
افشاگری های غم انگیز، لحظات اشک آور و مرگ های تکان دهنده—که تقریباً خلاصه از' است s فصل 3. سریال ترسناک پرطرفدار MGM برای طرفداران این ژانر شگفتی خوشایند است زیرا باعث ارتقاء سطح تعلیق و پیچ و تاب بی نظیری به ترکیب علمی تخیلی ماوراء طبیعی می دهد. پس از موفقیت غیرمنتظره سریال، به خصوص با استقبال شگفتانگیز منتقدان فصل 3، MGM هیچ وقت را برای روشن کردن برنامه برای دور دیگر تلف نکرد.
با این حال، با تقریباً دو سال انتظار، طرفداران نمیتوانند عادت همیشگی خود را در ایجاد تئوریهای حیرتانگیز و در عین حال کاملاً دقیق طرفداران، انجام دهند. به جرات می توان گفت که کشف گذشته شهر تنها نوک کوه یخ بود. مخاطبان هنوز فهرستی طولانی از سوالات و اسرار دارند که باید به آنها پاسخ داده شود، اما امیدواریم فصل 4 بیشتر از نسخه قبلی خود ارائه دهد.
10 عواقب مرگ جیم
هواداران نمی توانند مرگ او را بپذیرند
اشتباه نیست اگر بگوییم که طرفداران از پس از اینکه مردی با لباس زرد گلوی جیم متیوز را برید، دچار جنون شد. جیم یکی از شخصیتهای معمولی و اصلی سریال است که شاید بهترین لحظات را در فصل اخیر نداشته باشد، اما نقش کلیدی در کشف رمز و راز درخت بطری داشته است. جیم فصل سختی را با رفتن تابیتا و سپس بازگشت سپری کرد و بر سر نظریههای او و تماسهای تلفنی مرموز پسر مردهاش دعوا کرد. با این حال، درست زمانی که او شروع به افزایش سرعت کرد، از گذشته تکان دهنده همسرش مطلع شد. جیم نه تنها زمانی برای پردازش رابطه تابیتا و جید نداشت، بلکه در کمین یک موجود شیطانی قرار گرفت که معلوم شد از همان ابتدا او را عذاب می داد. در حال حاضر، به طور ضمنی گفته می شود که جیم مرده است، اما آیا او مرد؟ این امکان وجود دارد که او زنده بماند یا سریال راهی برای بازگرداندن او به ظرفیت پیدا کند. در نهایت، فصل جیم بسته نشده است و مخاطب می خواهد ببیند او در کجای داستان ایستاده است، حتی پس از مرگش.
9 تابیتا و جید کودکان را نجات می دهند
این دو چگونه با گذشته خود برخورد خواهند کرد
طرفداران تابیتا را حدس می زدند که او ممکن است به نحوی با شهر و بچه های غم انگیز مرتبط باشد، و پیچش شگفت انگیز شک آنها را تأیید کرد. هر دو تابیتا و جید به عنوان ساکنان اصلی نشان داده شدند که در طول تراژدی رها شده حضور داشتند که این مکان را با عذاب اجتناب ناپذیرش نفرین کرد. در حالی که بینندگان ممکن است به زمان نیاز داشته باشند تا خود را با پویایی در حال تکامل تابیتا و جید وفق دهند، اتحاد آنها سؤالات جالبی را در مورد کودکان ایجاد می کند. آیا در نهایت می توانند آنها را نجات دهند یا دیگر خیلی دیر شده است؟ اگر تلاشهای بیشماری در طول قرنها شکست خوردهاند، چه چیزی تلاشهای آنها را اکنون متفاوت میکند؟ علاوه بر این، با مرد زردپوش در نهایت، آیا تابیتا و جید در زمان قرضی هستند؟ بینندگان انتظار دارند که نمایش دیگر موضوع نجات کودکان را نادیده نگیرد، به خصوص اگر جیم برای همیشه از تصویر خارج شود. فداکاری مانند آن باید مقداری وزن داشته باشد، و سریال باید تمرکز خود را بیشتر به سمت جلوههای داستانی معطوف کند.
8 افشای شخصیت های دیگری که تناسخ یافته اند
شاید هیچ کس به طور تصادفی به شهر نیامده باشد
بینندگان مدت زیادی در مورد ایده تناسخ و تولد دوباره فکر می کردند. گمانه زنی های اولیه این بود که تابیتا یا مادر یا خواهر ویکتور است به دلیل شباهت های وقایع و دیدگاه هایی که او با میراندا به اشتراک گذاشته بود. معلوم شد که تابیتا در زندگی گذشته خود میراندا بوده است، اما هر دو نفر تناسخ شخص سومی بودند که ساکن اصلی بود. اگر جید و تابیتا هر دو تناسخ از پیشگامان شهر باشند، ممکن است ساکنان دیگر نیز باشند. شباهت های عجیب و غریب و در عین حال ظریف بین شخصیت های مختلف را نمی توان نادیده گرفت. برای مثال، هم سرباز مرده جنگ جهانی که جید دید و هم الگین یک چشمش را از دست داده بود. این یک نظریه طرفداران بسیار قابل قبول است. یکی از مواردی که مخاطبان برای مدت طولانی منتظر شکل گرفتن هستند.
7 الگین و سرنوشت سارا
شهر نسبت به اتفاقی که برای الگین افتاد واکنش خوبی نشان نخواهد داد
سارا دوباره این کار را کرده است. این بار ممکن است جایی برای بخشش نباشد. در دفاع از او، او قبلاً روح خود را در شهر از دست داده بود، اما دستانش را کثیف کرد تا وجدان بوید سالم بماند. با این حال، سارا چند نفر دیگر را قبل از اینکه مردم متوجه شوند که او از کنترل خارج شده، به خصوص بوید، صدمه خواهد زد؟ او همیشه به دلیل ارتباط نامعلومش با آن مکان، از شک و تردید بهره مند شده بود، اما چشمان الگین را از بین می برد؟ این حدی بود که نباید از آن عبور می کرد. طرفداران موافق هستند که گناه الگین نیازی به شکنجه او نداشت، اما این وضعیت مخمصه ای بود که بوید و ساکنان آن در همه جبهه ها شکست خوردند. آنها ممکن است فاطمه را نجات دهند اما به قیمت اخلاقشان. از آنجایی که نیروهای بدخواه شهر او را آلوده کرده اند، دیدن اینکه الگین به عنوان یک ساکن در کجا ایستاده است، بسیار جالب خواهد بود. علاوه بر این، هیچ کس نمی تواند میزان نفوذ این اشیای غم انگیز را پیش بینی کند که سطح تهدید را در حداکثر نگه می دارد.
6 مرد با لباس زرد در عمل
او به خوبی می تواند شرور نهایی باشد
حتی پس از سه فصل، طرفداران From هنوز نمی دانند چه کسی برنامه را اجرا می کند. واضح است که هیولاها در تونل ها تنها یکی از محصولات هر چیزی هستند که شهر را خراب کرده است. با این حال، ورود تکان دهنده مردی با لباس زرد، پارادایم را تغییر داد و به طرفداران اجازه داد وقتی به "مردی" که کنترل را در دست دارد، تصویری را به تصویر بکشند. اگرچه این موضوع به طور انحصاری در نمایش تایید نشده است، این موجود مرموز ممکن است همان شخصی باشد که جیم از طریق رادیو شنیده است. او ممکن است رهبر هیولاها یا یک موجود قدرتمند با ماهیت متفاوتباشد. طرفداران بسیار دوست دارند مردی با لباس زرد را در نقش برجسته تری در فصل آینده ببینند. او ممکن است جیم را روده کرده باشد، اما چرا حالا؟ آیا خاطرات تابیتا و جید از گذشته خود او را مجبور کرد که از مخفیگاه بیرون بیاید؟ اگر اینطور باشد، آیا او اجساد بیشتری را رها خواهد کرد؟ دیدن هاله شوم شهر که شکل فیزیکی به خود می گیرد و ساکنان را عذاب می دهد، شاداب خواهد بود.
