مهم‌ترین فیلم گانگستری مارتین اسکورسیزی - Goodfellas

وقتی طرفداران معمولاً به کاتالوگ آثار مارتین اسکورسیزی فکر می کنند، احتمالاً به تمام شاهکارهای سبکی که او به آنها داده است فکر می کنند. محبوب ترین فیلم های اسکورسیزی معمولاً فیلم های ژانر او هستند. اسکورسیزی سبک منحصر به فردی را به سینما آورد و با موفقیت بزرگ خود رفقای خوب در سال 1990، پدر سینمای گانگستری معاصر شد. او با فیلمی نمادین، سینما را با راننده تاکسی در سال 1976 تغییر داد و اسکار بهترین کارگردانی را برای یک فیلم گانگستری دیگر دریافت کرد: رفتگان. این بحث برای بهترین فیلم او را بسیار پیچیده می کند.

با این حال، با طرح بحثی پیرامون مهم‌ترین فیلم او، می‌توان آن را کمی ساده‌تر کرد. رفقای خوب و کازینو نمادین‌ترین آنها هستند، اما آیا بدون سفر خلاقانه‌ای که اسکورسیزی برای رسیدن به آنها طی کرد، وجود خواهند داشت؟ در نهایت، تمام بینش و صدای او در طول سال‌ها و فیلم‌های بسیاری توسعه یافته است. در حالی که مارتین اسکورسیزی سبکی قابل شناسایی دارد که در تمام فیلم‌هایش ثابت است، یک فیلم وجود دارد که او باید از آن برای ایجاد آن سبک تشکر کند. خیابان‌های پست کلاسیک او در سال 1973 در بحث‌های بزرگ‌تر درباره حرفه‌اش به شدت دست کم گرفته می‌شود، و با این حال همچنان مهم‌ترین فیلم گانگستری است که از کارگردان بزرگ ساخته شده است.

Mean Streets اولین فیلم ژانر شخصی در دوران حرفه ای اسکورسیزی بود

اسکورسیزی از اواسط تا اواخر دهه 60 شروع به ساخت فیلم کرد و اغلب آنها را در موقعیت هایی قرار می داد که منعکس کننده بخش هایی از زندگی بود که بیشتر با آنها آشنا بود. این گونه است که فیلمسازان جوان اغلب در ابتدای کار خود ابراز وجود می کنند. وقتی مخاطبان با صدا و سبک واقعی یک هنرمند آشنا می‌شوند، چیزی را نه تنها از نظر موضوعی شخصی، بلکه از نظر سبک یا لحن نیز شخصی می‌سازند. هر فیلمسازی با ژانر یا ژانر فیلم آزمایش نمی کند، زیرا برخی به نظر می رسد در مسیری از درام ناب باقی می مانند. مارتین اسکورسیزی خیلی سریع در مسیر ساخت چندین نوع فیلم در ژانرهای مختلف قرار گرفت. اولین فیلم ژانر او خیابان‌های پست بود، و بسیاری از عناصر مشخصی را ایجاد کرد که مخاطبان با اسکورسیزی برابری می‌کنند. اسکورسیزی پس از ساخت این کیست که در خانه من را می زند، دقیقاً مطمئن نبود که آماده ساخت چنین فیلمی است اما از نظر ژانر قابل تشخیص تر است. جانکاساوتس، فیلمساز به اسکورسیزی گفت که باید از هر نظر چیزی را برای خود شخصی بسازد، و این الهام بخش او برای ساخت Mean Streets شد.

درام جنایی 1973، هاروی کایتل در نقش چارلی، یک بچه ایتالیایی-آمریکایی از همسایگی که روابط خانوادگی با اوباش در شهر نیویورک دارد، بازی می کند. چارلی که مردی با ایمان است و به دنبال هدفی است، سال‌های شکل‌گیری زندگی‌اش را طی می‌کند و تلاش می‌کند بفهمد که می‌خواهد چه نوع آدمی باشد. چارلی با داشتن احساسات نسبت به یک دختر جوان و محافظت از پسر عموی سر گرم خود، جانی بوی (با بازی رابرت دنیرو)، به سرعت متوجه می شود که دنیاهایش با هم برخورد می کنند، زمانی که جانی بوی همچنان به همه افراد محله بدهکار می شود. از آنجایی که چارلی از نقش خود به عنوان یک کلاهبردار سطح پایین خیابانی راضی می ماند، نفوذ جزئی او به دلیل درگیری های فزاینده جانی بوی با دیگران تهدید می شود. چارلی سعی می کند تا زمانی که می تواند از جانی پسر محافظت کند تا زمانی که همه چیز به سادگی از کنترل خارج شود. کایتل و دنیرو در یکی از اولین فیلم‌هایشان می‌درخشند و هنر خود را تقویت می‌کنند و مشخص می‌کنند که در آینده چه نوع بازیگرانی خواهند بود. مارتین اسکورسیزی صدای خود را پیدا کرد و ژانری را که در سال‌های آینده بیشتر در آن رشد می‌کرد، کشف کرد، حتی زمانی که همیشه در مورد آن مطمئن نبود.

Mean Streets از هر نظر برای اسکورسیزی شخصی است و در عین حال یک داستان جنایی جاه طلبانه است. اسکورسیزی با کشیدن تصویری از محله ایتالیایی-آمریکایی که در آن بزرگ شده بود، عناصر مختلف دوران کودکی خود را با هم ترکیب کرد تا تصویری منحصر به فرد در سطح خیابان از جوانان نیویورکی به نمایش بگذارد که به طرز باورنکردنی تحت تأثیر جنایتکاری قرار گرفته بودند. با مضامین هویت، ایمان، بقا و هدف، خیابان‌های متوسط نظرات شخصی اسکورسیزی را در مورد آنچه لازم است برای ورود و خروج از دنیای اموات نیویورک به تصویر می‌کشد. جدای از عناصر مضمونی و متنی شخصی، اسکورسیزی سبک شخصی خود را در فیلمسازی بیشتر تثبیت کرد. اسکورسیزی چه از طریق استفاده از ترکیب‌بندی‌های شات، روایت‌های صوتی، تکنیک‌های تدوین یا موسیقی، اولین فیلم ژانر خود را در هر چیزی که شخصاً منحصر به دیدگاهش بود، پایه‌گذاری کرد. باور اینکه اسکورسیزی اغلب فیلم‌هایی مانند خیابان‌های پسترا برای سال‌ها پس از آن رد می‌کرد و مجبور بود متقاعد شود که فیلم‌هایی مانند گاو خشمگین و رفقای خوب بسازد، سخت است. هر فیلمی که اسکورسیزی بعد از سال 1973 می‌سازد، به نحوی تحت تأثیر خیابان‌های پست قرار می‌گیرد.

Goodfellas چیزهای زیادی مدیون وجود Mean Streets است

خیابان‌های متوسط به دلایل زیادی مهم‌ترین فیلم گانگستری مارتین اسکورسیزی باقی مانده است. این واقعیت که بیشتر دوران حرفه‌ای او را می‌توان با عناصری تعریف کرد که او برای اولین بار در خیابان‌های پست آزمایش کرد، گواهی بزرگی بر تأثیر فیلم است. با این حال، در دهه 1980، شرایط، نیت متفاوتی را در اسکورسیزی شعله‌ور کرد، او ارزشی را در آزمایش ژانرهای مختلف و همچنین کشف دوباره بخش‌هایی از فیلم‌سازی دوباره پیدا کرد. پس از موفقیت گاو خشمگین، پروژه شور اسکورسیزی بدون شک بهترین فیلم گانگستری تمام دوران نبود، بلکه فیلمی به نام آخرین وسوسه مسیح بود. کمک های مالی برای حماسه مبتنی بر ایمان اغلب دست به دست می شد و انواع مختلفی از تاخیرها را پشت سر می گذاشت که اسکورسیزی را مجبور به ساخت فیلم هایی مانند پادشاه کمدی، پس از ساعت هاو رنگ پول در حالی که اجازه می دهد سرنوشت پروژه اشتیاق او در بال ها منتظر بماند. این زمان برای آینده حرفه ای او مهم بود زیرا احتمالاً به عنوان پیش درآمدی برای فیلم های ژانر دیگری بود که او بعداً شروع به ساختن آن کرد. همچنین زمانی بود که او می‌توانست چیزهایی را که در مورد هنر خود آموخته بود دوباره بیاموزد و حتی تکنیک‌های جدیدی را در این راه کشف کند.

با این حال، در این مرحله، مدت زیادی از زمانی که اسکورسیزی به چیزی نزدیک به شخصی نرسیده بود، گذشته بود. در حالی که گاو خشمگین نزدیک شد و آخرین وسوسه مسیح به شیوه ای متفاوت به پایان رسید، بسیاری مشتاق بودند ببینند اسکورسیزی در آن زمان در ژانر گانگستری و جنایی چه کاری می تواند انجام دهد. در حرفه خود زمانی که رمان آدم های عاقل به عنوان اقتباس بالقوه بزرگ بعدی فیلم منتشر می شد، بسیاری پیش نویس های اولیه فیلمنامه را به جلوی درب اسکورسیزی آوردند. برخی اسکورسیزی را تشویق کردند تا فیلم را بسازد در حالی که برخی دیگر اصرار داشتند که "باید این کار را انجام دهد". تلما شونمیکر، همکار قدیمی اسکورسیزی در تدوین، بلافاصله پس از خواندن آن متوجه شد که برای مارتین اسکورسیزی در نظر گرفته شده است، در حالی که شوهرش، مایکل پاول، اصرار داشت که او آن را بسازد. اسکورسیزی اعتراف کرد که چون نزدیک به دو دهه طول کشید تا او فیلم گانگستری دیگری بسازد، واضح است که نمی‌خواست پس از خیابان‌های پست فیلم گانگستری دیگری بسازد. با این حال، همه اطرافیان او، از جمله مدیران شرکت برادران وارنر و تهیه‌کننده ایروین وینکلر، نسبت به ساخت فیلم دیگری مانند خیابان‌های پست اسکورسیزی قاطعانه بودند. بسیاری از مخاطبان معتقد بودند که می‌خواهند ببینند اسکورسیزی در فیلمی با ژانر دیگر به آن لمس شخصی دوران جوانی‌اش می‌پردازد.

به طور طبیعی، رفقای خوب احتمالاً بدون Mean Streets به دلیل لحن، سبک و شخصیت Mean Streets وجود نخواهد داشت. برای همه فیلم های او معرفی شده است. رفقای خوب مدیون خیابان‌های پست است زیرا هرکسی که کلاسیک 1973 را دیده باشد، دوست دارد فیلم دیگری مانند آن را از کارگردان ستاره ببیند. اسکورسیزی گفته است که زمان می برد تا او به یک پروژه وابسته شود، زیرا باید راه خود را به آن پیدا کند. هرگز به این معنا نیست که او نمی تواند پتانسیل چیزی را ببیند، بلکه بیشتر به این دلیل است که او عاشق سینما و امکانات مختلفی است که ارائه می دهد. اسکورسیزی هرگز نمی خواست به نوع خاصی از فیلم گره بخورد که بر توانایی او در ساخت انواع دیگر فیلم ها نیز تأثیر بگذارد. او فقط باید ارتباط شخصی خود را با چیزی پیدا کند، تصمیم بگیرد که چگونه می تواند به آن نزدیک شود و به روش خودش و در زمان خودش عاشق آن شود. باورش سخت است که اسکورسیزی بلافاصله جذب بهترین فیلم حرفه‌ای خود نشد، اما این دقیقاً مورد در مورد رفقای خوب بود.

«رفقای خوب» بهترین فیلم گانگستری اسکورسیزی و «خیابان‌های بد» مهم‌ترین فیلم او هستند

Mean Streets در سال 1973 اصالتی داشت که بسیاری قبلاً آن را ندیده بودند. روشی که اسکورسیزی با ژانر گانگستری برخورد می کند بسیار خاص است و به همین دلیل است که فیلم های بسیار خوبی در این ژانر از او ساخته شده است. در حالی که طرفداران همچنان به بحث می پردازند که کدام فیلم گانگستری بهترین نویسنده است، تفاوت ها بیشتر و واضح تر است. رفقای خوب بزرگترین فیلم گانگستری مارتین اسکورسیزی است زیرا به آنچه خیابان‌های بد معرفی شده است بسط می‌دهد تا به مخاطبان تکرار کاملی از آنچه که آن جهان برای اسکورسیزی به نظر می‌رسد ارائه دهد. از جنبه تمجیدی گرفته تا مضامین و حقیقت بیوگرافی متن فیلم، رفقای خوب همیشه و برای همیشه سرپا ایستاده است. بسیاری برای کازینو استدلال می کنند، اما در پایان روز، بیشتر و بیشتر شبیه یک کپی کربنی از افسانه فیلم گانگستری 1990 رفقای خوب می شود.

اسکورسیزی همچنین با آزمایش در خود ژانر، چه از طریق ارتباط موضوعی و ویژگی فرهنگی و چه از طریق اجرای نمایش بر روی رئالیسم، آزمایش کرده است. The Departed به صورت موضوعی هدایت می شود و به کمال می رسد و جوایز اسکار را دریافت می کند. Gangs of New York به دنبال ترکیب ژانرها با هم برای تولید چیزی است که تماشایی ناب است. در همین حال، گرگ وال استریت جنایت‌کاری را کاملاً از نظر متفاوت بررسی می‌کند، مانند قاتلان ماه گل. مرد ایرلندی مانند یک نامه عاشقانه به تمام فیلم‌های گانگستری قبلی اسکورسیزی است. هیچ یک از فیلم‌های گانگستری پس از سال 1990 که اسکورسیزی ساخت بدون رفقای خوب وجود نداشت. بنابراین، خیابان‌های متوسط مهمترین فیلم گانگستری در کارنامه اسکورسیزی باقی می‌ماند زیرا راه را برای رفقای خوب و همه چیز پس از آن هموار کرد.