امتیاز شما 0
0
مقالات فیلم و سریال

10 نقد وارد به فینال Lost؛ 15 سال بعد همچنان بی‌منطق

LOST یکی از محبوب‌ترین و تاثیرگذارترین برنامه‌های تلویزیونی در تاریخ تلویزیون باقی مانده است. با این اهمیت، بحث‌های بی‌پایان و نظرات قطبی به همراه می‌آید. فینال LOST، "The End"، اغلب هدف شکایت‌ها و انتقادات قرار می‌گیرد.

تمام انتقادات معتبر هستند -- اگر کسی برنامه یا داستانی را دوست نداشته باشد، کاملاً حق اظهار نظر را دارد. با این حال، برخی از نقدهای فینال LOST -- و سریال به طور کلی -- همیشه کاملاً بر اساس آنچه خود برنامه ارائه کرده، نیستند. تقریباً دو دهه پس از اکران نخستین LOST در ABC، هر استدلالی در مورد پایان برنامه مطرح شده است. بسیاری از این استدلال‌ها پایه و اساسی ندارند.

10 شخصیات اصلی فرصت کافی برای فعالیت نداشتند

یک طاقچه گسترده باعث شد تا برخی شخصیت‌ها در فینال تأثیر کمتری داشته باشند

Image

بالاترین رتبه‌بندی‌شده قسمت‌های LOST رتبه‌بندی IMDb
"The Constant" (فصل 4، قسمت 5) 9.7/10
"Through the Looking Glass: Part 2" (فصل 3، قسمت 23) 9.7/10
"Through the Looking Glass: Part 1" (فصل 3، قسمت 22) 9.6/10
"Live Together, Die Alone: Part 2" (فصل 2، قسمت 24) 9.4/10
"Live Together, Die Alone: Part 1" (فصل 2، قسمت 23) 9.3/10

یکی از دلایل اصلی این که مردم هر هفته به تماشای LOST می‌پرداختند، شخصیت‌هایی بود که در برنامه حضور داشتند. با کمک یک گروه بازیگر برجسته، شخصیت‌های محبوبی مانند Jack، Locke، Kate و Sawyer به دلایل اصلی تماشای ادامه برنامه تبدیل شدند. متأسفانه، بسیاری از طرفداران احساس کردند آنچه فینال برای بسیاری از آن‌ها ارائه داد، کافی نبوده است.

در حالی که Jack و Locke -- یا به عبارتی، Man in Black -- وظایف زیادی داشتند، شخصیت‌هایی مانند Sawyer، Claire و Miles به سادگی به سفر با هواپیما برای فرار از خطر محدود شدند. با این وجود، برخی بینندگان فراموش می‌کنند که Kate دلیل اصلی این است که پس از شلیک به پشت Man in Black، Jack بتواند او را شکست دهد. Hurley و Ben نیز به Jack و Desmond کمک کردند تا به مقصد مورد نیاز برسند. علاوه بر این، سایر شخصیت‌ها در اپیزودهای منتهی به فینال وظایف زیادی داشتند؛ تنها این که نقششان در ساعت آخر برنامه از پیش ادا شده بود.

9 هیچ معمایی پاسخ داده نشد

برخی پاسخ‌ها برای بینندگانی که انتظار داشتند فینال همه چیز را توضیح دهد، مفهوم نشد

Jack Shephard back to camera arms out to at his side challenging a group of Others looking at him in the polar bear cage form the Lost series

یکی از انتقادهای طولانی‌مدت پس از فینال LOST این بود که معماهای برنامه به اندازه کافی حل نشدند. با اینکه این برداشت قابل درکی است با توجه به شهرت افسانه‌ای LOST در حفظ ابهام، اما کاملاً دقیق نیست.

اگر کسی به دنبال پاسخ‌هایی در مورد معماهای LOST باشد، فینال اپیزود مناسبی برای مراجعه نیست. هیچ اپیزودی به طور کامل هر پرسشی را که مطرح شده، روشن نمی‌کند. در عوض، پاسخ‌ها در سراسر سریال پراکنده‌اند و نکات متنی بسیار مهم به حساب می‌آیند. با این وجود، اپیزودهای فصل ۶ مانند "Ab Aeterno" یا "Across the Sea" نقش زیادی در ارائه زمینه لازم و پاسخ به سؤالات اصلی داشتند. فینال LOST، "The End"، داستان را به شکلی استادانه به پایان رساند -- اما بیشتر پاسخ‌هایی که بینندگان امیدوار بودند، مدت‌ها پیش از آن اپیزود ارائه شده بود.

8 کُرک جزیره یک قدم بیش از حد برداشت

هدف نهایی Jack به نظر اندکی بیش از حد ساده بود

Jack and Locke stare into the cave that houses the Heart of the Island in LOST

برای برنامه‌ای که به شیوه غیرمستقیم روایت داستان می‌کرد، بسیاری از بینندگان عنصر فیزیکی «غیر فعال کردن» جزیره را عنصری بسیار ساده در فینال دانستند. برای اینکه Man in Black فانی شود و به Jack فرصت مبارزه داده شود تا دوران حکومت ترور او به پایان برسد، یک کُرک سنگی عظیم باید از قلب جزیره جدا می‌شد.

اگرچه نشانه‌های زیادی در سراسر سریال وجود داشت که چنین اتفاقی رخ خواهد داد، بسیاری از طرفداران از سادگی اجرای این بخش داستانی شوکه شدند. با این حال، LOST همیشه خود را بر درگاه عرفانی استوار کرده بود. کُرک جزیره ممکن است مستقیم‌ترین عنصر برنامه باشد اما در زمینی که با ابر عظیمی از دود احاطه شده و معبدی با استخرهای نجات‌بخش همراه بود، کاملاً جا افتاد.

7 احساسات فینال مصنوعی بودند

برخی بینندگان احساس کردند که از رویدادهای پایان LOST دستکاری شده‌اند

Jack and Locke shake hands as they join the others in the church in the Lost finale.

LOST فصل ۶, اپیزود ۱۷, "The End"
  • افتتاح: May 23, 2010 (2 خرداد 1389)
  • نویسنده: Jeffrey Liever, J.J. Abrams, Damon Lindelof
  • کارگردان: Jack Bender
  • رتبه IMDb قسمت ۱: 8.3/10
  • رتبه IMDb قسمت ۲: 9.1/10

در نهایت، LOST داستانی مبتنی بر شخصیت‌ها بود. ممکن است سفر در زمان، علم تخیلی و موجودات مرموز وجود داشته باشد، اما اگر دینامیک شخصیت‌ها وجود نداشت، همه این‌ها بی‌فایده بود. به همین دلیل، تمرکز فینال بر شخصیت‌های فراموش‌نشدنی LOST توجیه‌پذیر است.

می‌توان استدلال کرد که تجدید دیدار شخصیت‌های اصلی در زندگی پس از مرگ تنها طراحی شده بود تا واکنش احساسی برانگیزد، که البته قابل انتظار است. با این حال، نمی‌توان ادعا کرد که رویدادهای فینال مصنوعی بودند. LOST در شش فصل داستانی را روایت کرد با بافتن شخصیت‌های خوب نوشته شده -- گاهی بدون اینکه خودشان متوجه باشند. دقت به جزئیات در مورد گروه متنوع شخصیت‌ها اساساً برنامه را رقم زد. بنابراین، وقتی در فینال دوباره گرد هم آمدند، به عنوان پاداشی رضایت‌بخش برای تمام تلاش‌های فوق‌العاده شخصیت‌پردازی احساس شد، نه تلاشی بی‌روح برای چاکیدن یک یا دو اشک از مخاطب.

6 صحنه نبرد شیب صخره‌ای ناامیدکننده بود

با وجود اینکه به اندازه‌ای سینمایی بود که تلویزیون شبکه در آن زمان داشت

Terry O'Quinn as John Locke the Smoke Monster kneels in front of Matthew Fox as Jack Shepard lying against a tree from the Lost series

یک چیز که LOST هرگز ادعا نکرد، برنامه اکشن بودن نبود. بدون شک، اکشن فراوانی وجود داشت -- به ویژه در فصل چهارم برنامه -- اما هرگز قرار نبود شبیه یک فیلم با بودجه بالا باشد. بینندگان باید به یاد داشته باشند که LOST پیش از برنامه‌هایی مانند Game of Thrones آمد، جایی که بودجه‌های عظیم امری رایج بود.

با توجه به شرایط تلویزیون شبکه، دعوای مشت به مشت بین محافظ تازه منصوب جزیره، Jack، و Man in Black که تازه فانی شده بود، تمام آنچه لازم بود را ارائه داد. این صحنه از گستره یک نبرد آتشفشانی مانند Star Wars Episode III: Revenge of the Sith -- که بله، برنامه اصلی فینال LOST بود -- فاصله داشت، اما همچنان لحظات دراماتیکی به اندازه کافی ارائه داد. ضربه سوپرمن Jack ممکن است خواسته‌های بسیار را برآورده نکند، اما کار خود را انجام داد.

5 فینال بیش از حد پیچیده بود

فصل ۶ با عملی جسورانه همراه بود و برخی از طرفداران را در تاریکی رها کرد

Jin Kwon smiles at Sun in a hospital bed, who smiles back, after awakening in the flash-sideways world on the Lost series

طرفداران LOST را می‌توان به خاطر اینکه فصل نهایی و در نتیجه فینال سریال برای اولین بار کمی گیج‌کننده به نظر رسید، معاف دانست. LOST برنامه‌ای است که از تماشای چندباره بهره بسیار می‌برد. در حالی که این نباید شرط لازم برای درک کامل داستان یک برنامه تلویزیونی باشد، اما برای این برنامه خاص یک واقعیت است. سپس تصمیم با بیننده است که آیا به اندازه کافی علاقه دارد تا فراتر از آنچه از پیش برنامه‌ریزی شده، عمیق‌تر برود.

با هر بازبینی، فهم LOST کمی آسان‌تر می‌شود. در نهایت، اپیزود نهایی در واقع بسیار ساده است. "The End" سریال را به شکلی حماسی و مناسب به پایان می‌رساند، داستان‌های شخصیت‌ها را در یک گره کامل به هم می‌بندد و به مضامینی که از ابتدا معرفی شده بودند وفادار می‌ماند. با این وجود، دنبال کردن همه اینها در حین پخش زنده -- و حفظ اطلاعات ارائه‌شده در وقفه‌های فصلی -- می‌توانست برای کسانی که به اندازه دیگران دیوانه برنامه نبوده‌اند، دشوار باشد.

4 هیچ توضیحی درباره جزیره داده نشد

پاسخ‌ها در LOST به صورت غیرمستقیم ارائه شدند

بیشتر برنامه‌های تلویزیونی تمایل دارند پاسخ‌های تمامی سؤالات دیرگونده خود را به بینندگان لقمه لقمه دهند. LOST قطعاً از آن دسته برنامه‌ها نبود. با وجود پرتاب معما به معما به سوی مخاطب، LOST هرگز علاقه‌ای به ارائه پاسخ‌های مستقیم به هیچ یک از آن‌ها نداشت. با این حال، برنامه اکثر معماهای خود را به‌صورت غیرمستقیم پاسخ داد -- و بسیاری از بزرگترین سؤالات بسیار قبل از فینال سریال پاسخ داده شدند.

"Across the Sea" یک اپیزود قطبی‌کننده از LOST بود که چند اپیزود پیش از فینال aired شد و، در حالی که توضیح ارائه‌شده نتوانست همه را راضی کند، ذات واقعی جزیره در مدت یک ساعت آشکار شد. حتی با یک افشای مستقیم، زبان مادر که توسط Allison Janney ارائه شد آنچنان مبهم بود که موجب بحث درباره اینکه جزیره در واقع چیست، حتی دو دهه پس از اکران نخستین LOST شد.

به طور قابل درکی، برخی بینندگان ممکن است از کمبود پاسخ‌های قطعی در فینال LOST ناراضی بوده باشند -- اما این موضوع واقعیت اینکه پاسخ‌ها هنوز هم در جای دیگر سریال یافت می‌شوند را تغییر نمی‌دهد.

3 فلاش-سایدویز بی‌هدف بود

ابزار سردرگم‌کننده روایت داستان برخی بینندگان را گیج کرد

James Sawyer Ford smiles at Juliet (back to camera) in front of hospital vending machines in the flash-sideways world on the Lost series

در ابتدا، ابزار فلاش-سایدویز استفاده‌شده در فصل آخر LOST به نظر می‌رسید یک تلاش ناامیدانه برای برهم زدن انتظارات بینندگان است. به هر حال، زمانی که برنامه در فینال فصل 3، "Through the Looking Glass"، از فلاش‌بک به فلاش-فوروارد منتقل شد، تغییردهنده بازی بود. بنابراین، وقتی برنامه عمداً باعث شد مخاطبان درباره اینکه آیا طرح فصل 5 Jack برای تنظیم مجدد زمان‌بندی از طریق صحنه‌های فلاش-سایدویز پیچیده کار می‌کرد یا نه، کنجکاو شوند، تقریباً احساس شد کمی دیر به صحنه آمد.

با این حال، فلاش-سایدویز ثابت کرد که بسیار فراتر از یک داستان فرعی تصادفی است که باید نسبت به بقیه سریال اهمیت کمتری داشته باشد. با استفاده از ارتباطات شگفت‌انگیز بین شخصیت‌ها که برنامه به آن مشهور شد و مضامینی که سریال را تعریف کردند، زندگی پس از مرگ فلاش-سایدویز فصل 6 LOST کل روایت را با یک بسته‌بندی منظم به هم می‌بندد. همچنان بستگی به نظر شخصی دارد که آیا LOST باید با چنین پایان‌بندی مرتب به پایان می‌رسید یا خیر، اما همان طور که برنامه همیشه به ما یادآور می‌شود: "هر چه رخ داد، رخ داد" -- زمان‌بندی فلاش-سایدویز برای شخصیت‌هایی که این داستان را ساختند به همان اندازه اهمیت دارد.

2 فلاش-سایدویز بقیه سریال را بی‌تاثیر کرد

در واقعیت، فلاش-سایدویز همه چیز را به هم گره زد

The survivors moving onto Purgatory in Lost series finale

برای پیوستن به نکته قبلی، زمان‌بندی فلاش-سایدویز اهمیت باقیمانده سریال را از بین نبرد. بسیاری از بینندگان پس از فینال LOST این برداشت را داشتند که داستان روی جزیره -- که شامل پنج و نیم فصل از یک سریال شش‌فصلی بود -- به دلیل رویدادهای خط زمانی جایگزین فصل نهایی بی‌ارزش شده است.

همانطور که در این لیست گفته شد، "هر چه رخ داد، رخ داد." خود Jack این را در فینال می‌گوید و این امر تأکیدی است بر اینکه رویدادهایی که مخاطبان در طول برنامه شاهد بودند، همچنان برای داستان جاری اهمیت دارند. خواه داستان در زندگی پس از مرگ اتفاق افتاده باشد یا نه -- همه چیز همچنان اهمیت دارد. بدون شک، به دلیل شرایط میان تهیه‌کنندگان و شبکه، مقدار زیادی پرکننده در سریال وجود دارد، اما فلاش-سایدویز تنها به تقویت داستان‌هایی که تا آن زمان روایت شده بودند منجر شد.

1 تمام مدت مرده بودند

نه -- نبودند

Image

یکی از بدترین چیزهایی که می‌توان به یک طرفدار LOST گفت این است که شخصیت‌ها در تمام مدت مرده بودند و جزیره تنها همانگونه که پس از سقوط هواپیما به سراغشان آمد، یک دنیای میانی محسوب می‌شد. پانزده سال پس از فینال برنامه، این برداشت همچنان برای بسیاری از افراد باقی مانده و کاملاً نادرست است. درست است که معرفی یک داستان جانبی زندگی پس از مرگ فلاش-سایدویز در فصل نهایی ریسک‌آمیز بود -- با توجه به اینکه نظریه جزیره به عنوان مکانی میانجی از ابتدای برنامه مطرح بود -- اما اگر به داستان توجه می‌شد، تفسیر جزیره به عنوان چیزی جز یک جزیره عرفانی که در دنیای واقعی وجود دارد، غیرممکن بود.

در اپیزود نهایی LOST، Jack Shephard گفتگویی پر از اشک با پدرش داشته است؛ هر دو در کنار هم خود را در زندگی پس از مرگ یافتند. در طول آن گفتگو، Christian بدون ابهام توضیح می‌دهد که رویدادهای جزیره واقعی بودند و زمان‌بندی فلاش-سایدویز محلی بود که شخصیت‌های اصلی پس از مرگ واقعی‌شان مجدداً گرد هم آیند. در حقیقت، اکنون به یک میم تبدیل شده است، بنابراین باور به اینکه تمام شخصیت‌های LOST در تمام مدت مرده بودند، مطمئناً برای سال‌های آینده باقی خواهد ماند، اما این به سادگی حقیقت نیست.

نظرات

نظر خود را به اشتراک بگذارید

امتیاز شما 0