5 نهادی که شهر را کنترل می کند
به نظر می رسد یک نیرو یا شخصی در شهر وجود دارد که تارها را می کشد
تعلیق و غیرقابل توضیح بودن از's ویژگی های تعیین کننده هستند. با این حال، تماشاگران قبل از اینکه ناامیدی از بین برود، تنها چیزهای زیادی میتوانند تحمل کنند، و این شامل دریافت پاسخ برای سوزانترین سوال سریال است – شرور شهر کیست؟ فاطمه در هنگام ولادت فهمید که «آن» در ازای قربانی کردن فرزندانشان جاودانگی را به آنها هدیه می دهد. بنابراین، این موجود مرموز که ساکنان شهر را دستکاری کرد و چرخه شوم را آغاز کرد، کیست؟ طرفداران بر این باور بودند که می تواند مردی با لباس زرد باشد، اما از عادت ندارد به این سادگی باشد. مهمتر از آن، با توجه به اینکه جید و تابیتا در نهایت حقیقت را یاد گرفتند، زمان آن فرا رسیده است که سریال صحنه را برای آنتاگونیست واقعی آماده کند. طرفداران هنوز هیچ سرنخی ندارند که آیا خود شهر شیطانی است یا این اتفاقات حتی در طبیعت ماوراء طبیعی هستند. اگر نه تا فصل بعد، باید چیزی قطعی به هواداران ارائه شود.
4 Boyd و Smiley در حال یک مسابقه دیگر
این یک رویارویی خواهد بود که ارزش انتظار را دارد
پویایی جذاب بین بوید و هیولاها، از قضا، یکی از جذاب ترین جنبه های نمایش است. این از دیدگاه ساکنان قابل درک است که بوید یک نوع شخصیت محافظ آنها است، اما چرا هیولاها چنین علاقه ای به او دارند؟ آنها وسواس عجیبی برای شکستن روحیه او دارند و تا آنجا پیش می روند که تیان چن را در مقابل او می کشند. هیولاها عاشق بازی با او هستند فقط به این دلیل که انعطاف پذیری او به مردم امید می دهد. دیدن اینکه وقتی یکی از این هیولاها بعد از بوید با یک دستور کار شخصی به دنبال بوید بیاید چه اتفاقی می افتد بسیار هیجان انگیز است. بله، اسمایلی پس از کشته شدن بوید با خون آلودهاش، از شکم فاطمه دوباره متولد شده است. این احتمال وجود دارد که بوید اولین نفر در لیست اسمایلی از «کدام ساکن برای شکنجه امشب» باشد، وجود دارد. از آنجایی که هیولاها دوست دارند ابتدا روحیه مردم را بشکنند، برای بوید در فصل آینده دردناک خواهد بود زیرا آنها او را در جایی که بیشتر از همه آسیب میبیند ضربه میزنند، و این به معنای خانوادهاش است.
3 ساکنان در حال یافتن یک چنگک در زره
مردم باید در برخی نقاط به مبارزه برسند
این سه فصل خسته کننده بود، به خصوص برای مردم شهر که اصلاً استراحت نکرده اند. مطلقاً هیچ چیز در راه آنها کار نمی کند، و آنها مدام خود را در معرض بدبختی می یابند. با رفتن به فصل 4، زمان آن فرا رسیده است که نمایش، شاید اندکی، جدول را تغییر دهد. با قدرتهای تازه بیدار شده جولی و بازگشت خاطرات تابیتا و جید، از طرف ساکنان احساس موفقیت میشود. این شخصیتهای کلیدی میتوانند بارقهای از امید را به ساکنان دیگر ارائه دهند، زیرا آنها نقطه مقابل طیفی را نشان میدهند که محصولاتی مانند الگین و سارا از آن استقبال میکنند. اکثر پدیده های ماوراء طبیعی که ساکنان شهر تجربه کرده اند برای آنها غم انگیز بوده است. زمان آن فرا رسیده است که نمایش به مردم چیزی بدهد که به جای اینکه در خانه هایشان بنشینند و منتظر بمیرند، مقابله کنند. هواداران دوست دارند شاهد یک قیام باشند، زیرا ساکنان چیزی برای حمله به دست می آورند.
2 رمز و راز بقای ویکتور
او بیش از آنچه به چشم می خورد
زمانی که کل شهر به دلایلی غیرقابل توضیح توسط هیولاها سلاخی شد، ویکتور تنها یک کودک بود. گفته می شود که ویکتور چندین دهه به تنهایی زنده مانده است، اما جزئیات هنوز مبهم هستند. او از مرگ مادر و خواهرش به شدت آسیب دیده بود، اما این هنوز توضیح نمی دهد که چگونه یک بچه موفق شد از هیولاهای شریر و حتی بدون طلسم فرار کند. اگرچه قوس او به طور مداوم در پس زمینه بازی می شود، بینندگان نمی توانند فکر کنند که ابهام پیرامون سبک زندگی او عمداً پنهان شده است. ویکتور یک ارتباط مخفیانه با شهر دارد، که ارتباطی با اتفاقات آن سالها پیش دارد. فقط تعداد کمی از افراد منتخب می توانند پسر سفیدپوش را ببینند، و نمایش توضیح نداده است که چه چیزی ویکتور را خاص می کند. این چیزی است که طرفداران از زمانی که در مورد تاریخچه ویکتور باخبر شده اند از دانستن آن جان خود را از دست داده اند.
1 جولی استوری قدم زدن در میان رویدادهای مهم
او در فصل آینده یک بازیکن کلیدی خواهد بود
جولی متیوز در مقایسه با بقیه اعضای خانواده اش که برای پاسخ جاه طلب بودند، یک شخصیت پس زمینه بود. با کمال تعجب، زمانی که هیولای جعبه موسیقی او، رندال و ماریل را در کاما قرار داد، شخصیت او 180 درجه تغییر کرد. جولی به آرامی خود را به سمت کانون توجه کشانده بود، در حالی که تکانشی می شد و با پیامدهای ناگفته تجربه غم انگیز خود برخورد می کرد. به دلایلی غیرقابل توضیح، کما جولی باعث شد که او توانایی «داستان راهپیمایی» را پیدا کند، همانطور که ایتان دوست دارد آن را بخواند. اگرچه جزئیات کمی مبهم هستند، اما ثابت شده است که جولی می تواند تا حدودی در زمان به عقب و جلو سفر کند. مشخص نیست که آیا او از نظر فیزیکی خودش را در طول زمان جابجا میکند یا این فقط به خاطر وجدانش است، اما وقتی طرفداران جولی متفاوتی را در پایان فصل دیدند، مشخص شد که در آینده، او بر تواناییهایش مسلط خواهد شد. علیرغم اینکه اتان به او می گوید که داستان راهپیمایی برای تغییر رویدادها به حساب نمی آید، جالب است که ببینیم جولی چگونه و چه چیزی را تاکنون تغییر داده یا تحت تاثیر قرار داده است. طرفداران بر این باورند که سفر در زمان او به هیولای فصل 1 نیز مربوط می شود که ادعا می کرد جولی او را می شناسد. به جرات می توان گفت که بینندگان بیش از همه منتظر ماجراهای ناگوار داستانی جولی خواهند بود.
مطالب مرتبط
دیگران نیز خوانده اند
تازه های مقالات فیلم و سریال
محتوای خود را پیدا کنید
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید