
سِری Final Fantasy ممکن است برای نژادهای متفاوت و طراحیهای شخصیت بینظیر که در سراسر جهانهای پرجنب و جوش آن یافت میشود شناخته شده باشد، اما همچنین دامنه گستردهای از ابعاد انسانیت را به نمایش میگذارد. برخی انسانها ممکن است پیچیدهتر باشند زیرا با مسائلی که بازی مربوط به آنها ارائه میدهد دست و پنجه نرم میکنند، در حالی که دیگران ممکن است برای یک لحظه خندهدار باشند. با پیشرفت سری، بهویژه با ورود بازیهای صداپیشانی، انسانیت در مواقعی به شکل شگفتانگیزی نمایش داده شده است. حتی صحنهی خندهی اغلب نادرست تفسیر شده نمایش باور نکردنی از انسانیت و چگونگی مقاومت مردم در برابر زمانهای سخت به شمار میآید.
از سوی دیگر، Final Fantasy ترس را نیز به خوبی به تصویر میکشد. برای هر شخص خندان و با لبخند، انسانی وجود دارد که ترس القا میکند، از آن نوعی که بسیاری امیدوارند در طول بازی از آن اجتناب کنند. اگرچه میتوان برای بسیاری استدلال کرد، اینها از ترسناکترین شخصیتهای انسانی در بازیهای Final Fantasy هستند.
10 Judge Gabranth - Final Fantasy 12
نماینده قضایی ترسناک
قاضی Gabranth (یا Noah fon Ronsenburg) نماد ترسناکترین عنصر بخش قویتر داستانهای Final Fantasy 12 است که تمایل به یک امپراتوری با تأکید بر سیاست در مقابل داستان مقاومت دارد - قاضیان. با زرههای به طرز شگفتانگیز طراحیشده و دلهرهآور، قاضیان تأثیری زودهنگام و قاطع به جا میگذارند. کنترل شدید دانش روشی عالی برای ایجاد تنش و ترس است و طراحی هر قاضی متفاوت میباشد؛ هر کدام بر قدرت تأکید میکنند در حالی که هویت پوشنده را مخفی میکنند.
ارتباط نزدیک Gabranth با گروه باعث میشود که او به نظر برسد کسی است که باید به قهرمانان کمک کند، اما در واقع مسئول مرگ برادر شخصیت اصلی Vaan میباشد.
تأثیر قاضیان نیز توسط توسعهدهندگان Square Enix نادیده گرفته نشد؛ آنها Gabranth را به عنوان تنها نمایندهی 12 در نسخه اصلی بازی مبارزهای Dissidia گنجاندند. Gabranth پیچیده، مکر و دلهرهآور است و نمونه عالی از چگونگی خلق یک ضدقهرمان به شیوه سنتی ترسناک به شمار میآید.
9 Jecht - Final Fantasy 10
یک وضعیت چالشبرانگیز عاطفی
برای بخش اعظم Final Fantasy 10، به نظر میرسد که نه شخصیت اصلی و نه ضدقهرمان آن باید وجود داشته باشند. آنها در تضاد شدیدی با اسطورههای بخش بزرگی از منطقه قرار دارند، تا جایی که Tidus، شخصیت اصلی و پسر Jecht، مجبور میشود دروغ بگوید تا باعث دلخوری ساکنان محلی نشود.
آنچه Jecht را دلهرهآور میکند، پیامد عاطفی آن است: مبارزه با او منجر به از بین رفتن او و پسرش میشود و همین نبرد به تنهایی شاهد پایان دلخراش رابطه پدر و پسری پر از مشکلات خواهد بود.
Jecht ضدقهرمانی است که بازیکنان نمیخواهند با او روبرو شوند، بهویژه در حالی که Tidus در تلاش برای کنار آمدن با رفتاری که پدرش با او داشت، دچار مشکل است. اینکه کشتن او هدف نهایی گروه باشد، سفری کاملاً پیچیده ایجاد میکند. Jecht شخصیت پیچیدهای است، اما همچنین نمونهای عالی از این نکته است که ترس نباید صرفاً بر قدرت فیزیکی خام متمرکز باشد.
8 Barnabas Tharmr - Final Fantasy 16
حاکم خونخوار پوچ
پادشاه Waloed و فرمانروای Odin، Barnabas، آخرین فرمانروایی است که در بخش تاریکتر و بالغتر Final Fantasy 16 با آن روبرو میشویم. با این حال، در هر لحظه روی صفحه، او قدرت بینظیری از خود ساطع میکند. یک ظاهر خاص از او به عنوان یک ترس ناگهانی بسیار مؤثر عمل میکند که بیش از پیش اثبات میکند چقدر واقعاً دلهرهآور است.
او اغلب به شیوهای مرموز سخن میگوید و شخصیت اصلی Clive Rosfield معمولاً منظور او را درک نمیکند؛ این امر ترس را بیشتر افزایش میدهد. نبرد با او بهحق یکی از سختترین نبردهای داستانی بازی است که به بازیکنان یادآوری میکند فرمانروای Odin نباید دستکم گرفته شود.
7 Nene - Final Fantasy 7 Rebirth
یک شخصیت یکباره و به طرز شگفتانگیزی ترسناک
پیگیری ماموریتهای فرعی در Final Fantasy 7 Rebirth موضوعی ارزشمند است؛ بسیاری بازیکن را به کاوش در مناطق جدید تشویق میکنند. Queens Blood همیشه قرار بود برجسته باشد، بهویژه به دلیل موفقیتهای قابل توجه بازیهای کارتی در نسخههای هشتم و نهم این فرنچایز.
Nene یکی از اولین دشمنانی است که بازیکنان با آن مواجه میشوند و نمونهی عالی از این واقعیت است که حتی یک NPC کوچک میتواند بسیار دلهرهآور باشد. او فقط یک کودک است، اما لحن بیروحش و اصرارش بر پنهان شدن پشت عروسکی به نام Mr. Cuddlesworth به طرز شگفتانگیزی ترسناک است. بازیکنان یا با ترس فرار خواهند کرد یا هنگام دیدارش از خنده نمیمانند. او بسیار بیاهمیت است، بله، اما همچنان بسیار دلهرهآور میباشد.
6 Emperor Gestahl - Final Fantasy 6
شرارت قانونمند که به انسانیت تأمل میکند
به نوعی، دانستن آنچه انسانیت میتواند در حالی که به طور معقول فکر میکند انجام دهد، ترسناکتر از آشوب مطلق است. با Kefka، بازی Final Fantasy 6 ضدقهرمانی بهیادماندنی خلق کرد که کابوس هر کودکی درباره دلقکها بود، اما دشمن دیگری نیز در میان وجود دارد. در حالی که Kefka بیشتر نماد شرارت آشوبناک است، Emperor Gestahl نمونهای از شرارت قانونمند است که پایههای کار را بنا نهاد.
داشتن جنون مطلق چیز دیگری است؛ اما Gestahl نوعی بیرحمی غمانگیزتر را به نمایش میگذارد. شخصیتهایی مانند او دلهرهآور میشوند زیرا بازیکنان میتوانند ببینند که انسانها چگونه به این وضعیت میرسند. او همچنان مردم را به ذبح در میآورد و به طور مؤثری جنگ ترسناک Magi را دوباره شعلهور کرد. اگر بازی دوباره ساخته شود، میتوان انتظار داشت که جنبه انسانی Gestahl برجسته شود، گرچه به شیوهای نگرانکننده.
5 Cloud Strife - Final Fantasy 7
ترکیبی وحشتناک: غیرقابل اعتماد اما کاملاً ضروری
تا این مرحله، Sephiroth به طرزی باورنکردنی شناخته شده است، اما به راحتی میتوان فراموش کرد که شخصیت اصلی مخالف او نیز بسیار دلهرهآور است. Cloud به وضوح از نظر روانی ناپایدار است و سری Final Fantasy 7 Remake بیان میکند که او را نمیتوان به عنوان راوی قابل اعتماد دانست. صدای او غیرقابل اطمینان است و ارتباطات مشکوکش با ضدقهرمان اصلی بسیار نگرانکننده به نظر میرسد.
این همان شخصی است که سایر شخصیتهای اصلی برای نجات روز به او تکیه میکنند. در نسخهی اصلی، عنصر راوی غیرقابل اعتماد در یک لحظه بزرگ مدیریت شد؛ در پیچشی که شاید بهتر از آن پیچشی بود که بازی به خاطر آن شناخته شده است. این بار، با این حال، به صورت آرام در سرتاسر Rebirth زیر سؤال رفته است. برای بخش اعظم بازی با Cloud، آسایشی وجود ندارد؛ او به طرز آرام اما بسیار دلهرهآور است.
4 Ardyn - Final Fantasy 15
خواستن به مرگ، مشکل است وقتی کسی جاودانه است
Ardyn ضدقهرمانی وحشتناکی جذاب است. بازیکنان شاید نخواهند او را دوست داشته باشند، اما سرانجام این امر اجتنابناپذیر میشود. جذابیت او به حدی نزدیک به ابلهوار است؛ با تمام طعنه و طنز خشک، تنها آرزوی واقعی او – خواستن به مرگ – میباشد. او به عنوان یک انسان معقول آغاز کرد، اما سالها تحریف و قتل مؤثر دیگران ذهن او را دگرگون کرد. اکنون، او به هیچ چیز جز مرگ اهمیت نمیدهد، اما این مسئله اجازه میدهد تا جذابیتش بدرخشد.
