
پیوندهای سریع
"نبرد حرامزاده ها" یکی از لحظاتی بود که طرفداران بازی تاج و تخت سال ها پیش بینی می کردند. طرفداران به طور باورنکردنی به جان اسنو و داستان شرورش وابسته شده بودند، که یک حرامزاده استارک بود که خانه ای در دیوار پیدا کرد. طرفداران مدتها تصور میکردند که جان بسیار بیشتر از آن چیزی است که ند استارک همه را به آن سوق داده است، بنابراین وقتی جان سرانجام دیوار را ترک کرد، طرفداران میدانستند که زمان آن رسیده است که شخصیت مورد علاقه طرفداران بازی تاج و تخت به قدرتی بزرگ صعود کند. .
در طرف دیگر درگیری رمزی بولتون، پسر حرامزاده مشروع رز بولتون است که به هاوس استارک در "عروسی سرخ" خیانت کرد. رمزی شیطان محض بود و بخش خوبی از دوران تصدی خود را گذرانده بود. در نمایشی که تئون گریجوی و تقریباً هرکسی را که با او برخورد می کرد، شکنجه می کرد. طرفداران مشتاقانه منتظر روزی بودند که او بازی خود را دریافت کرد. در نبرد حرامزاده ها، او این کار را کرد، اگرچه کیت هرینگتون، بازیگر جان، به طور تصادفی از پرخاشگری سرکوب شده استارک کمی زیاده روی کرد.
(Battle of the Bastards) چه بود؟
جاده طولانی تا بزرگترین نبرد بازی تاج و تخت
علیرغم اینکه دو مسیر بسیار متفاوت را در پیش گرفتند، جان و رمزی به دلیل آن وضعیت حرامزاده احساس کردند که قرار است با هم درگیر شوند. با این حال، هر دو باید به قدرت برسند تا درگیری آنها وزن معناداری در دنیای پیچیده وستروس داشته باشد. برای رمزی، او بیشتر عمر خود را به عنوان تنها فرزند روز بولتون گذراند. شرایط پشت تولد او وحشتناک است و قابل تکرار نیست، و بین آن و نحوه بزرگ شدن او، رمزی خود را فاقد ویژگی های قابل جبران در بزرگسالی دید. او به پدرش وفادار ماند و به هاوس استارک کمک کرد تا وینترفل را از Ironborn پس بگیرد، جایی که متعاقباً تئون را ربود. پس از عروسی سرخ، خانه بولتون به نگهبانان شمال تبدیل شد و بر وینترفل بهعنوان سردار شمال حکومت کرد. رمزی به خانه لنیستر قول وفاداری داد و در آنجا به عنوان یک بولتون مشروعیت یافت و وارث خانه او شد. رمزی طی یک هماهنگی با سانسا استارک وحشت زده ازدواج کرد. با این حال، پس از اینکه سانسا موفق می شود با تئون فرار کند، رمزی دچار پارانویا می شود که وضعیت او در خانه اش در حال بدتر شدن است. پدرش با والدا فری ازدواج کرده بود و آن دو صاحب یک فرزند شدند - تنها فرزند کاملاً قانونی بولتون. رمزی که فکر میکند ارثش در خطر است، پدر، نامادری و برادر ناتنیاش را میکشد که در این روند به ارباب خانه بولتون تبدیل میشود. در مورد جون، او ابتدا به دستور خودش به دیوار رفت. او یک حرامزاده استارک بود، واقعاً برای هیچ چیز دیگری در جهان قرار نداشت. بنابراین او می خواست به عمویش، بنجن استارک، در نگهبانان شب بپیوندد تا چیزی از زندگی او بسازد. تا حد زیادی به لطف رهبری او در درگیریهای متعدد در دیوار و فراتر از آن، جون درجات بالایی را طی کرد و به لرد فرمانده نگهبانان شب تبدیل شد. با این حال، رابطه جون با حیوانات وحشی برای بسیاری از اعضای نگهبان شب خوشایند نبود. با تهدید وایت واکرها بیشتر از حیوانات وحشی، جان به آنها اجازه داد تا در جنوب دیوار مستقر شوند. تعداد زیادی از اعضای نگهبان شب در یک شورش برخاستند و جان را به خاطر تصمیمات بحث برانگیزش کشتند. جان بعداً توسط کشیش سرخ ملیساندر زنده شد. پس از مرگ، عهد نگهبانان شب جان شکسته شد و او را آزاد گذاشت تا آنجا را ترک کند. جون با دانستن وضعیت خانواده اش بالاخره می تواند کمک کند. او به سرعت با خواهرش، سانسا، متحد می شود و هر دو چشم خود را به وینترفل می اندازند. نبرد حرامزاده ها با قتل رمزی، ریکون استارک، کوچکترین خواهر و برادر جان، رسماً آغاز شد. پس از یک مبارزه طولانی و شدید، همه برای جون گمشده به نظر می رسید. به طور معجزه آسایی، سانسا به نبرد با ارتش واله بازگشت تا به جون برتری لازم برای پیروزی را بدهد. در داخل دیوارهای وینترفل، جان و رمزی سرانجام رو در رو همدیگر را ملاقات می کنند و رمزی پیشنهاد جان برای مبارزه تن به تن را می پذیرد. البته رمزی فوراً با پرتاب تیر به سمت جون که سپر برداشته بود به این موضوع برگشت. جون رمزی را به زمین می زند و شروع به مشت زدن بیش از حد به او می کند، بیشتر بعداً، بعد از اینکه نگاهی به سانسا – که بیشتر حق داشت در مورد سرنوشت رمزی تصمیم بگیرد، او را نکشد. پس از پیروزی، سانسا به سگ های گرسنه خود رامسی داد، همانطور که قبلاً با بسیاری از قربانیان خود انجام داده بود. خانه بولتون رسما مرده بود و خانه استارک دوباره بر شمال سلطنت کرد. جان به عنوان پادشاه در شمال منصوب شد جایی که از قدرت خود برای متحد شدن با دنریس تارگرین در حال ورود استفاده کرد و ارتش لازم برای متوقف کردن وایت واکرها و همچنین انتقام کامل از خاندان لنیستر را به او داد.
کیت هرینگتون در واقع به ایوان رئون مشت زد
سمت استارک هرینگتون برای یک لحظه گذرا مسئولیت را بر عهده گرفت
علیرغم اینکه اکنون برای همیشه با هم مرتبط هستند، می توان به راحتی فراموش کرد که قسمت ماقبل آخر فصل 6 اولین و تنها باری بود که جان و رمزی با هم روی پرده ظاهر شدند. Speaking with Entertainment Weekly در ابتدای قسمت "نبرد حرامزاده ها"، ریون می گوید که همیشه می خواست صحنه هایی را با هرینگتون فیلمبرداری کند. "هر کسی که از من پرسیده است، "دوست داری رمزی با چه کسی ملاقات کند؟" پاسخ من همیشه این بوده است، "جان اسنو"، "او نقطه مقابل رمزی است، آنها هر دو از یک مکان مشابه هستند و با این حال بسیار متفاوت هستند آنها دشمن هستند بیشتر شبیه." خوشبختانه، هرینگتون و رئون این ملاقات سرنوشت ساز را رقم زدند و یکی از به یاد ماندنی ترین قسمت های هر سریال وتسروس را رقم زدند. با توجه به احساسات اپیزودها، جای تعجب نیست که هر یک از بازیگران خود را کمی بیش از حد برای فروش آن احساس سرمایه گذاری کنند. برای Rheon، این هزینه دردناکی داشت. در طول نبرد تن به تن جان و رمزی و متعاقب آن ضربه زدن، هرینگتون به طور تصادفی به رئون ضربه می زند. صحبت کردن با کانن اوبراین در پانل کامیک کان، ریون گفت: "او من را چند بار گرفت. یک بار در چانه با یک سپر، که بدترین بود." ریون ادامه داد: "من فقط به او گفتم برو دنبال من، و اگر میخواهی تا حد امکان خوب به نظر بیای، باید دنبالش بروی، و اگر چند مشت کتک نخوردی، پس تو این کار را به درستی انجام نمی دهد.»
اگر چند بار مشت نخورید، این کار را به درستی انجام نمی دهید.
در مورد هرینگتون، در مصاحبه با ژورنال مردانه، او ضمن تشریح اقدامات خود، مشکل نخندیدن، "لحظه خنده دار این بود که من مشتی به صورت ایوان [ریون] زدم." هرینگتون ادامه داد: "در پایان آن نبرد، وقتی قرار بود او را مشت کنم و دراز بکشم، یک بار به طور تصادفی وصل شدم. بعد از آن یک آبجو برای او خریدم تا آن را جبران کنم." نبرد حرامزاده ها قسمت دردناکی برای فیلمبرداری برای Rheon بود. کارگردان اپیزود میگل ساپوچنیک spoke با Entertainment Weekly گفت: "ما یک روز کامل را صرف شکست دادن رمزی کردیم. کمی سورئال بود اما بیشتر سرگرم کننده بود. منظورم این است که باید آن را سرگرم کنی تا در صحنه فیلمبرداری، بدی را از آن بیرون کنی." ساپوچنیک از هرینگتون و رئون به خاطر بازی هایشان در طول اپیزود تمجید کرد و در عین حال بر تعهد رئون به نقشش حتی پس از گرفتن چند عکس واقعی تاکید کرد. به خود اجازه می دهد تا در دوربین استراحت کند، به نظر می رسد ما از نوعی جلوه دیجیتال برای تغییر چهره او استفاده کرده ایم، اما همه چیز واقعی است. واقعا نگران کننده و به نوعی آزاردهنده است."
رقابت بین جان و رمزی فراتر از صفحه نمایش کوچک است
با این حال کیت هرینگتون و ایوان رئون دوستان صمیمی باقی می مانند
بازیگر | سایر نقش های قابل توجه |
---|---|
کیت هرینگتون | میلو (پمپئی)، ارت (چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم 2)، دین ویتمن (ابدیان)، و رابرت کیتسبی (باروت) |
ایوان رئون | سایمون بلامی (مثلها)، میک مارس (کثیف)، ماکسیموس (بیانسانها) و لیام دویل (خدایان آمریکایی) |
درگیری بین جان و رمزی حتی عمیق تر از آن چیزی است که طرفداران روی صفحه دیدند. باور کنید یا نه،ریون برای نقش جان اسنو تست بازیگری داد که در نهایت هرینگتون برنده شد. امروزه تصور اینکه کسی در خارج از هرینگتون نقش جان را بازی کند در حالی که ریون نقش شرور رمزی را به طرز ماهرانه ای ایفا می کند، دشوار است. با وجود رقابت هر دو برای نقش برجسته، این دو بازیگر همچنان دوستان صمیمی هستند. E! اخبار در مورد مهمانی بازیگران قبل از امی در عمارت بورلی هیلز گزارش شد که در آن مجموعه تاثیرگذار نامزدهای سریال جشن گرفته شد. در مهمانی، هرینگتون و ریون "برای یک بازی دوستانه استخر به اتاق بیلیارد رفتند." E! منابع نیوز گفتند: "کیت به سمت قفسه رفت و هر دو با دقت توپ های روی میز بیلیارد را جمع کردند." پس از حدود 30 دقیقه بازی، این دو بازیگر "همدیگر را در آغوش گرفتند و بیرون رفتند." هواپیمای مشت های جان به رمزی یکی از جذاب ترین لحظات در بازی تاج و تخت بود. این لحظه ای خواهد بود که طرفداران مشتاقانه منتظر هر تماشای مجدد خواهند بود. اکنون دانستن اینکه برخی از آن مشتها واقعی بودند، تماشای آن صحنه را هیجانانگیزتر میکند. حتی بهتر است بدانید که هرینگتون و رئون پس از سفر مشترکشان در وستروس با هم دوست می شوند.
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید