
چرخ زمان یکی از بهترین داستانهای فانتزی است که در میان دیگر آثار ادبی نمادین مانند ارباب حلقهها و بازی تاج و تخت قرار دارد، شامل 14 کتاب و یک رمان پیش درآمد، رابرت جردن (Robert Jordan) ، و بعداً براندون ساندرسون (Brandon Sanderson) دنیایی پر از شخصیت های عمیق، داستانی قدرتمند و تضاد نهایی خیر و شر را ایجاد کرد. وقتی شنیدم که Prime Video در حال ساخت یک سریال تلویزیونی است، هیجان زده شدم. چیزهای شگفت انگیز زیادی درباره چرخ زمان شنیده بودم و این به من فشار لازم برای خواندن کتاب ها را داد. از کتاب اول به بعد، من درگیر بودم. این سریال به سرعت تبدیل به یکی از مورد علاقه های من در تمام دوران ها شد و من عاشق داستان رند الثور (Rand Al'Thor) و نیروهای نور در نبرد آنها علیه تاریکی شدم.
هنگامی که فصل اول چرخ زمان پخش شد، هیجانزده و شک داشتم. دنیای چرخ زمان آنقدر وسیع است که باورش سخت است که هر اقتباسی بتواند آن را به درستی انجام دهد. با وجود جناحها، شخصیتها و داستانهای زیادی که همه با هم به سمت یک هدف مشترک حرکت میکنند، مطمئن نبودم که چگونه یک سریال تلویزیونی بین تمام قطعات متحرک تعادل برقرار میکند. گفتمان قابل توجهی پیرامون چرخ زمان در Prime Video وجود داشته است و در حالی که برخی افراد ادعا می کنند که این نمایش فقط مواد منبع را خراب کرده است، من می گویم که آن طرفداران اشتباه کرده اند. از ابتدا چرخ زمان به خوبی در راه تبدیل شدن به اقتباس باورنکردنی از دنیای خیالی خیره کننده است.
اولین باری که فصل 1 را تماشا کردم تحت تأثیر قرار نگرفتم
هنگامی که فصل 1 در حال انتشار بود، به طور مشخص به یاد میآورم که با پیشروی چند قسمت اول، احساس ترس در وجودم بود. در حالی که از اجراهای بسیاری از باازیگران، به ویژه Moraine از روزاموند پایک و al'Lan Mandragoran اثر دانیل هنی لذت بردم، برخی لحظات به من خوش نمی آمد. لحظاتی مانند پرین که قبلاً یک همسر داشته است، مت کاتون ظاهراً عضو ستمدیده گروه است، و فقط زیبایی شناسی کلی دو رودخانه بیش از حد تازه و جدید به نظر می رسد. و همانطور که فصل می گذشت، متوجه شدم که در دام این افتادم که فقط روی چیزهایی که دوست ندارم تمرکز کنم. نکات کوچک طراحی و تفاوت های کوچک شخصیت ها برای من بسیار بیشتر از چیزهایی بود که واقعاً در نمایش از آن لذت می بردم. بنابرایایاین، زمانی که فصل 2 منتشر می شد، نمایش را دوباره تماشا کردم و با ذهنی باااز وارد آن شدم. آن زمان بود که همه چیزهای بزرگ در مورد نمایش شروع به درخشش کردند.
من پذیرفتم که با چرخ زمان، و هر اقتباسی واقعاً، هرگز قرار نبود از هر جنبه ای خوشم بیاید. چیزها همیشه متفاوت از آنچه در ذهنم تصور میکردم در حین خواندن کتابها متفاوت خواهد بود. در حالی که شکایات داستانی معتبری مانند حذف آگینور وجود دارد، نینایو که ظاهراً اگوئنه را از مرگ بازمی گرداند، رند در اوایل سریال به تار والون رفته و مورین از قدرت یگانه (The One Power) جدا شده است، اینها در مقایسه با چیزهای باورنکردنی شوخی بیش نیستند. لحظاتی که فصل 1 به طرفداران هدیه داد. طراحی Fades و Trollocs خیره کننده بود. آنها وحشتناک بودند و در صفحه نمایش احساس کاملی داشتند. نمایش قدرت واحد و «بافتههایی» که Aes Sedai استفاده میکنند، به زیبایی با دنیایی که ساخته میشد، مطابقت دارد. مکانهایی مانند تار والون و راهها احساس میکردند که به همان شکلی که ریوندل در ارباب حلقهها زنده شد، از صفحه خارج شدند. فصل 1 کامل نیست، اما یک نقطه شروع شگفت انگیز است که فقط چیزهای بزرگتر و بهتری را در آینده ایجاد می کند.
فصل 2 پتانسیل واقعی The Wheel of Time را ثابت کرد
قسمتهای چرخ زمان |
رتبه بندی IMDb |
---|---|
فصل 2، قسمت 8 "What Was Meant to Be" |
8.9 |
فصل 2، قسمت 6 "Eyes Without Pity" |
8.7 |
فصل 1، قسمت 4 "اژدها دوباره متولد شد" |
8.5 |
فصل 2 همه چیز را برای چرخ زمان تغییر داد و درگیری بین رند آل ثور، اژدهای دوباره متولد شده و اسماعیل، خدمتکار تاریکی را در خط مقدم این سریال قرار داد. فصل 2 همچنین با یکی از اولین چالش های بزرگ خود یعنی نبرد فالم روبرو شد. در حالی که فصل 2 همچنان تغییرات بزرگی را نسبت به کتاب ها ایجاد می کرد، به نظر می رسید که با انتظارات طرفداران بیشتر در مسیر قرار می گیرد. قرار دادن Siuan و Moraine در برابر یکدیگر عجیب بود، کشتن Uno و معرفی Aiel به Perrin به همان اندازه عجیب بود، اما در کل، فصل 2 برای اقتباسی که احساس میکردم به آنچه انتظار داشتم نزدیکتر بود فشار آورد. نبرد فالم و سیانچان(Seanchan) مطمئناً نا امید کننده نبود. درست کردن Seanchan ضروری بود و چرخ زمان مطمئناً ناامید کننده نبود. دیدن اگوین که رنا را می کشد بسیار رضایت بخش بود و اعلام رند به دنیا مبنی بر اینکه او دوباره متولد شده اژدها است نمادین و مناسب بود.
هر تکامل در فصل 2 طبیعی بود و مسیر اقتباسی را که سریال طی میکرد منطقی بود. همانطور که فصل 1 را دوباره تماشا کردم و فصل 2 را برای اولین بار تماشا کردم، بیشتر عاشق این شدم که راف جادکینز و تیمش چگونه داستان هایی را که من عمیقاً به آنها اهمیت می دادم مدیریت می کردند. اکثر طرفداران کتابها میتوانند موافق باشند که برخی از کتابها، بهویژه کتابهایی که در اواسط سریال هستند، ممکن است کمی درگیر نمایشها شوند، با شخصیتهایی که نشستهاند و بهجای انجام دادن آن کار در مورد کاری که انجام خواهند داد صحبت میکنند. چرخ زمان به نظر میرسد که بسیاری از نمایشهای حیاتی را حفظ میکند، در حالی که هنوز راهی برای سادهتر کردن داستان، بدون از دست دادن توسعه شخصیتهای اساسی پیدا میکند. هر چه بیشتر به نمایش فکر می کنم، از برخی تغییرات ایجاد شده خوشحال تر می شوم. جودکینز به وضوح علاقه عمیقی به سریال دارد و طرفداران، از جمله من، باید تلاش کنیم تا سختی هایی را که با ایجاد تعادل در انتظارات و ساخت یک نمایش قابل دسترس برای همه به وجود می آید، درک کنیم.
طرفداران باید وارد فصل 3 شوند و همه چیز را در مورد چرخ زمان بپذیرند
TRIVIA |
---|
|
وقتی با چیزی سروکار داریم که دوستش داریم، نگاه کردن به آن با چشمانی عینی دشوار است. میدانم که دائماً با انتظاراتم برای اتفاقاتی که باید در برابر مسیری که یک نمایش یا فیلم طی میکند، دست و پنجه نرم کنم. چرخ زمان اقتباسی است که با توجه به اثر باورنکردنی رابرت جردن ساخته شده است. شما می توانید آن را در تعاملات بین مورین و لان، در نحوه عملکرد Aes Sedai، و حتی رفتار رند هنگام مواجهه با سرنوشت بزرگ خود مشاهده کنید. با فرا رسیدن فصل سوم، طرفداران باید سریال را به خاطر هر چیزی که به آنها داده است، بپذیرند. در حالی که ممکن است برخی از رویدادها به ترتیب اشتباهی اتفاق بیفتند، و برخی از مکانها دقیقاً آنطور که تصور میشد نیستند، نمایش خاص است و تنها حمایت طرفداران تضمین میکند که رندلند همچنان به نمایش در میآید.
من عاشق چرخ زمان در Prime Video شدهام. من کاستیهای آن را درک میکنم، اما در کل به داستانهایی که با هیجان میخوانم در رسانهای متفاوت جان میبخشد. دیدن رند، اگوین، پرین، نینایو و مت که همگی زنده شده اند یک هدیه است، و تماشای نمایش و لذت بردن از زندگی دوباره در آن دنیا بسیار هیجان انگیزتر از ناله کردن برای چیزهایی است که من با آنها موافق نیستم. چرخ زمانعالی نیست، اما بسیار لذت بخش تر از آن چیزی است که برخی از طرفداران فکر می کنند.
مطالب مرتبط
دیگران نیز خوانده اند
تازه های اخبار (تلوزیون)
محتوای خود را پیدا کنید
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید