
تعداد کمی از جادوگران مانند گندالف خشمگین ارباب حلقه ها The Lord of The Rings خود را عمیقاً در آگاهی عمومی جا داده اند. گندالف که به عقیده بسیاری یکی از قدرتمندترین جادوگران فیلم است، چهره قابل توجهی را روی پرده و در صفحه نمایش می دهد و در حالی که دو نسل از بگینس ها را در برخی از سرنوشت سازترین سفرهایی که هر هابیتی داشته است شبانی می کند. تا کنون انجام شده است.
با وجود تمام قدرت ضمنیاش، گندالف به ندرت ارزش توصیف «جادو» را دارد، بهویژه برای کسی که خود را جادوگر میخواند. با این حال این از روی طراحی است، زیرا گندالف بسیار بیشتر از یک ترفند ارزان قیمت است – او یکی از Maiar، معادل یک فرشته در سرزمین میانه است. گندالف و همه یارانش ایستاری، از جمله سارومان خائن، مایار هستند که توسط ارو ایلوواتار الهی به عنوان پیام آور و معلم برای فانیان سرزمین میانه فرستاده شده اند. گندالف به عنوان یکی از مایارها بسیار بیشتر و بسیار کمتر از آنچه که به نظر می رسد قدرتمند است.
یکی از ایستاری بودن گاندالف را در ارباب حلقه ها جاودانه می کند
نظم جادوگران سرزمین میانه چیزی فراتر از یک گروه پیرمرد پرخاشگر است
پنج ایستاری ارباب حلقهها در حدود سال 1000 میلادی به سرزمین میانه فرستاده شدند تا انسانها را در مقاومتشان در برابر ارباب تاریکی سائورون راهنمایی کنند. خود سائورون نیز در واقع یکی از مایارها بود، با این حال او به صورت فردی بسیار قدرتمندتر از هر یک از ایستاری ها بود، و ایستاری ها از دخالت مستقیم در رویدادها منع شدند. آنها محدود به خدمت به عنوان مشاور و حکیم بودند. در واقع، «ایستاری» از زبان الفهای ساختهشده تالکین در کوئنیا به «خردمندان» یا به معنای واقعی کلمه «کسانی که میدانند» ترجمه میشود.
به عنوان یک ایستار، گندالف از نظر عملکردی جاودانه بود، شبیه به الف ها. بدن او صرفاً ظرفی بود برای نگهداری جوهر روحانی. در واقع، گندالف – یا بهتر است بگوییم خود مایاری واقعی او، اولورین – از خود جهان مسنتر بود، که توسط ایلوواتار در خلأ همراه با بقیه مایارها و خواهر و برادرهای بزرگترشان، والار، خلق شده بود. اولورین به محافظت از اولین الف ها در برابر شکار ملکور، اولین لرد تاریکی، در روزهای سپیده دم جهان کمک کرد. بنابراین، در زمان ارباب حلقه ها، گندالف بیش از 16000 سال قدمت دارد.
در حالی که گندالف جاودانه است، بدن فیزیکی او جاودانه نیست
بین جاودانگی و آسیب ناپذیری تفاوت وجود دارد
باز هم مانند الف ها، جاودانگی گندالف فقط او را در برابر گذشت زمان محافظت کرد. بدن او، به عنوان یک پوسته، ممکن است زخمی شود یا حتی از بین برود، همانطور که در جریان کشتن بالروگ معروف به دورین بانه در بالای قله زیراکزیگیل بود. گاندالف خاکستری بر روی آن کوه در کنار بدن دشمنش مرد و روح اولورین به آغوش ارو ایلوواتار بازگشت.
اولورین تنها ایستار بود که به ماموریت خود وفادار ماند.
با این حال، کسی که جهان را آفرید، دید که مردم سرزمین میانه هنوز به خردمندان نیاز دارند، و از آنجایی که اولورین تنها ایستار بود که به مأموریت خود وفادار ماند، ارو بدن جدیدی برای خدمتکار وفادار خود بافید و گندالف به سرزمین میانه بازگشت. گندالف با رستاخیز خود عمیقاً تغییر کرد، نه حداقل با شرایط بازگشتش. در حالی که ایستاری ها به عنوان یک گروه مجبور شده بودند بیشترین بخش از قدرت الهی خود را پنهان کنند، اکنون گندالف تنها ایستار واقعی بود که به عنوان خدمت واقعی آتش مخفی در سرزمین میانه باقی مانده بود، و بنابراین ایلوواتار به او اجازه داد تا بیشتر از قدرت خود را آشکارا بپوشد. به همین دلیل است که او ردای گندالف سفید را به تن کرد. او به دانایی تبدیل شد که سارومان باید همیشه می بود، و با انجام این کار مطمئن شد که قهرمانان واقعی ارباب حلقه ها - فرودو بگینز و سم گامگی - تلاش خود را به پایان رساندند. برای از بین بردن یک حلقه برای همیشه.
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید