطی را که روک و همکاران در آن قرار دارند، نشان نمیدهد.

GAMINGBible، Electronic Arts
تفتیش عقاید سازمانی را تشکیل داد. ، یک ارتش. مشاوران، دستان پایدار، بازرگانان دوره گرد، یک میخانه دار، همه اینها برای اطمینان از داشتن آنچه برای مبارزه با تهدیدی که کوریفیوس ایجاد می کرد را در اختیار دارند، بسیار مهم بود. علاوه بر این، ما نیاز داشتیم که به عنوان یک واحد منسجم و منفرد حمله کنیم. گروه مردان شاد روک، به اصطلاح، در چنین موقعیتی نیستند. در حالی که جمع آوری حمایت حیاتی است، ما به یک رویکرد گسترده نیاز داریم. ما به یک مجموعه نیاز داریم.
چنین چیدمانی یادآور دوران هاوک در کرکوال است، به خصوص زمانی که برای اولین بار شروع به کار کرده و تلاش می کند به بدنامی دست یابد. برای من، من این بازگشت به یک پایه نازک تر و مختصر را دوست دارم. اما پس از آن، Dragon Age 2 یکی از بازیهای مورد علاقه من است که باعث میشود این ارتباط نسبتاً مناسبی برای کشف بین این دنبالهها باشد. عاقبتهایی که شاید بهطور ناعادلانه مقدر شدهاند که در سایههای پیشینیان خود زندگی کنند.
اگرچه فانوس دریایی یک گذرگاه شلوغ برای فعالیت نیست، اما همچنان خانه شماست. در نتیجه، میتوانید احساس جذابتری در آن ایجاد کنید. همانطور که ما با Inquisition’s Skyhold انجام دادیم، میتوانید برخی از عناصر طراحی داخلی را طوری سفارشی کنید که منعکس کننده سلیقه شما باشد. برخی از این لمس های خانگی را می توان از بازرگانان خریداری کرد، در حالی که برخی دیگر با کاوش در فانوس دریایی به طور کامل کشف خواهند شد. قرار نیست مانند The Sims از ابتدا ساختمانی بسازید، اما میتوانید به دور از شرارتهای باستانی که به تازگی بیدار شدهاید، پناهگاهی برای خود بسازید.
پس از خروج از ایمنی فانوس دریایی، دنیای The Veilguard با وجود مناطق متعددی که ما بازدید می کنیم، احساس فشرده می کند، اگرچه من این را مثبت می بینم تا یک امر مثبت. منفی در تفتیش عقاید، به ویژه، مناطق باز وسیع، در حالی که گاهی اوقات از نظر بصری خیره کننده هستند، اغلب احساس می کنند که بی ثمر هستند. زبالههای هیسینگ و رویکرد غربی دو مکان خاص بودند که بهسرعت از آنها خسته شدم. حتی اگر هیسینگ Wastes نامی دارد که از نیستی صحبت میکند، صرف نظر از اینکه گرافیک چقدر جذاب باشد، تنها با یک فضای باز از شن و ماسه به استقبال شما بیاید. موارد زیادی وجود داشت که به جلو نگاه می کردید و فقط تپه های شنی را می دیدید.
در The Veilguard، هیچ چیز فراموش شده یا کم استفاده به نظر نمی رسد. بیهوده نیست مسلماً حذف فضاهای متروک بی نیاز دلیلی است که مانت ها ضروری نیستند. این بدان معنا نیست که دنیای باز پررونقی از پیچیدگی ها برای کاوش وجود ندارد - می توانید در نقشه ای پرسه بزنید که به راحتی بلندپروازانه ترین نقشه ای است که BioWare ایجاد کرده است. با این حال، نقاط سفر سریع، همراه با مناطق پرجمعیت مناطق خاص، به این معنی است که مانت ها از کار افتاده اند. علاوه بر این، سایر روشهای سفر بسیار هیجانانگیزتر از سواری بر یک نوک غولپیکر هستند، اگرچه چنین اسب مطمئنی جایگزین جذابتری است.
صرف نظر از اینکه با آرامش در خیابانها قدم بزنید یا زیپلاین. در پشت بام ها، دشمنان ممکن است در هر گوشه ای در کمین باشند. ممکن است در حال تماشای مناظر بازار باشید که ناگهان دشمنانتان به شما کمین کنند، یا به طور تصادفی به یک جلسه مخفیانه برخورد کنید. این زمانی است که شما با همه چیزهایی که دارید حمله میکنید.
من بهعنوان یک دگمهگیر که خود حرفهای است، هرگز در گیمپلی تاکتیکی از بالا به پایین نبودهام. اگر گزینه دیگری وجود نداشته باشد از آن استفاده خواهم کرد، اما سبک ترجیحی من این است که در مبارزات بلادرنگ واکنش نشان دهم. به همین دلیل است که The Veilguard در این زمینه خاص از گیم پلی، حداقل برای من، برتر از Inquisition است. شما می توانید به متحدان خود دستور دهید که از حرکات خاصی استفاده کنند، این تغییری نکرده است. با این حال، برای انجام کار، لازم نیست یک مغز متفکر استراتژیک باشید. احساس سیال و غریزی می کند. من فکر نمی کنم، من فقط عمل می کنم. در غیر این صورت به خطر انداختن امنیت روک است. با این اوصاف، روک بیچاره من به لطف ناتوانی من در مسدود کردن موفقیت آمیز حملات، بارها بر روی الاغ خود فرود آمده است.
از چه توانایی هایی استفاده خواهید کرد تا حد زیادی به کلاسی که انتخاب می کنید بستگی دارد: سرکش. ، جنگجو یا جادوگر. تخصص شما همچنین بر مهارت هایی که با بالا رفتن سطح در دسترس می شوند تأثیر می گذارد. برای طرفداران کهنه سرباز DA، این سرزمین آشناست. برخلاف سایر بازیهای RPG که فرمول سنتی مبارزه را حفظ میکنند، در حالی که میتوانید مهارتهای خود را در The Veilguard تنظیم کنید، این یک تجربه شدید نیست. زیبایی سادگی آن جذابیت آن را گسترش می دهد و به تازه واردان به آرامی با این تجربه خارق العاده و همچنین طرفداران بازگشته آشنا می شود.

Electronic Arts
یک عنصر از نبرد من رشد کاملا متکی به combos است. هر همراه مجموعه ای از توانایی های متمایز خود را دارد که برخی از آنها مکمل یکدیگر هستند. با استفاده از این ترکیبها، میتوانید دشمنان خود را نابود کنید. تشخیص اینکه کدام توانایی ها با هم کار می کنند دشوار نیست، فقط باید چرخ توانایی را باز کنید و به دنبال فلش های نارنجی درخشانی باشید که این دو را به هم متصل می کند. من مینی باس های سطح بالاتر از روک را به این طریق کنار زده ام. با این حال، عاقلانه است که به دقت در مورد افرادی که در مهمانی شما هستند فکر کنید. یک مهمانی سه نفره از یک طبقه شما را آسیب پذیر می کند. به همین دلیل است که در حالت ایدهآل باید مطمئن شوید که یکی از هرکدام را دارید، کمی شبیه به پوکمون.
همچنین باید هر زمان که فرصت کردید تجهیزات خود را ارتقا دهید. مسلماً وقتی در سادهترین سطح دشواری بازی میکنید، که در غیر این صورت به عنوان Storyteller از آن یاد میشود، این اهمیت کمتری دارد، اما همچنان به شما کمک میکند که ارتقاها و افسونها را نادیده نگیرید. یک روک سطح 30 با زره اولیه رنج میبرد، مهم نیست که چقدر درخت مهارتهای او را تقویت کردهاید، اگر آنها را با محافظتی پایین بیدفاع رها کنید. هرچه از نردبان دشواری بالاتر بروید، آزمایش های سخت تری در انتظار شماست. شش سطح دشواری پیش روی شماست: داستان نویس، حافظ، ماجراجو، زیردست، کابوس، و بی بند و بار. اگر بخواهید چندین جنبه از هر یک از این سطوح را با هم ترکیب کنید، آن وقت است که Unbound را انتخاب میکنید.
وقتی روک در خیابانهای تداس ویرانیهای بیشمار ایجاد نمیکند، آنها کارهای خود را انجام میدهند. مناظر تعیین شده در مورد مسائل قلبی اگر تا به حال یکی از ویژگی های من را خوانده باشید، می دانید که عاشقانه بخش بزرگی از تجربه RPG برای من است. اگر راهم را داشتم، از هر همراهی در یک بازی دعوت میکردم - خداوند میداند که من سعی کردم این کار را در DA2 انجام دهم. نزدیک شدم، اما هرگز نتوانستم آن را کاملاً مدیریت کنم.
همه هفت همراه The Veilguard' را می توان صرف نظر از جنسیت یا نژاد شما دوست داشت. که برخی از طرفداران آن را به عنوان پانجنسگرایی اجباری توصیف میکنند، چنین آزادیهای رمانتیکی را به این شکل نمیبینم. اگر باور نکنید که لوکانیس یا نِو با یک زن رابطه عاشقانه دارند، نباید آنها را به عنوان یک زن دوست داشته باشید. حذف استحکام شما را از اعمال مرزهای خود باز نمی دارد، فقط تضمین می کند که انعطاف پذیری بیشتری در نحوه بازی همه وجود دارد. بزرگترین مانع قلب بزرگ روک این است که آن را به چه کسی بدهد. هر شخصیت چیز خاصی در مورد آنها دارد. آنها ممکن است همیشه با روک دل خوشی نداشته باشند، اما این یک آینه واقعی از زندگی است که عاشقانه ناشی از رقابت باشد. Enemies to lovers یکی از پرطرفدارترین رمان های عاشقانه به دلایلی است.
من قصد ندارم در مورد داستان هر یک از دوستان وارد جزئیات شوم تا اولین بازی شما را خراب نکنم. این باید تا حد امکان یک تجربه بی آلایش باشد. با این حال، فقط توجه داشته باشید که انتخاب هایی که انجام می دهید ممکن است منجر به پیشرفت کندتر رابطه با برخی افراد شود. درست مانند زندگی واقعی، قرار نیست همه با روند کاری شما موافق باشند، به این معنی که مسیر قلب و بستر آنها خالی از پیچیدگی نخواهد بود. خواننده عزیز، منتظر نگرانی در آینده خود باشید.
عصر اژدها: محافظ پرده دقیقاً همان چیزی است که ما پس از تفتیش عقاید به آن نیاز داشتیم. از لحظهای که وارد خیابانهای مینراتوس شدم، احساس میکردم که به خانه برگشتم. پس از چنین انتظار دردناکی، فرنچایزی که من دوستش دارم، مثل همیشه قوی بازگشته است. به آنچه قبلاً گذشته است احترام می گذارد و در عین حال از تغییر و نوآوری استقبال می کند.
من مدت ها به این فکر می کردم که دوباره با سولاس روبرو شوم، به اینکه ببینم چهره غمگین او اعمالش را برای من توجیه می کند که قبلاً قلب تفتیش عقایدم را شکسته است. اینکه در نهایت شاهد اتفاقی که برای او و کسانی که زمانی او را دوست میخواندند، تا حدودی غیرواقعی است. ما اینجا هستیم، نتیجه نزدیک است. اما قبل از اینکه گرگ وحشتناک بوی ما را بگیرد، شاید برای آخرین بار، ما درگیر یک ماجراجویی سخت و در عین حال شجاع هستیم که در کنار سه بازی قبلی احساس میکنیم که در خانه خود هستیم. آندراست، این بازگشت به خانه چه زیباست.
برای طرفداران: عصر اژدها، جلوه های جمعی، دروازه بالدر 3
افسانه های فوق العاده زیبا
از لحاظ داستانی غنی
شخصی سازی دقیق شخصیت ها
همراهان متنوع
مبارزات بهبود یافته و حرفه ای
نبردهای حماسی
فقدان نشانگرهای نقشه سفارشی
گاهی اوقات سیستم هدف گیری نامناسب
مطالب مرتبط
دیگران نیز خوانده اند
تازه های نقد (بازی)
محتوای خود را پیدا کنید
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید