
فیلم های ترسناک می توانند فوق العاده دلخراش باشند. برخی از بهترین فیلم های ترسناک صحنه های غم انگیز و دلخراشی را در خود جای داده اند که فیلم را بسیار قدرتمندتر می کند. وقتی تراژدی ها در فیلم های ترسناک گنجانده می شوند، به مخاطب اجازه می دهد تا با شخصیت ها و داستان در سطح عمیق تری ارتباط برقرار کند. برخی از پرکارترین خلاقان صنعت متخصص در گنجاندن عناصر دلخراش در داستان های خود هستند. اقتباس سینمایی استیون کینگ از Pet Semataryصحنه ای غم انگیز دارد که فوق العاده وحشیانه و تکان دهنده است اما پایه و اساس بقیه فیلم را می سازد.
برخی از برترین فیلمهای ترسناک صحنههای تراژیک را در خود جای دادهاند که یا ماجراجویی وحشیانه را برای بقیه فیلم آغاز میکنند یا پایان را به پایانی دلخراش نزدیک میکنند. سوگواری و صحنه های مرگ در فیلم ها همیشه ریسمان مخاطب را به خود جلب می کند. با این حال، برخی از فیلمهای ترسناک رویکردهای سادهتری برای صحنههای تراژیک دارند و تقریباً تماشای آنها را ناراحت میکنند، مانند صحنه سربریدن وحشیانه Hereditary. برخی از فیلمهای ترسناک آنچنان مصیبتهایی در خود دارند که تماشاگران میتوانند فراموش کنند که قرار بوده بترسند و دلشان نشکسته.
10 مه - The Mist (2017)
به کارگردانی فرانک دارابونت
یک فیلم اقتباسی استیون کینگ، مه، در سال 2007 منتشر شد و یک فیلم علمی تخیلی ترسناک با بازی توماس جین، لوری هولدن و مارسیا گی هاردن است. وقتی طوفان به یک شهر آسیب میزند، ساکنان وسایل را از یک خواربار فروشی محلی میگیرند و وقتی غبار غلیظی در شهر میچرخد و هیولاهای خطرناکی در داخل مه کمین میکنند و شهرنشینان گرفتار در مه را میکشند. مه یک فیلم ترسناک آخرالزمانی با بیگانگان ترسناک و لحظات تلخ فراوان است. پایان مه یکی از غم انگیزترین و ویرانگرترین صحنه های پایان فیلم است. این فیلم مملو از تراژدی پس از تراژدی است، از مرگ بچههای خردسال تا ناامیدی شدید که همه آنها محکوم به فنا هستند. وقتی شخصیت ها با چیزی غیرقابل تصور بین مرگ توسط بیگانگان هیولا یا در دست گرفتن امور به دست خود مواجه می شوند، شخصیت ها کنترل سرنوشت خود را به دست می گیرند و خود را می کشند. شخصیت توماس جین، دیوید، بلافاصله پس از کشتن دوستانش و پسرش از تصمیم خود پشیمان می شود، زمانی که کمک برای نجات آنها تنها لحظاتی پس از مرگشان ظاهر می شود.
9 ارثی - Hereditary (2018)
به کارگردانی Ari Aster
فیلم ترسناک A24 ارثی یک فیلم کلاسیک فوری بود. ارثی با بازی تونی کولت، الکس وولف، میلی شاپیرو و گابریل برن درباره مرگ مادربزرگ یک خانواده و اتفاقات وحشتناک و ماوراء طبیعی پس از مرگ او است. ارثی در میان مخاطبان طنین انداز شده است، زیرا این فیلم ترسناکی است درباره خانواده ای به ظاهر عادی که ضربه روحی و حوادث وحشتناکی را با هم تجربه می کنند. با وجود اینکه آسیب روحی این خانواده در ابتدا با از دست دادن مادربزرگ شروع می شود، آسیب زاترین و وحشتناک ترین مرگ زمانی اتفاق می افتد که کوچکترین عضو خانواده، چارلی، سر بریده شود. در حالی که خود صحنه سر بریدن نمایش داده نمی شود، مخاطب حالت وحشتناک برادر بزرگترش و صدای چارلی بی سر را در صندلی عقب ماشین تجربه می کند. این یکی از معدود فیلم های ترسناک آزاردهنده است که مرزها را با مرگ وحشتناک یک کودک جابجا می کند و از آن به عنوان نقطه داستانیبرای سقوط خانواده ای در حال حاضر در حال مبارزه استفاده می کند.
8 قطار به بوسان - Train to Busan (2016)
به کارگردانی یون سانگ هو
قطار به بوسان یک فیلم ترسناک کرهای است که درباره پدر و دختری است که هنگام شیوع زامبی در قطار به دام افتادهاند و آنها باید برای زنده ماندن بجنگند. Train to Busan که در سال 2016 اکران شد، به یکی از فیلمهای زامبی مورد علاقه طرفداران ترسناک تبدیل شده است. این یک فیلم سریع است که به دلیل رابطه بین شخصیت ها، سوک وو، با بازی گونگ یو، و دخترش، سوآن، با بازی کیم سوآن، احساسات تماشاگران را به خود جلب می کند. حتی اگر قطار به بوساناز همان فرمول دیگر فیلمهای ترسناک زامبیهای بزرگ با زامبیهای سریع و متحرک پیروی میکند، اما به تنهایی برای داستان غمانگیز آن متمایز است. در حالی که رابطه آنها از قبل تیره شده است، پدر و دختر متوجه می شوند که چقدر به یکدیگر نیاز دارند و در نهایت با گاز گرفتن سئوک وو، یکدیگر را از دست می دهند. از منظر دختر، این بدترین سناریو است، زیرا او نیز از سرنوشت مادرش اطلاعی ندارد، و آن را به صحنه ای بسیار غم انگیز تبدیل می کند زیرا او در دستان زنی که به تازگی با او آشنا شده است رها شده است.
7 یتیم خانه - The Orphanage (2007)
به کارگردانی J.A. بایونا
یتیم خانه یک فیلم ترسناک اسپانیایی زبان است که در سال 2007 اکران شد. با بازی بلن روئدا، با بازی لورا، درباره نقل مکان به یتیم خانه ای است که لورا در آن بزرگ شده است و او تصمیم می گیرد آن را به یک یتیم خانه تبدیل کند. مکانی برای کودکان معلول پسرش، سایمون، به زودی ناپدید می شود و لورا را به یک مارپیچ تاریک می فرستد. یتیم خانه یک داستان ارواح غم انگیز پر از صحنه های تعلیق و غم انگیز است به دلیل ناامیدی و دلشکستگی لورا از ناپدید شدن پسرش. مشابه قطار به بوسان، روابط بین والدین و فرزند دلیل برجسته شدن فیلم است. غم انگیزترین صحنه مربوط به یافتن جسد سایمون توسط لورا است و او به دلیل درد جان خود را می گیرد. در مرگ، او دوباره با سایمون و یتیمانی که مردهاند متحد میشود. یتیم خانه عبارت "هیچ چیز بزرگتر از عشق مادری" را در بر می گیرد و آن را در داستان دلخراش گنجانده است.
6 مادر! - Mother! (2017)
به کارگردانی دارن آرونوفسکی
مادر! یک فیلم روانشناختی هولناک در مورد زن و شوهری است که خانهشان پر از مهمانان ناخوانده است و هرج و مرج را وارد زندگیشان میکنند. با بازی جنیفر لارنس و خاویر باردم، مادر! فیلمی درباره انسانیت است و مضامین و منابع کتاب مقدس را در بر می گیرد. جنیفر لارنس نماینده مادر زمین است که نقش مادر را بازی می کند و افراد آشفته ای که وارد خانه او می شوند نیروهای ویرانگر هستند. مادر! اگرچه از نظر نمادگرایی سنگین است، در واقع داستانی ساده با پایانی تراژیک است. در فیلم مادر بچه ای به دنیا می آورد و شخصیت خاویر باردم با بازی در نقش او می خواهد بچه را بگیرد و قربانی نمازگزاران کند. مادر در حالی که نوزاد را در آغوش می گیرد، لحظه ای چرت می زند و وقتی از خواب بیدار می شود، نوزاد رفته است. او بچه را قربانی جمعیت می کند و خورده می شود. این یک صحنه هولناک و غم انگیز است که به سختی قابل درک است. در حالی که معنای بزرگترصحنه به معنای نشان دادن نابودی بشریت است، قطعا ساعت آسانی نیست.
5 The Descent Part 2 (2009)
به کارگردانی جان هریس
The Descent در سال 2005 منتشر شد و یک فیلم ترسناک هیولایی درباره زن جوانی به نام سارا و گروه دوستانش است که در غاری ناشناخته کاوش می کنند. چهار سال بعد منتشر شد، The Descent Part 2سفر سارا را دنبال می کند، زیرا او از هیولاهای وحشتناک جان سالم به در می برد و در بیمارستان بیدار می شود بدون اینکه خاطره ای از غار یا اتفاقی که برای دوستانش افتاده است. پلیس متقاعد شده است که سارا در ناپدید شدن دوستانش دست داشته است و او را مجبور می کنند به غار بازگردد تا خاطرات هولناک دوباره سرازیر شوند. سارا شوهر و فرزندش را در یک تصادف رانندگی از دست داده و سپس تمام دوستانش را به دست هیولاهای آدمخوار از دست داده است. پس از این مصیبت، او متوجه می شود که دوستش که فکر می کرد مرده است در داخل غار زنده است. اما حتی پس از تجربه چندین تراژدی، دوست او در نهایت در آغوش او می میرد. سارا بارها و بارها برای زندگی خود جنگیده است و متوجه می شود که تحمل آن خیلی زیاد است. او با فریب دادن هیولاها به سوی خود، خود را قربانی میکند و به ریوس، کلانتر، اجازه میدهد تا با پایانی دلخراش داستان او، از نزدیک فرار کند.
4 ترجیح میدی - Would You Rather (2013)
به کارگردانی دیوید گای لوی
دوست داری یک فیلم ترسناک هیجان انگیز است که بریتانی اسنو در آن نقش آفرینی می کند. Would You Rather که در سال 2012 منتشر شد، درباره گروهی ازافراد پول نقد است که فریب خورده و یک بازی مرگبار را انجام می دهند که در آن برنده مبلغ زیادی پول را به خانه می برد. شخصیت بریتنی اسنو، آیریس، به بازی مرگبار ملحق میشود تا به هزینههای درمان سرطان برادرش کمک کند، اما متوجه میشود که تنها یک برنده وجود دارد که از بازی جان سالم به در میبرد، زیرا هر دور بازی برای کشتن یک نفر است.
در حالی که کل فیلم غم انگیز است زیرا مردم شروع به مردن می کنند، از جمله یک زن مسن، غم انگیزترین صحنه پایانی است.
آیریس در فیلم برای زنده ماندن از جهنم عبور می کند. او برای زنده ماندن باید به دیگران صدمه بزند و به خودش صدمه بزند. در حالی که کل فیلم غم انگیز است زیرا مردم شروع به مردن می کنند، از جمله یک زن مسن، غم انگیزترین صحنه پایانی است. وقتی آیریس به خانه برمی گردد و متوجه می شود که برادرش خود را کشته است، آیریس از کار می افتد. در حال حاضر، آیریس مضطرب است، اما به عنوان یک بیننده، واضح است که کل بازی و قتل همه بیهوده بوده است. ترجیح میدی یک فیلم ترسناک تهدیدآمیز با یکی از دلخراش ترین پایان ها است.
3 دکتر اسلیپ - Doctor Sleep (2019)
به کارگردانی مایک فلانگان
یکی دیگر از اقتباسهای عالی رمان استیون کینگ، دکتر اسلیپ، دنبالهای بر درخشش است. این فیلم به دنبال دن تورنس است که اکنون بالغ شده است و با او آشنا میشود. ابرا که او نیز همان مواهب ماوراء طبیعی او را دارد. آنها توسط گروهی به نام True Knot هدف قرار می گیرند که افراد را با هدیه "درخشنده" شکار می کنند و آنها را می کشند تا خود را جاودانه نگه دارند. Doctor Sleep که ۳۹ سال پس از درخشش منتشر شد، مملو از صحنههای غمانگیز است که به مناطق آسایش مخاطبان میافزاید. در یکی از صحنه های دلخراش، True Knot پسر جوانی را پس از بازی بیسبال خود تحت تعقیب قرار می دهد تا هدایای "درخشنده" او را از او بگیرد. بعد از دستگیری او را نگه می دارند و شکنجه می کنند. در نتیجه بخار "درخشنده" خود را آزاد می کند و آنها آن را برای خود جذب می کنند. برخلاف ارثی که در آن مرگ کودک خارج از صفحه نمایش اتفاق می افتد، دکتر اسلیپ از صحنه غم انگیز استفاده می کند و همه چیز را به نمایش می گذارد. این یک صحنه شکنجه وحشیانه است که هضم آن به دلیل بازی باورنکردنی جیکوب ترمبلی دشوار است، که باعث می شود صحنه مرگ او بیش از حد واقعی به نظر برسد.
2 بد حرف نزن - Speak No Evil (2024)
به کارگردانی جیمز واتکینز
Speak No Evil که در سال 2024 منتشر شد، درباره خانواده ای است که آخر هفته را در خانه یک خانواده غیرعادی می گذرانند و متوجه می شوند که اسرار تاریکی را در خود دارند. آنها با بازی جیمز مکآوی و آیسلینگ فرانسیوسی در نقش زوجی نامتعارف و مکنزی دیویس و اسکات مکنیری در نقش یک زوج معمولی، مجموعهای عالی از زوجها را به دلیل رفتارهای متضادشان میسازند. راز این زوج عجیب آشکار می شود که پسرشان، مورچه، با بازی دن هاف، واقعا پسر آنها نیست و با بیرون آوردن زبانش او را مثله کرده اند.
وقتی این کشف فاش شدفیلم از ترسناک به دلخراش تبدیل می شود. وقتی آنها قصد فرار با مورچه را دارند و او را با وجود اینکه نمی تواند شنا کند توسط والدینش به داخل آبگیر پرتاب می شود، غم انگیز تر است. پر از لحظات غم انگیز، Speak No Evil قادر است لحظات وحشتناک را با ناراحت کننده ترین لحظات ترکیب کند و آن را به یک فیلم ترسناک شگفت انگیز تبدیل کند.
1 غریبه ها - The Strangers (2008)
به کارگردانی برایان برتینو
قسمت اول این فرنچایز، غریبه ها، یک فیلم ترسناک ناراحت کننده در مورد زن و شوهری است که توسط قاتلان نقابدار در خانه خلوت و خلوت خود شکنجه می شوند با بازی لیو تایلر در نقش کریستن و اسکات اسپیدمن در نقش جیمز، آنها از یک شب بیرون رفتن به خانه باز می گردند و همه چیز بین این زوج متشنج است زیرا کریستن پیشنهاد ازدواج جیمز را رد کرده است. همانطور که اوضاع بین آنها متشنج می شود، در نیمه های شب، آنها چندین ضربه به در خانه خود دریافت می کنند و به زودی متوجه می شوند که بدون هیچ دلیل مشخصی هدف قرار گرفته اند. در حالی که تراژدی از فینال می آید، فیلم به پایان دلخراش می رسد. جیمز و کریستن با وجود اینکه در میانه جدایی هستند، نه تنها برای زندگی خود می جنگند، بلکه برای یکدیگر می جنگند. آنها با هم کار می کنند، اما در نهایت، تعداد آنها بیشتر است. در پایان، جیمز و کریستن متوجه می شوند که هیچ راه فراری وجود ندارد و آنها به دست قاتلان دیوانه خواهند مرد. جیمز به دست کریستن نگاه میکند و متوجه میشود که او حلقهای را که قبلاً از او رد کرده بود به دست دارد. این یک پایان غم انگیز برای فیلم قاتل سریالی وحشیانه است.
مطالب مرتبط
دیگران نیز خوانده اند
تازه های مقالات فیلم و سریال
محتوای خود را پیدا کنید
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید