امتیاز شما 0
0
مقالات فیلم و سریال

شکست گندالف به سارومان در یاران حلقه معنای عمیق تری داشت

پیچیدگی ارباب حلقه ها با J.R.R آغاز شد. نوشته های اصلی تالکین. دنیای فانتزی او مسلماً یکی از جزئی ترین قطعات داستانی است. تالکین به بررسی خطوط خونی، جوامع مختلف و به معنای واقعی کلمه همه چیز در این بین پرداخت. به این ترتیب، اقتباس سینمایی پیتر جکسون تا آنجایی که از نظر هنری ممکن بود سه گانه را شامل می شد و از برتری خود تالکین حمایت می کرد. جنگ در سرزمین میانه خیر و شر را تقسیم کرد و دومی تحت فرمان لرد تاریکی سائورون قرار گرفت. با ادامه فیلم ها، قدرت حلقه واحد آشکار می شود. بورومیر ضعیف‌ترین فرد یاران است و مقاومت در برابر کشش آن را دشوار می‌بیند، حتی با وجود اینکه او در کنار سائورون نبود. اما این Saruman است که به عنوان بزرگترین نمونه از آنچه که نفوذ شر می تواند انجام دهد ایستاده است.

گندالف و سارومان هر دو جادوگرانی هستند که توسط شجاعان به سرزمین میانه فرستاده شدند تا به مردم آزاد (الف ها، کوتوله ها، مردان و انتها) کمک کنند تا سائورون و ارتشش را شکست دهند. اما از بین پنج نفر فرستاده شده، گندالف تنها کسی بود که به ماموریت خود وفادار ماند. انگیزه های او فقط این بود که به دنبال و هدایت طرف خوب برای شکست دادن جنبه تاریک باشد. با این حال، سارومان قادر به ماندن آنقدر قوی نبود. ملاقات گندالف با سارومان چیزی را که گندالف نمی دانست برجسته کرد و بر فشارها افزود. با سارومان، نیروهای سائورون حتی قوی‌تر بودند، و مانند همه چیز در ارباب حلقه‌ها، هر صحنه معنا و دلیلی دارد و همیشه روایت را به جلو می‌برد تا آن را برای مخاطبان تازه نگه دارد.

گاندالف فکر می کرد که سارومان هنوز هم متحد است

تصویر

در صحنه‌ای که یکی از بهترین صحنه‌های گندالف شد، او واقعاً قدرت شخصیت خود را نشان داد و نشان داد که قلب و وفاداری‌اش در کجا قرار دارند. گندالف به ایزنگارد رفت تا از دوست قدیمی خود سارومان مشاوره بگیرد. از لحظه ورود گندالف، بینندگان می توانند تفاوت بین دو جادوگر را ببینند، حتی اگر گندالف هنوز به چیزی مشکوک نباشد. اعتماد به نفس و برتری تاریک سارومان در اجرای کریستوفر لی به چشم می‌خورد، در حالی که تفسیر ملایم‌تر یان مک‌کلن از گندالف، احتمال قرار گرفتن او در شرایطی را به تصویر می‌کشد. سارومان از همان ابتدا می‌دانست که گندالف به دنبال مشاوره از اوست. گندالف به سارومان اعتراف کرد که حلقه واحد "زیر بینی من" است، همانطور که در شایر پیدا شده بود. نمای سارومان شروع به لیز خوردن می‌کند که او به گندالف می‌گوید: "شما حوصله دیدن آن را نداشتید. عشق شما به برگ نیمه‌ماهیان ذهن شما را کند کرده است." گندالف سعی کرد مثبت بماند و توضیح داد که اگر سریع عمل کنند، باز هم می توانند با سائورون مقابله کنند. در این مرحله، سارومان خود را نشان می دهد که اطلاعات بیشتری نسبت به آنچه در ابتدا تصور می شد دارد. هنگامی که وارد اورتانک می شود، به گندالف می گوید که شکل سائورون به عنوان یک چشم همیشه مراقب است. گندالف از اینکه متوجه می شود سارومان می داند که سائورون به زودی ارتشی را احضار خواهد کرد، شوکه می شود، ارتشی که به اندازه کافی بزرگ است که بتواند سرزمین میانه را درگیر کند. سارومان به آرامی شروع به فاش کردن اینکه واقعاً کیست.

"ما باید به او بپیوندیم، گندالف." - سارومان به گندالف.
 

Saruman به طور یکپارچه به یک حضور شیطانی تبدیل می شود. تا آن زمان، گندالف هیچ دلیلی نداشت که باور کند او چیزی جز متحد سرزمین میانه است، زیرا گندالف در تماس نزدیک یا مداوم با سارومان نبوده است. با همه چیزهایی که می دانست، هنوز می توانست به دوست و رهبر خود تکیه کند. سارومان تلاش کوتاهی کرد تا گندالف را در سمت تاریک قرار دهد. "ما باید با او بپیوندیم، گاندالف. ما باید به سائورون بپیوندیم. عاقلانه است، دوست من." البته، همانطور که انتظار می رفت، گندالف هیچ تمایلی نداشت که به خیر سرزمین میانه پشت کند. دعوای آنها پس از آن شروع شد که گندالف با این جمله به سارومان بازگشت: "چه زمانی سارومان خردمند دلیل دیوانگی را رها کرد."

با وجود اینکه گندالف در این لحظه متوجه شد که چه خبر است، اما با تغییر سارومان او را ناامید کرد. گندالف بدون اینکه فکری برای دفاع از خود داشته باشد به آنجا رفته بود و در یک دوئل بی سابقه پرتاب شد. علاوه بر این، سارومان در محیطی آشنا بود، گندالف نبود. زمانی که گندالف قصد فرار داشت، سارومان توانست به سرعت درهای خروجی را ببندد. او اورتانک را خیلی بهتر از گندالف می شناخت و به او برتری می داد. سارومان بر گندالف غلبه کرد تا اینکه روی بام اورتانک قرار گرفتند. گندالف پروانه ای را گرفت و به او دستور داد تا عقاب گواهیر را بیاورد تا او را نجات دهد. گواهیر از راه می رسد و گندالف از برج سارومان دور می شود. بدون اینکه گندالف بداند، سارومان یک شبه شیطانی نشده بود. در عوض، مدتی بود که تاریکی او در حال رشد بود، با شخصیتی که باعث می‌شد او را از خیر رویگردان کند.

سارومان قدرتمندتر بود

 اگرچه هر پنج جادوگر برای کمک به نجات سرزمین میانه فرستاده شدند، اما همه آنها دقیقاً در سطح قدرت یکدیگر نبودند. راداگاست قهوه‌ای در سه‌گانه ارباب حلقه‌ها نیست، اما در هابیت، در مقایسه با گندالف یا سارومان کم‌کفایت‌تر و تمرکز کمتری نشان داده می‌شود. و عزم راسخ اطلاعات کمی در مورد دو جادوگر آبی وجود دارد که در هیچ یک از فیلم ها ظاهر نمی شوند. وقتی صحبت از گندالف و سارومان به میان می‌آید، نزدیک‌تر است. اما سارومان به عنوان رهبر شورای سفید منصوب شده بود و مسئولیت ایستاری را بر عهده داشت. گندالف زمانی که در اورتانک با سارومان مبارزه کرد هنوز "خاکستری" بود. اگر در آن زمان گندالف سفید بود، ممکن بود حریف سرسخت تری باشد.

سارومان به عنوان رهبر شورای سفید منصوب شده بود.

وقتی یاران از معادن موریا گذشتند، با نبرد خودشان در برابر شری که در آنجا پنهان شده بود مواجه شدند. در حالی که بقیه گروه با گابلین‌ها و اورک‌ها می‌جنگیدند، گندالف باقی ماند تا با بالروگ، دورینز بِن روبرو شود. به نظر می رسید که او قبل از اینکه با آن به پایین کشیده شود، این موجود را شکست داد و همه را واداشت تا تصور کنند گندالف مرده است. آنها اشتباه می کردند. پس از مبارزه با بالروگ، ارو (خالق تنها هستی) گندالف را به عنوان سفید بازگرداند و تمام قدرت های پنج جادوگر را به او داد. فقط گندالف کارهایی را که موظف به انجامش بود دنبال کرده بود. بقیه شکست خورده بودند. تبدیل شدن به "سفید" پس از مبارزه او در Orthanc اتفاق افتاد. سارومان هم غیرقابل پیش بینی شده بود. گندالف از اینکه چه کسی شده است آگاه نبود، بنابراین آمادگی جنگیدن با قدرت های تاریک خود را نداشت. نیازی به گفتن نیست که سارومان قدرتمندترین جادوگر باقی نماند و سائورون را نیز قادر به پیروزی نکرد.

اولین نگرانی گندالف فرودو بود

تصویر

وقتی سارومان جزئیات قیام سائورون را به گندالف داد، او در مورد حلقه‌های حلقه به او گفت. "این نه نفر میناس مورگل را ترک کرده اند... آنها در شب نیمه تابستان از رودخانه ایسن عبور کردند، در لباس سواران سیاه پوش... حلقه را پیدا می کنند و کسی که آن را حمل می کند را خواهند کشت." گندالف وقتی فهمید که نازگول به شایر رسیده است، وحشت کرد و بلافاصله روی به ترک اورتانک و کمک به هابیت کرد، که او قادر به انجام آن نبود. باز هم، این عنصر کوچک دیگری است که ممکن است گندالف را در بهترین موقعیت برای مقابله با سارومان قرار ندهد. ذهنش با فرودو و امنیت او بود نه خودش. فرودو و گندالف پیوند محکمی داشتند که از ابتدای همراهی حلقه به تصویر کشیده شد. فردو با شنیدن صدای گندالف از دور به سمت او دوید. قبل از اینکه فرودو از دیدن دوستش خوشحال شد به آغوش گندالف بپرد، آن دو شوخی سبکی داشتند. گندالف قبلا عمو بیلبو فرودو را می‌شناخت و گندالف علاقه خاصی به هابیت داشت. بنابراین نگرانی گندالف برای فرودو فقط به این دلیل نبود که او را به سفری به بری فرستاده بود و احساس مسئولیت می کرد. نگرانی او نیز ناشی از عشق و دوستی بود.

ارباب حلقه‌هاغرق صحنه‌های شدید است و نبردهای بزرگ یا تعقیب و گریز بین خیر و شر برای تماشا جذاب است، اما این معنایی است که در پس هر یک از آنها وجود دارد. آنها که عمق می بخشد. دعوای سارومان و گندالف صرفاً برای افزودن برخی اقدامات وارد داستان نشد. دو جادوگر تاریخچه ای داشتند که تماشای آن را جذاب تر می کرد. این واقعیت که گندالف از شرور شدن سارومان آگاه نبود، ثابت کرد که حتی عاقل ترین و قدرتمندترین موجودات در سرزمین میانه همه چیز را نمی دانستند، بنابراین تقریباً هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد. قدرت و نفوذ شیطان در حال گرفتن سنگر بود. سارومان نمونه ای از شکار سائورون کسانی بود که می توانستند در کنترل او ضعیف باشند. سرانجام، واکنش گندالف نشانگر انتخاب قاطعانه او برای دفاع از سرزمین میانه بود. اگرچه گندالف نمی توانست در برابر وسوسه حلقه واحد مقاومت کند، اما ظاهراً او حقی بود که فرودو را در مسیر خائنانه اش به موردور راهنمایی می کرد.

نظرات

نظر خود را به اشتراک بگذارید

امتیاز شما 0