
شاید یکی از تفرقهانگیزترین شخصیتهای مجموعه هری پاتر، سوروس اسنیپ نیز متقاعدکنندهترین شخصیت باشد. با وجود اینکه بخشی از یک سریال کودکانه است، استاد معجون های تلخ به طرز باورنکردنی ظریف است و یکی از جالب ترین شخصیت های این مجموعه را دارد. وقتی هری پاتر برای اولین بار او را در فیلم ها ملاقات می کند، متوجه می شود که اسنیپ باید از او انتقام بگیرد. به نظر می رسد که هری حتی در 11 سالگی نیز هدف قلدری تهاجمی قرار گرفته است. همانطور که هری بزرگتر می شود، او حقیقت را در مورد عصبانیت اسنیپ نسبت به او می فهمد، اما این فقط سطح را خراش می دهد.
فرانچایز فیلم هری پاتر بدون توجه به اینکه چه برنامههایی برای راهاندازی مجدد آن باقی میماند، نمادین باقی میماند. از هشت فیلم استفاده می کند تا این هفت مجموعه کتاب را به بهترین شکل ممکن بیان کند. اما حتی با این تلاش ها، برخی از خطوط داستانی در ترجمه گم می شوند. حتی اگر اسنیپ شخصیت اصلی نباشد، بسیاری از صحنههای او در کتابها وجود دارد که موفق به نمایش آن نمیشوند.
اسنیپ برای مرگ سفالگرها مقصر است
در طول سالها، مرگ لیلی و جیمز پاتر به چیزهای زیادی نسبت داده شده است. پیتر پتیگرو به عنوان نگهبان راز پاتر منصوب شد و در نهایت آنها را به ولدمورت خیانت کرد. اما اگر اسنیپ نبود، جادوگر تاریک در وهله اول از پاترها خبر نداشت.
فیلمها بهطور مشخص شامل نحوه اطلاع ولدمورت از پیشگویی خانوادهای که سقوط او خواهد بود، نمیشود. با این حال، در کتاب مشخص شده است کهاسنیپ کسی بود که پیشگویی ترلاونی را شنید. او این پیام را به ولدمورت میرساند، و او بلافاصله آن را اینگونه تفسیر میکند که پسر پاترها در پایان او را خواهد کشت. این رویداد در حالی که ناخواسته است، اسنیپ را تا پایان عمرش در مجموعه کتاب تحت تاثیر قرار می دهد.
رقابت اسنیپ با جیمز پاتر به سناریوی زندگی و مرگ بستگی دارد
فیلمها زمان زیادی برای بررسی دقیق این موضوع نداشتند که چرا به نظر میرسید اسنیپ تا این حد از یک کودک متنفر است. پروفسور در لحظه ای که هری وارد هاگوارتز می شود دشمنی آشکاری با هری دارد. هری متوجه می شود که پدرش اسنیپ را با گروهی از دوستانش مورد آزار و اذیت قرار داده است، اما این رابطه پیچیده تر از آن چیزی است که در کتاب ها وجود دارد. جیمز در واقع مسئول نجات جان اسنیپ است، اگرچه استاد معجونها آن را متفاوت میگوید.
وقتی آنها جوان بودند، اسنیپ می شنود که چگونه از طریق یک گذرگاه مخفی وارد کلبه Shrieking شود. جیمز و دوستانش از این قسمت برای کمک به لوپین در دوران دگرگونیهای گرگینهاش در مدرسه استفاده میکردند. اسنیپ آنها را دنبال می کند تا خیلی به گرگینه شرور نزدیک شود. جیمز او را نجات میدهد و اسنیپ از گفتن تغییرات همکلاسیاش به کسی منع میشود. اسنیپ معتقد است که جیمز او را از خوبی قلبش نجات نداد، بلکه او را از اخراج نجات داد. در حالی که اسنیپ جیمز را دشنام می دهد، این سناریوی پیچیده همچنین به این معنی است که او نمی تواند اجازه دهد هیچ آسیبی به هری وارد شود زیرا او یک بدهی مادام العمر به جیمز دارد. او این رنجش را برای سالهای آینده حفظ میکند، که تنها با شروع لیلی و جیمز تشدید میشود.
چیزهای بیشتری به چشم انداز نابسامانی وجود داشت
در The Order of the Phoenix، هری سرانجام به خوبی متوجه شد که چرا اسنیپ تا این حد از او متنفر است. اسنیپ بهعنوان یکی از قویترین کاربران جادویی در هری پاتر، تلاش میکند تا به هری Occlumency آموزش دهد. در طول درس های آنها، هری وارد ذهن اسنیپ می شود و می بیند که او قربانی قلدری پدر هری شده است. هری در این مورد تعارض دارد و فکر می کند که پدرش محکم و خوب است. آنچه که چشم انداز شامل نمی شود، جزئیات مهمی است.
کتاب نشان میدهد که جیمز نه تنها بلکه لیلی نیز آنجا بود. او به دفاع از اسنیپ میآید، اما او به او حمله میکند و او را مادبلود خطاب میکند. به نظر می رسد که او از کسی که به اصطلاح خون کثیف برای دفاع از او آمده است، ناراحت است. هنگامی که Order of the Phoenix برای اولین بار فیلمبرداری شد، حضور لیلی گنجانده شد اما در نهایت زمان قطع شد.
اسنیپ ثابت کرد که ولدمورت بازگشته است
موضوع ولدمورت برای جادوگرانی که معتقدند او مرده است و - مهمتر از آن - باید باور کنند که او هنوز مرده است، موضوعی دشوار است. ظهور Dark Lord در قبرستان پس از مسابقات Triwizard فقط در مقابل هری اتفاق افتاد و بسیاری دنیای یک پسر 14 ساله را باور نمی کنند. حفظ اعتبار هری در طول فیلم زیر یک نکته بزرگ است، اما در کتاب ها، راهی برای اثبات سمت او از داستان وجود دارد.
مدرک نهایی بازگشت ولدمورت در پیروان او وجود دارد که آنها را از طریق علامت تاریکی به قبرستان فرا می خواند. پس از قابل توجه هافلپاف، سدریک دیگوری، اسنیپ نشان میدهد که علامت او دوباره روی بازوی او برای وزیر جادو، کورنلیوس فاج ظاهر شده است. اسنیپ به جز هری تنها شکل مدرک است زیرا هیچ یک از مرگ خواران دیگر ولدمورت را نمی پذیرند.
اسنیپ تا حدودی مسئول یکی از غم انگیزترین لحظات هری پاتر است
اسنیپ و دوستان سفالگرها برای مدت طولانی با یکدیگر مخالف بوده اند که بر روزگار کنونی تأثیر می گذارد. زخمهای اسنیپ هرگز بهبود نمییابد و باعث میشود که او را به شدت ترک کند. متأسفانه برای پدرخوانده محبوب هری، سیریوس بلک، این منجر به تراژدی می شود. در Order of the Phoenix، سیریوس در خانه خانوادگی خود محبوس می شود. گریمولد مکان مکانی تاریک و پر از خاطرات سمی برای سیریوس است، زیرا او از خانواده ای متعصب خون خالص است. او که نمی تواند خانه را ترک کند، آن را به سفارش اهدا می کند تا مفید باشد.
سیریوس احساس بی کفایتی خود را در فیلم بیان می کند، اما این منبع ناامنی منجر به سقوط او در کتاب می شود. اسنیپ به شدت از این ضعف آگاه است و وقتی به ستاد مرکزی سر میزند، مطمئن میشود که سیریوس این موضوع را میداند. در کتاب، او به سیریوس طعنه میزند که نمیتواند از خانه خارج شود و هیچ فایدهای برای دستور ندارد. این در نهایت به سیریوس انگیزه می دهد تا برود و با مرگ خواران در وزارتخانه مبارزه کند که منجر به مرگ او می شود. با این حال، یکی دیگر از خدمه پاتر به دلیل سخنان سنگدلانه اسنیپ بیرون کشیده می شود.
اسنیپ وفاداری ظریف خود را در Order of the Phoenix ثابت کرد
اسنیپ مطمئناً می تواند کوچک باشد، اما وقتی به آن می رسد، او هنوز اصول خود را دارد. در طول Order of the Phoenix، او دوران سلطنت پروفسور آمبریج (ایملدا استونتون) را در حالی که به هری اکلومنسی تدریس می کرد، تحمل می کند. هری نسبت به پروفسور دلخور است، اما اسنیپ به شیوههای کوچکی با رژیم دولت مبارزه میکند. در اواخر فیلم، آمبریج از او می خواهد که هری و دوستانش را پس از کشف ارتش دامبلدور بازجویی کند. به طور اتفاقی، اسنیپ می گوید که او فروشگاه Veritaserum خود را خسته کرده است، که ثابت می کند آیا هری حقیقت را می گوید یا نه. به نظر می رسد این یک اتفاق خوشحال کننده در فیلم باشد، اما وفاداری اسنیپ به Order در کتاب عمیق تر است.
در کتاب Order of the Phoenix نشان داده شده است که اسنیپ هرگز Veritaserum را برای بازجویی از دانشآموزان برای شروع نمیدهد. او به آمبریج دارونما می داد و به او می گفت این معجون حقیقت گو است. به نظر می رسد که این یکی از اصول اصلی اسنیپ را نشان می دهد. او معمولاً از نظر جسمی به کودکان آسیب نمی رساند یا اجازه نمی دهد آسیبی به آنها وارد شود، حتی اگر قلدری کلامی همچنان مطرح باشد.
دوران تصدی اسنیپ به عنوان مدیر می توانست بسیار بدتر باشد
در آخرین فیلمهای هری پاتر، اسنیپ نقش خود را کمی بیش از حد خوب بازی میکند. اسنیپ که وظیفه نفوذ به مرگ خواران را بر عهده دارد، در نهایت به عنوان مدیر هاگوارتز منصوب می شود تا از ظهور هرگونه شورش در حال رشد جلوگیری کند. این تاریکترین دوران در هاگوارتز است، زیرا کاروس برای شکنجه دانشآموزان تلاش میکند.
اسنیپ باید در این زمان پوشش خود را حفظ کند، اما در کتاب، او هر کاری که می تواند برای محافظت از دانش آموزان انجام می دهد. اسنیپ با مهارتی که در معجونها دارد، از وقوع تلفات در جایی که میتواند جلوگیری میکند. اگرچه این یک رحمت کوچک است، اما ثابت می کند که اسنیپ نیت خوبی داشته و در نهایت از خود گذشتگی کرده است. او به احتمال زیاد می دانست که از رویارویی نهایی با ولدمورت یا حتی نبرد نهایی جان سالم به در نخواهد برد.
اسنیپ ناامید بود از لیلی محافظت کند
آخرین فیلمهای هری پاتر ماهیت واقعی اسنیپ را در قالب خاطراتی که معلم برای فرد برگزیده میدهد، آشکار میکند. در آنجا او رازهای خود را رها می کند و عشق عمیق و فداکاری که به مادر هری داشت را نشان می دهد. مانند بسیاری از فیلمها، محدودیتهای زمانی به آنها اجازه نمیداد پیچیدگیهای موقعیت را نشان دهند. قبل از اینکه اسنیپ از دامبلدور، در زمان بازی مایکل گامبون بخواهد که از پاترها در امان بماند، او سعی می کند شخص دیگری را به دست آورد.
اسنیپ ابتدا از ولدمورت می خواهد که لیلی را نجات دهد. او از زندگی او دفاع می کند زیرا او کسی نیست که در پیشگویی نام برده شده است، فقط پسرش است. البته، ولدمورت که خود ارباب تاریکی است، علاقه ای به چنین رحمتی ندارد. لیلی به عنوان یک ماگل زاده، هیچ استفاده ای در این رژیم ندارد. اسنیپ رنگ واقعی خود را به عنوان یکی از بدترین شخصیت ها نشان می دهد و علاقه ای به حفظ خانواده اش ندارد. او فقط برای نجات زنی که دوستش دارد بدون نگرانی برای احساسات او منفعت شخصی دارد. حتی اگر ولدمورت به او اجازه زندگی می داد، او نمی خواست هیچ نقشی در دنیای بدون خانواده اش نداشته باشد. علایق اسنیپ اغلب خودانگیزه بوده است.
در رابطه اسنیپ و لیلی چیزهای بیشتری وجود دارد
فیلمها هر کاری که از دستشان بر میآید انجام میدهند تا ارتباط اسنیپ با مادر هری را به شیوهای جالب آشکار کنند، اما چیزهای بیشتری در کتابها وجود دارد. خاطراتی که اسنیپ برای هری به ارمغان میآورد، پیچیدهتر از زمانی است که فیلمها زمان نمایش آنها را داشته باشند. یکی از بزرگترین افشاگریها، پیامدهایی است که اسنیپ لیلی را یک گلآلود خطاب کرد. بینندگان این چشم انداز لحظه را می بینند و اسنیپ تلاش می کند تا لیلی را ببخشد. چیزی که او گفت از روی عصبانیت بود، و منظورش آن نبود.
لیلی همچنین نگرانی خود را در مورد مسیری که اسنیپ به سمت پایین می رود ابراز می کند. او از شرکتی که او دارد خوشش نمی آید، از آن دسته از افرادی که هیچ ابایی از اینکه او را توهین آمیز خطاب کنند، ندارند. این خاطرات اسنیپ را بیشتر به یک شخصیت تراژیک تبدیل می کند. او در یک مقطع خوب بود، اما شرایط و زمانی که در آن زندگی میکرد، او را به مسیر اشتباه سوق داد.
مرگ دامبلدور سایه های بیشتری از خاکستری دارد
هری مانند بینندگان این تصور را دارد که اسنیپ دامبلدور را با خونسردی می کشد. ولدمورت برای مردن به مدیر نیاز دارد و اسنیپ این مسئولیت را بر عهده می گیرد. فقط بعداً هری متوجه شد که دامبلدور از اسنیپ خواسته بود این کار را انجام دهد. جادوگر باتجربه توسط حلقه Gaunt نفرین شده بود و در نهایت او را به هر حال خواهد کشت. کتابها کمی واضحتر به این پویایی میپردازند.دغدغه اصلی دامبلدور برای جان خودش نیست، بلکه نجات دراکو است.
پسر 16 ساله توسط ولدمورت به عنوان مجازات پدرش، لوسیوس، مورد شنود قرار گرفته بود. ولدمورت که می دانست شکست خواهد خورد، دراکو را مجبور می کند دامبلدور را ترور کند. دامبلدور می خواهد دراکو را از تبدیل شدن به یک قاتل نجات دهد. اسنیپ این سوال را مطرح می کند که چرا دامبلدور نگران این نیست که روح خود را از این عمل نجات دهد. دامبلدور توضیح می دهد که بین این دو موقعیت تفاوت وجود دارد. دراکو این کار را با نیت قاتل انجام می دهد، در حالی که اسنیپ به دامبلدور رحم می کند. از آنجایی که مدیر مدرسه به هر حال با مرگی دردناک و طاقت فرسا میمیرد، اسنیپ که او را میکشد، در نهایت او را نجات میدهد. دراکو هیچ اطلاعی از این موضوع نداشت و او را برای همیشه تغییر می داد. کتاب این را با عبارات واضحتر از زمان فیلم بیان میکند.
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید