
پیوندهای سریع
هر سری انیمه مهم چهره های اصلی خود را دارد. کسانی که دنیای اطراف خود را دوباره تعریف می کنند و اثری دائمی از خود به جای می گذارند. در جوجوتسو کایسن، گوجو ساتورو تجسم همین ایده است: جادوگری که درخشش و قدرتش تجسم عصر طلایی جادوگری است. اکنون، با مرگ گوجو، اگرچه تغییر تعادل تغییر کرده است و ممکن است چنین نفرین های قوی وجود نداشته باشد، هیچ جادوگری نیز در سطح او وجود ندارد. میتوانیم استدلال کنیم که یوتا نزدیک است، اما حتی او کاملاً در سطح او نیست. اگر دنبالهای داشته باشد این برای سریال چه معنایی دارد؟
قدرت و تأثیر بینظیر او نه تنها در سریال بلکه در قلب طرفداران آن خلأ ایجاد کرده بود که پر کردن آن غیرممکن به نظر میرسد، زیرا پایههای جهانی که به شدت بر وجود او متکی بود کاملاً تغییر کرد. تراژدی زیر شخصیت ها را وادار می کند و طرفداران سریال را به یک سوال بسیار دلهره آور در نظر می گیرد: آیا مرگ گوجو ساتورو به معنای پایان دوران طلایی جادوگران است یا به جرقه ای تبدیل شده است که برای شروع دوباره نیاز است؟
گوجو ساتورو کیست؟
قوی ترین جادوگر جهان
گوجو ساتورو اغلب به عنوان بزرگترین جادوگر در جوجوتسو کایسن در نظر گرفته می شود. او که در قبیله معتبر گوجو متولد شد، شش چشم و تکنیک نفرین بی حد و حصر را به ارث برد، ترکیبی که در بیش از چهار قرن دیده نشده بود. این تبار نادر، گوجو را به چهره ای تقریباً خداگونه در دنیای جادوگران تبدیل کرد، با حضور او به عنوان یک عامل بازدارنده برای نفرین و جادوگران سرکش.
فراتر از قدرتهایش، گوجو نسل جدیدی از جادوگران را با مربی بودن برای نسل بعدی ساحران مورد اعتماد خود، مانند یوتا اوکوتسو، یوجی ایتادوری، مگومی فوشیگورو و نوبارا کوگیساکی، به میدان داد. اعتماد به نفس وقیحانه او به شاگردانش امید و شهامت می بخشید. گوجو یک جادوگر نبود، بلکه مظهر پتانسیل نسل مدرن بود.
نیرویی که دینامیک قدرت را تغییر داد
بازتعریف قدرت در دنیای جادوگر
گوجو از نظر توانایی ها در لیگ مخصوص خودش بود. تکنیک بی حد و حصر نفرین شده او به او اجازه داد تا فضا را دستکاری کند و شش چشم دقت و کارایی بی سابقه ای در انرژی نفرین شده به او داد. قدرت طبیعت، یعنی گسترش دامنه او، Infinite Void، توانست دشمنان را با غلبه بر اطلاعات تا حدی ناتوان کند که اصلاً قادر به حرکت نیستند. حتی قوی ترین نفرین های فاجعه مانند ماهیتو و جوگو از او می ترسیدند. کنجاکو، که دو درگیری مهم سریال را تنظیم کرد، قرنها منتظر ماند تا با گوجو برخورد شود، زیرا اگر او هنوز هم برای متوقف کردن او وجود داشت، هیچ برنامهای عملی نمیشد.
من قویترین هستم - گوجو ساتورو
وجود گوجو یک تعادل بود. قدرت او که با هیچ کس دیگری قابل مقایسه نیست، دنیای جادوگران را در امان نگه می داشت و قدرت او حتی با قوی ترین نفرین ها نیز نمی توانست شکسته شود. او به بزرگترین عامل بازدارنده تبدیل شد، سپر محافظت از بشر در برابر نابودی که فراتر از توانایی آنها بود. این توازن فراتر از جنگ صرف بود. چشم انداز گوجو از جامعه جادوگران اصلاح شده او را به پرورش افراد با استعداد و به چالش کشیدن ساختارهای فاسد در جوجوتسو بالا سوق داد. او فقط یک جادوگر نبود. او فردی رویا بود که برای آینده ای بهتر تلاش می کرد، احتمالاً پس از از دست دادن بهترین دوستش، که او نیز می خواست به همان هدف برسد، اما با روش های بسیار خشن تر، بیشتر تحت تأثیر قرار گرفت.
نبردهای بی نظیر گوجو
مبارزه با سوکونا و پیامدهای فاجعه بار
آخرین مبارزه با سوکونا واقعاً نمادی از عظمت و عزم گوجو بود: او با پادشاه نفرینها در نبردی همهجانبه بر خلاف همه شانسها جنگید، و حتی با وجود اینکه تعداد او بیشتر بود، یک به سه. ، او هنوز تقریباً به چیزی دست یافت که ده ها ساحر بزرگ دیگر به سختی توانستند به آن دست یابند. اگرچه طرفداران به طور مساوی بین دو قوی ترین تقسیم شده بودند، اما همه ما می دانیم که واقعاً قوی ترین آنها چه کسی بود.
گوجو با داشتن لبخندی بر لب در تمام مدت با قوی ترین جادوگر تاریخ مبارزه می کند و می تواند چنین نمایش دیوانه کننده ای از قدرت را به نمایش بگذارد، می توانیم بفهمیم که چرا سوکونا به کمک شیکیگامی نیاز داشت و به خصوص سازگاری ماهوراگا برای مقابله با بی نهایت گوجو. مهم نیست شما و تکنیک هایتان چقدر قوی هستید، اگر نتوانند فرود بیایند، آیا شما قوی ترین هستید؟ بله، یک برد یک برد است، اما طرفداران نمی توانند بپذیرند که گوجو مظهر واقعی جادو و قدرت است. در پایان، این بدن گوجو بود که یک بار دیگر به دام افتاد و سوکونا را یک بار دیگر ضعیف کرد تا دیگران نقش خود را در مبارزه بازی کنند.
پایان دوران طلایی
خلاء بی نهایت در قلب ما
مرگ گوجو بدون شک پرده های یک دوران را می کشد. دنیای جادوگران قوی ترین محافظ خود را از دست داده است و تأثیرات آن از دست دادن عمیق است. بدون جانشینی که بتواند با بینش و نفوذ او مطابقت داشته باشد، نسل طلایی جادو ممکن است آخرین نفس خود را بیرون داده باشد. اگرچه هدف او تا حدودی محقق شد، او در نهایت به مربیگری و پرورش نسل جوانی از جادوگران پایان داد که در نهایت آنچه را که قادر به انجام آن نبود به پایان رساندند و کنجاکو و سوکونا را شکست دادند، اما کفش های او را شکست دادند. در این مرحله برای پر کردن خیلی بزرگ بود.
در سرتاسر آسمان و زمین، من تنها مفتخرم
تأثیر گوجو بسیار فراتر از توان اوست: او قواعد معنی جادو بودن را بازنویسی کرد و از این طریق به دیگران الهام داد تا فراتر از محدودیت های خود حرکت کنند و رویاهای بزرگتری داشته باشند. روح او از طریق شاگردانش زنده می ماند و اکنون بار آرمان هایش و بار دفاع از بشریت را به دوش می کشد. در حالی که مرگ او پایان دوران طلایی بود، اما به معنای آغازی جدید نیز بود. دنیای جادوگران ممکن است دیگر هرگز اعجوبه ای مانند گوجو را نبیند، اما وجود و تأثیر او همچنان آینده جوجوتسو کایسن را تغییر خواهد داد. امیدواریم نویسنده این مجموعه را با دنباله ای ادامه دهد که ممکن است نور بیشتری را در تاریخچه دنیای جوجوتسو کایسن، دوران هیان، یا مالک قبلی تکنیک های Infinity و Six Eyes.
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید