10 پیچش داستانی عظیم در فیلم های فانتزی که کاملاً درخشان بودند

هشدار! اسپویل برای فیلم‌های فانتزی و فرنچایزهای مهم در راه است!ایجاد یک چرخش داستانی خوب در یک فیلم فانتزی مهارت می‌طلبد، زیرا گاهی اوقات دیدن آنها در ژانر بسیار آسان است. از آنجایی که زمان زیادی باید صرف ساختن جهان و ارائه نمایشی برای ارائه زمینه به مخاطب شود، پیچیدگی ارائه پیش‌نمایش کافی برای یک پیچش داستانی که در زمان مناسب به مخاطب ضربه بزند می‌تواند پیچیده باشد. با این حال، وقتی چرخش روایی در یک داستان فانتزی خوب باشد، هیچ چیز بهتر از شوکه کردن تماشاگر و تغییر دیدگاه او نسبت به تمام اتفاقاتی که تاکنون در فیلم رخ داده است وجود ندارد. در حالی که تعداد زیادی فیلم‌های بد با پیچش‌های داستانی خسته‌کننده وجود دارد، این فیلم‌ها با موفقیت چرخش‌های روایی خود را با پیش‌نمایش کافی تنظیم می‌کنند تا بدون اینکه آنها را از دست بدهند، رضایت‌بخش باشند. شگفت انگیز است که به گذشته برگردیم و دوباره این فیلم ها را تماشا کنیم تا هیجان کشف آنچه را که داستان پنهان می کند، تجربه کنیم. با این حال،یک پیچ و تاب تنها در صورتی موثر نیست که غافلگیرکننده باشد.اگر وزن داستانی کافی داشته باشد، پیچش مهم است، مهم نیست چقدر تکان دهنده باشد. چه قرار باشد نوبت دراماتیک باشد و چه کمدی، این فیلم ها به طرز ماهرانه ای آن ها را برای بیننده می سازند.

10 اسنیپ قهرمان بودن

هری پاتر و یادگاران مرگ: قسمت 2 (2011)

اگرچه خوانندگان کتاب برای مدت طولانی می‌دانستند که این پیچ و تاب در راه است، اما این موضوع تأثیر افشاگری در هری پاتر و یادگاران مرگ: قسمت 2​را تغییر نداد. برای سال‌ها، هری اسنیپ را یکی از بزرگترین دشمنان خود در مدرسه می‌داند، زیرا اسنیپ تمام تلاش خود را می‌کند تا هری را هدف قرار دهد، اگرچه گاهی اوقات از او محافظت می‌کند. با این حال، وقتی اسنپ دامبلدور را می‌کشد، ظاهراً تأیید می‌کند که اسنیپ یک شرور بوده است. تا آخرین لحظات زندگی اسنیپ نیست که هری حقیقت را کشف می کند و او را تا اعماق می لرزاند.

چرخش قهرمانانه اسنیپ در پایان روایت، نگاه مخاطب به او و هری را تغییر می‌دهد.

بازیگری اسنیپ در هری پاتر بازسازی تلویزیونی یکی از مهمترین تصمیماتی است که سریال آینده با آن روبرو خواهد شد. در حالی که آلن ریکمن در نقش اسنیپ فوق‌العاده بود، او برای این نقش کمی پیر بود و باعث شد که رابطه‌اش با لیلی و جیمز کمتر قابل باور باشد. این برنامه تلویزیونی باید بسیاری از ضربات اصلی هری پاتر را بگیرد و آنها را جدید کند زیرا مخاطبان از قبل با داستان آشنا خواهند شد. چرخش قهرمانانه اسنیپ در پایان روایت، نگاه مخاطب به او و هری را تغییر می دهد.

9 هکتور پدربزرگ بزرگ میگل است

کوکو (2017)

یکی از تاثیرگذارترین فیلم‌های دیزنی-پیکسار در تاریخ اخیر، کوکو یک ماجراجویی جادویی است که میگل را در جستجوی پدربزرگ گمشده‌اش در سرزمین مردگان در دیا دی دنبال می‌کند. لوس مورتوس موسیقی و پیوندهای خانوادگی بخش بزرگی از کوکو است، زیرا موسیقی توسط خانواده زنده میگل ممنوع است. در جستجوی خود برای یافتن پدربزرگش، که به اعتقاد او موسیقیدان نمادین ارنستو د لا کروز است، میگل با هکتور، مردی سرکوب شده که در سرزمین مردگان زندگی می کند، ملاقات می کند که در شرف فراموشی است. یکی از بهترین پیچش‌های داستانی در فیلم‌های دیزنی زمانی رخ می‌دهد که فاش می‌شود که هکتور واقعاً پدربزرگ میگل است و ارنستو کسی بود که او را کشت تا اعتبار موسیقی‌اش را به خود اختصاص دهد. این یک پیچ تاریک و ویرانگر است، زیرا هکتور بسیار نزدیک به محو شدن از خاطره زنده است قبل از اینکه میگل او را نجات دهد. اگرچه واضح است که هکتور چیزی بیش از یک دوست است که میگل در طول ماجراجویی خود با او ملاقات می کند، زمان آنها با هم به واسطه ارتباط خانوادگی آنها معنادارتر می شود.

8 سارومان در حال خیانت به گندالف

The Lord of the Rings: The Fellowship of the Ring (2001)

فرودو در The Fellowship of the Ring به شدت به گندالف تکیه می کند تا از او محافظت کند و گروه یاران را در حالی که سفر خود را به سمت کوه عذاب آغاز می کنند، رهبری کند. با این حال، گندالف زمانی که توسط همان فردی که از او برای مبارزه با سائورون کمک می‌خواست زندانی می‌شود، برای همیشه گم می‌شود.سارومن یک جادوگر سفیدپوست است و در گذشته متحد گندالف بوده است. به برج او می رسد، مشخص است که چیزی تغییر کرده است. سارومان قربانی کشش فریبنده قدرت سائورون شده است. این چرخش در اوایل فیلم اتفاق می‌افتد، اما این یک لحظه حساس است که مخاطرات بالا داستان و تأثیر گسترده سائورون را تعیین می‌کند. فرودو و متحدان گندالف همگی می‌توانند تحت تأثیر قدرت سائورون و حلقه قرار بگیرند، و خیانت سارومان در اینجا پیش‌گویی عالی برای اقدامات فرودو در پایان بازگشت پادشاه است. در حالی که چرخش در بازگشت پادشاه نیز یک لحظه بزرگ در ارباب حلقه ها است، از طریق خیانت سارومان است که بسیاری از اخلاقیات سریال پیش بینی می شود.

7 بوردن داشتن یک دوقلو

پرستیژ (2006)

ساختار The Prestige مانند ترفندهای جادویی که داستان بر آنها تکیه دارد، آشکار می شود، توجه مخاطب را به اشتباه هدایت می کند و چیزی را آشکار می کند که باور نکردنی است. هیو جکمن و کریستین بیل در درام خارق‌العاده کریستوفر نولان در نقش جادوگران رقیب بازی می‌کنند که هر کاری که لازم باشد انجام می‌دهند تا بهترین بازی ممکن را داشته باشند. یکی از ترفندهای تکراری، مرد حمل و نقل، به ویژه به داستان مربوط می شود، زیرا آلفرد بوردن بیل آن را چنان بی عیب و نقص اجرا می کند که مرد دوم نمی تواند دو نفره باشد. با این حال، معلوم می شود کهبوردن از دوتایی استفاده می کند، اما غریبه ای نیست که شبیه او باشد. این دوقلوی او است. در طول کل فیلم و کل زندگی بوردن، او و برادرش یک زندگی را سپری کرده اند و خود را به عنوان یک مرد در خود جای داده اند تا تمام دنیا، از جمله عزیزانشان را فریب دهند. در حالی که روش آنژیر برای اجرای این ترفند وحشتناک تر و به شدت تکان دهنده است، ترفند بوردن تمیزترین و تاثیرگذارترین فیلم است.

6 جادوگر شیطان است

Wicked (2024)

اقتباس اخیر روی صفحه نمایش Wicked موفقیت چشمگیری در بین مخاطبان در طول نسل ها بوده است. در حالی که بسیاری از بینندگان با داستان موزیکال صحنه و کتاب اصلی آشنا هستند، جالب است که ببینیم روایت چگونه برای فیلم تغییر کرده است. اگرچه جادوگر در جادوگر شهر اوز یک قهرمان ناب است، با وجود فریبکاری هایش، Wicked از این هم فراتر می رود و او را به عنوان یک رهبر فاشیست معرفی می کند که صدای کسانی را که می خواهند سرکوب می کند. مثل الفابا علیه او صحبت کنید.

واکنش او به خیانت جادوگر و عزم او برای تسلیم نشدن در برابر خواسته های او است که این پیچ و تاب را بسیار مؤثر می کند.

اریوو یکی از بهترین بازیگران سال 2024 بود که مهارت‌های خود در تئاتر موسیقی را با اجرای حذفی در نقش الفابا ترکیب کرد. این واکنش او به خیانت جادوگر و عزم او برای تسلیم نشدن در برابر خواسته های او است که این پیچ و تاب را بسیار مؤثر می کند. این پیچ و تاب از ناکجاآباد به وجود نمی‌آید، اما این یک نبوغ بود که روایات اصلی را تغییر داد و الفابا را به عنوان یک قهرمان بیش از پیش ارتقا داد.

5 باستین در حال کنترل داستان است

داستان بی پایان (1984)

یکی از بهترین فیلم‌های فانتزی زنده کودکان، داستان بی‌پایان، به دلایلی یک کلاسیک باقی مانده است. با وجود جلوه‌های بصری تاریخ‌گذاری شده گاه به گاه، داستان بی‌پایان یک داستان جادویی تخیلی فوق‌العاده درباره بلوغ و دست‌وپنجه نرم کردن با از دست دادن است. قهرمان داستان، باستین، در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار گرفته است و هنوز هم از دست دادن مادرش در حال فروپاشی است و در کتاب عنوانی، داستان بی پایان، آرامش پیدا می کند. در درون داستان،باستیان خود را درگیر یک ماجراجویی باورنکردنی در دنیای فانتزی می‌بیند. با این حال، با پیشرفت رمان، مرز بین خیال و واقعیت شروع به محو شدن می‌کند و باستیان متوجه می‌شود که اعمال و گفتار او بخشی از داستان است. پایان به باستیان و تماشاگران نشان می دهد که او قدرت نجات فانتازیا و پرنسس کودک مانند را دارد زیرا خودش بخشی از داستان شده است. در حالی که در سرتاسر داستان بی پایان واضح است که باستیان بیش از آنچه می داند نفوذ دارد، این واقعیت که او همیشه توانایی نجات دنیای درون خود را داشت لحظه ای تاثیرگذار برای بینندگان جوان

4 وستلی فقط اکثرا مرده است

عروس پرنسس (1987)

کری الوز در نقش وستلی، قهرمان عروس پرنسس که بیشتر فیلم را در تلاش برای بازگشت به معشوقش، باترکاپ، می‌گذراند، چهره‌ای خوش‌تیپ می‌زند. اگرچه در عروس شاهزاده لحظات دراماتیکی وجود دارد، اما این یک فیلم کمدی است و بسیاری از چرخش‌های روایی به افزایش طنز داستان کمک می‌کنند. در حالی که رابطه عاشقانه وستلی و باترکاپ در مرکز قرار می گیرد، قدرت دوستی، کار گروهی، و پیروزی خیر بر شر همه موضوعات مهم عروس شاهزاده هستند.

کشف اینکه وستلی هنوز زنده است و باترکاپ را نگه داشته است، یک کشف شیرین است و احیای او بخش خنده‌داری از داستان است.

پیچش نمونه‌ای عالی از این است که چگونه پیچش‌های داستانی می‌توانند به روش‌های مختلف کار کنند، و همیشه نباید افراطی، خشونت‌آمیز یا به شدت دراماتیک باشند. از آنجایی که او قهرمان است، تماشاگران به طور طبیعی شک دارند که وستلی پس از شکنجه شاهزاده هامپردینک واقعاً مرده است، زیرا او هنوز باید روز را نجات دهد و با باترکاپ به غروب آفتاب برود. کشف اینکه وستلی هنوز زنده است و باترکاپ را نگه داشته است یک کشف شیرین است و احیای او بخش خنده‌داری از داستان است.

3 هاکو چیهیرو را در کودکی نجات داد

Spirited Away (2001)

Spirited Away اغلب به‌عنوان یکی از بهترین فیلم‌های استودیو گیبلی توصیف می‌شود، به لطف طراحی بصری و داستان تکان‌دهنده‌ای که نسل‌ها با مخاطبان ارتباط برقرار کرده است. ماهیت خارق‌العاده روایت، قهرمان را منتقل می‌کند. چیهیرو، به دنیای ارواحتا بتواند پدر و مادرش را نجات دهد و شخصیت های رنگارنگ زیادی در طول راه می سازد. یکی از مهمترین ارواح او، هاکو، پسر مرموز است که برای جادوگر یوبابا کار می کند. رابطه بین چیهیرو و هاکو یکی از بهترین قسمت های Spirited Away است و در طول داستان نکاتی وجود دارد که آنها ارتباطی پنهان دارند. با این حال، یوبابا خاطرات و هویت کارگران حمام را گرفته است، بنابراین نه چیهیرو و نه هاکو نمی توانند برخوردهای گذشته خود را به یاد بیاورند. در اوج فیلم، هاکو به یاد می آورد که چیهیرو را در زمانی که دختر جوانی بود نجات داد و به او اجازه داد تا با هویت خود به عنوان روح رودخانه ارتباط برقرار کند.

2 Skeksis و Mystics موجودات مجردی بودند که توسط کریستال تقسیم شدند

کریستال تاریک (1982)

Skeksis آنتاگونیست‌های ترسناک کریستال تاریک هستند، به طوری که با تلاش آنها برای قدرت مطلق تقویت می‌شوند که تقریباً گلفلینگ‌ها را نابود می‌کنند. یکی از گلفلینگ‌های تنها که از نسل‌کشی جان سالم به در می‌برد، جن، توسط عرفان بزرگ می‌شود، نژادی ملایم و دانا که جن را آماده می‌کند تا روزی با Skeksis مقابله کند و مانع از کنترل تاریکی آنها شود. کریستال برای همیشه. با تکه‌ای از کریستال تاریک، جن به Skeksis سفر می‌کند تا به سلطنت وحشت آنها پایان دهد. اگرچه فداکاری زیادی می‌طلبد، جن کریستال را تکمیل می‌کند و هویت واقعی Skeksis و Mystics مشخص می‌شود. آنها موجوداتی منحصر به فرد بودند که با شکافتن کریستال به دو قسمت خوب و بد خود تقسیم شدند و نیاز به ویژگی های مثبت و منفی را در هر موجودی نشان دادند. به عنوان urSkeks، موجودات به جن می گویند که او سرانجام به جهان اجازه داد تا تعادل و آرامش را پیدا کند.

1 دکتر کرو مرده است

حس ششم (1999)

م. نایت شیامالان به خاطر پیچش های باورنکردنی در پروژه هایش شناخته می شود،اما حس ششم بدون شک بهترین اوست. بروس ویلیس در نقش مالکوم کرو، روانشناسی که پسر جوانی به نام کول را که می گوید می تواند افراد مرده را ببیند و با آنها ارتباط برقرار کند، درمان می کند، بهترین بازی تاریخ را ارائه می دهد. در طول داستان، کرو مصمم است که به کول کمک کند تا با دنیای زنده ارتباط برقرار کند و دیگر احساس انزوا نکند، اگرچه مالکوم در این مدت احساس می کرد که از همسرش جدا شده است. کشف اینکه مالکوم تقریباً در تمام مدتدر حس ششم مرده است، ویرانگر است و فقط کول توانسته او را ببیند. در حالی که مالکوم باید برای از دست دادن زندگی و جدایی اش از همسرش سوگواری کند، اما فهمیدن اینکه او مرده است چیز خوبی است. این به مالکوم اجازه می دهد تا با سرنوشت خود کنار بیاید و به زندگی بعدی برود. علاوه بر این، این پیچ و تاب پایانی عالی برای رشد کول است، زیرا او به همان اندازه که دکتر به مالکوم کمک کرد به او کمک می کند.