چگونه Dune: Prophecy داستان والیا و تولا هارکونن را می گوید

Dune: Prophecy، سریال جدید HBO در جهان که در ابتدا توسط فرانک هربرت ساخته شد، با معرفی بینندگان به والیا و تولا هارکونن به عنوان بزرگسالانی با اعتماد به نفس و متشکل در موقعیت های قدرت آغاز می شود. در میان خواهران Bene Gesserit. در قسمت‌های بعدی فصل اول سریال - به‌ویژه قسمت 3، "خواهرانگی بیش از همه"، Dune: Prophecy بینندگان می‌توانند نسخه جوان‌تری از والیا و تولا را در فلش‌بک ببینند. ، نشان می دهد که چگونه این جفت در زمان تنظیم نمایش به آنهایی تبدیل شدند که هستند.

این تصمیم یک تصمیم مؤثر است، زیرا بر مضمون فردیت در مقابل خواهرخواندگی تأکید دارد که برای Dune: Prophecy بسیار کلیدی است. بازی رانت اخیراً با اعضای گروه Dune: Prophecy درباره نحوه روایت این داستان و چگونگی توسعه این موضوعات در طول تاریخ صحبت کرد.

والیا جوان و تولا جوان هر دو در نهایت خواهرخواندگی را انتخاب می کنند

والیا و تولا در عصر حاضر، با بازی امیلی واتسون و اولیویا ویلیامز، کاملاً به خواهران Bene Gesserit اختصاص دارند. آنها نقشه می کشند تا شاهزاده ینز کورینو، حاکم آینده امپراتوری را به صفوف خود القا کنند. آنها راستگویان را در کنار خانواده های کلیدی قرار می دهند در حالی که دیگران را طرد می کنند، و والیا، به عنوان مادر برتر، مخفیانه برای برنامه پرورش راکولا برتو-آنیرول، بنیانگذار خواهرخواندگی که برای ایجاد Kwisatz Haderach طراحی شده است، کار می کند. والیا جوان، با بازی جسیکا باردن، در نهایت تصمیم می گیرد که تحت آموزش خواهرخواندگی قرار گیرد و هدف قبلی خود را برای بازگرداندن افتخار خانه هارکونن کنار بگذارد. تولا جوان، با بازی اما کنینگ، در یک داستان عاشقانه غم انگیز که کنینگ آن را به عنوان یک فیلم کوتاه با تمرکز بر احساسات «اولیه» توصیف می کند، عاشقانه می کند و سپس جنگجوی جوان اوری آتریدس را می کشد. پس از آن، او در کنار ولیا به گروه خواهران می پیوندد. بازیگران زن نسخه‌های کوچک‌تر و بزرگ‌تر خواهران با هم کار کردند تا بر این نکته تأکید کنند که چگونه انتخاب‌های والیا و تولا در «خواهرانگی بیش از همه» باعث شکل‌گیری کل زندگی آن‌ها می‌شود.

چهار بازیگر زن برای گفتن داستان های خود از نزدیک با هم کار کردند

اما کنینگ، بازیگر نقش تولای جوان، همکاری نزدیک با اولیویا ویلیامز را برای توسعه شخصیت مشترک آنها توصیف کرد. برای کنینگ، که باید از لهجه و شیوه صحبت کردن ویلیامز تقلید کند، آماده سازی قبل از اینکه او حتی پا به صحنه فیلم برداری بگذارد آغاز شد. کنینگ توضیح داد: «من به پادکست‌های مصاحبه‌های گذشته او گوش دادم، سپس خندید و اعتراف کرد: «من هرگز به [ویلیامز] نگفتم که به او گوش می‌دهم». او روی «لحن» و «گرمی» ویلیامز در خلق تولای مسن‌تر تمرکز کرد و آن را به عنوان خود جوان‌تر شخصیت منعکس کرد. کنینگ همچنین همکاری نزدیک با ویلیامز را برای درک نقش تولا به عنوان خواهر کوچکتر و ارادت او به خواهر بزرگترش والیا و برادر بزرگتر مرحوم گریفین ارزشمند دانست. او گفت:

"ما در مورد پویایی خانواده صحبت می کردیم. صادقانه بگویم، بزرگترین نکته، که کاملاً اتفاقی بود، این بود که اولیویا کوچکترین در خانواده خود است، در حالی که من بزرگتر هستم. این پویایی بسیار متفاوت است، بنابراین صحبت کردن با او بسیار مفید بود. به... این بخشی از خط داستانی تولا بود، کوچکترین فرزند بودن و نداشتن فضای زیادی برای اشغال، زیرا او این دو را بسیار صریح، بسیار رنگارنگ دارد، و خواهر و برادرهای بزرگتر سرحال."

یک هم افزایی قدرتمند در نقش آفرینی بازیگران وجود دارد

امیلی واتسون و اولیویا ویلیامز با کنینگ موافق بودند و تأکید کردند که چقدر از کار با بازیگرانی که نقش والیا و تولا جوان را بازی می‌کردند، لذت می‌بردند. ویلیامز توضیح داد: "آنها پس از انتخاب ما وارد شدند، بنابراین آنها به نوعی ما را به عنوان خود بعدی خود جعل می کردند ... و سپس می توانستیم از کارهایی که آنها برای آگاه کردن ما به عنوان شخصیت های بالغ انجام دادند استفاده کنیم." ویلیامز احساس می کرد که رابطه ای که او و کنینگ در نهایت ایجاد کردند به شیوه ای قدرتمند "همزیستی" بود. واتسون موافقت کرد. او با بحث در مورد تضاد والیا بین هویت شخصی‌اش و تعهد او به زندگی، گفت: «هر وقت نقش شخصیتی را بازی می‌کنید، همیشه به دوران کودکی‌اش نگاه می‌کنید و به چه چیزی آنها را شکل داده است، چه چیزی آنها را به آنچه می‌خواهند تبدیل کرده است. اهداف خواهران Bene Gesserit. او همچنین اضافه کرد،

این واقعاً یک امتیاز است، اینطور نیست؟