سلیقه پوششی عجیب و غریب، حس خوب طنز و اخلاقیات ابتدایی مبهم، Ardyn را به ضدقهرمانی عالی برای بازیای با مشکلات جدی تبدیل میکند. او از آن دسته شخصیتهایی است که معمولاً بیش از حد جذاب هستند تا نقش ضدقهرمانی ایفا کنند. قوی بودن چیز دیگری است، اما جذاب بودن در حالی که کاملاً شیطانی است، ترکیبی بسیار نامطلوب به حساب میآید.
3 Beatrix - Final Fantasy 9
یک چیز سخت بودن است؛ چیز دیگر بیعلاقه بودن
اغلب دشمنانی وجود ندارند که به قدری قوی باشند که نبرد با آنها بتواند به دلیل خستگی خاتمه یابد. Beatrix استثنایی است؛ او تا آن حد قوی است که نبرد با او ممکن است پس از ده دور به پایان برسد چون از ادامه خسته شود. همچنین، وقتی امتیاز سلامتی او به زیر حد معینی میرسد، اسکریپت اجرا شده و او بازیکن را نابود میکند. برای Beatrix، اوضاع به این معناست: "دیگر بس است."
این موضوع او را به طرز عجیبی دلهرهآور میکند. او به قدری قوی است که نسبت به ایدهی حتی بودن گروه به عنوان یک رقابت بیتفاوت شده است. بله، او در نهایت به سوی خوبی تغییر میکند و حتی به طور موقت به گروه میپیوندد. محبوبیت او در میان هواداران آنقدر بالاست که حتی مدهایی وجود دارند که او را به عنوان یک شخصیت قابل بازی دائمی در نظر میگیرند. با این حال، این امر نباید میزان دلهرهآوری هر نبرد با او برای بازیکنان تازهکار را کاهش دهد.
2 Edea - Final Fantasy 8
ضدقهرمانی تعیینکننده فضا با دلایل مناسب
یکی از نظریههای طرفداران محبوب Final Fantasy 8 پیشنهاد میدهد که شخصیت اصلی Squall در پایان دیسک اول میمیرد. این زمانی است که او توسط یک تکه یخ ایجادشده توسط شخصی که در ابتدا به نظر میرسد ضدقهرمان اصلی، Edea، باشد مورد اصابت قرار میگیرد. بدون شک، بازی عجیبی است و گاهی به عنوان گوسفند سیاه سهگانه عناوین اصلی در پلیاستیشن اصلی شناخته میشود، اما برخی از ایدههای منفرد به خوبی به اجرا درآمدهاند. Edea یکی از آن ایدههاست.
Edea شخصیتی تحسینبرانگیز و نزدیک به شیطانی است که به سرعت خود را به عنوان هدف اصلی بزرگ معرفی میکند و به وضوح دارای قدرت جادویی شگفتانگینی است. او پس از یک تلاش برای ترور جان خود را نجات میدهد و حتی علیه شخصیتهای اصلی جنگ میکند. درست مانند خود بازی، او شخصیتی بسیار پیچیده است، اما سخت است که انکار کنیم چقدر دلهرهآور میتواند باشد.
1 Delita Heiral - Final Fantasy Tactics: The War Of The Lions
تهدیدی در حال حرکت به سوی جهتی نامعلوم
یکی از سادهترین راهها برای ایجاد ترس، از بین رفتن اطلاعات و دشواری در درک آن است. Final Fantasy Tactics یک درام سیاسی غوطهور در نجابت و نگرشهای سرد به زندگی بود و این امر به داستان آن کمک کرد تا برجسته شود. Delita Heiral شخصیتی است که پس از نقش مهمان مداوم در فصل اول، به عنصری بسیار قوی اما مرموز در داستان تبدیل میشود. او از اولین صحنه تا آخرین لحظه حضور دارد؛ داستان او به اندازه داستان شخصیت اصلی Ramza مهم است.
او حقهباز و بسیار قوی است و به طور عمدی وابستگیهای خود را مبهم میکند. در بسیاری از مواقع، او به کمک گروه میآید، اما این امر وضعیت نارام را بهتر نمیکند. استعداد او در دستکاری تضمین میکند که اگر روزی علیه گروه ورگردد، وضعیت میتواند به سرعت به یک نبرد ناامیدکننده و محکوم منجر شود. با او هرگز نمیتوان پیشبینی کرد؛ به همین دلیل او آنقدر دلهرهآور است.
مطالب مرتبط
دیگران نیز خوانده اند
تازه های بازی
محتوای خود را پیدا کنید
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید