۱۰ قوی‌ترین جنگجویان اورک در جهان ارباب حلقه‌ها

اکثر اوقات، وقتی کسی به بزرگترین جنگجو در Lord of the Rings فکر می کند، فقط قهرمانان به ذهن می رسند. آراگورن بارها و بارها مهارت خود را در میدان جنگ ثابت کرد. تئودن حملاتی را رهبری کرد که هر مرد دیگری از ترس از دست دادن جان خود از آن دوری می کرد.

با این حال، طرف شر نیز به برخی از بهترین جنگنده های سرزمین میانه می بالید. اینها ده جنگجوی برتر اورک هستند که در مجموعه Lord of the Rings ظاهر شدند.

10 گورباگ در نبردی که جنگید شکست خورد

گورباگ، با وجود تمام اهمیتی که داشت، هرگز واقعاً جنگنده خوبی نبود. او به همراه اورک دیگرش شاگرات در سیریت اونگول اقامت گزید. وظیفه این دو نفر این بود که اطمینان حاصل کنند که فرودو در طول اقامتش در برج ناپدید نمی شود. در عوض، او تقریباً به عنوان منبعی برای توضیح عمل می کند تا چیز دیگری. او توضیح می دهد که سم شلوب چگونه کار می کند - و این مکاشفه بسیار مهم را ارائه می دهد که زندگی فرودو هنوز تمام نشده است.

در واقع، در فیلم، او فقط در یک نبرد همراهان می کند - نبرد با ساموایز گمگی، زیرا او برای انتقام از دوست بسیار محبوبش وارد می شود. پایان خوبی برای او ندارد. بین او و همراهش شاگرات بین کتاب‌ها و فیلم‌ها، یک وارونگی نقش وجود دارد، و در فیلم، این گورباگ است که به قدری ناتوان می‌شود که در برج عقب می‌ماند. با این حال، او آخرین ایستادگی را برای کشتن فرودو برای همیشه انجام می دهد - و قبل از اینکه شمشیر را در بدن شکننده حلقه بردار فرو کند، جان خود را از دست می دهد.

9 شاگرات به سختی بیشتر از گورباگ عمر می کند

شاگرات تنها نقش کمی بزرگتر از همتای خود در فیلم بازی می کند. وظیفه این دو نفر این است که پس از حمله شلوب به فرودو، مراقب او باشند. او آنجا می نشیند و گوش می دهد در حالی که گورباگ عادات غذایی شلوب را توضیح می دهد و نقش فعالی در فیلم به او داده نمی شود. در رمان، این مونولوگ برای ارائه او بود، اما فیلم آن را تغییر می دهد. این یک تمایز اختیاری است، اما تمایزی است که کل قوس شخصیتی شاگرات را تغییر می دهد.

او در نهایت بر همراه خود، گورباگ، غلبه می کند تا پیراهن mithril را ببرد - که لازم به ذکر است، گورباگ می خواست آن را به سائورون ببرد تا وفاداری نهایی خود را ثابت کند. با این حال، او احتمالاً در نتیجه این کار جان خود را از دست داد. اقتدار گورباگ توسط خود سائورون به او داده شده بود و منافع او با سائورون همسو بود. علاوه بر این، دهان سائورون بعداً با پیراهن mithril دیده می شود که شاگرات از فرودو گرفته بود - که نشان می دهد شاگرات به دلیل خیانت خود رنج کشید.

8 گوریتز نقش مهمی در نبرد دشت های پلنور ایفا کرد

گوریتز در نبرد دشت های پلنور زیر نظر یکی دیگر از ترسناک ترین فرماندهان اورک دوران، گوتموگ، خدمت می کرد. او در درجه اول یک داس دو دستی در نبرد به کار می برد که به او اجازه می داد دشمنان خود را بترساند. قبل از وقایع فیلم، او مطمئناً در نبردهای بی شماری پیروز شده بود، زیرا او راه خود را برای تبدیل شدن به یکی از مشهورترین فرماندهان ارتش باز کرد. اورک های دیگر وقتی به آنها دستور می داد کاری انجام دهند به او گوش می دادند، که نشان می دهد او حداقل اهمیت کمی داشت.

با این حال، او در مواجهه با نبرد همانطور که در فیلم های Lord of the Rings دیده می شود، شجاعت زیادی از خود نشان نداد. وقتی روهیریم حمله کرد، او صحنه نبرد را به نفع آزار و اذیت دزدان دریایی هنگام ورودشان ترک کرد. این در نهایت شاید اشتباه بزرگتری بود. کشتی ها پر از ارتش مردگان بودند و وقتی پیاده شدند، گوریتز را لگدمال کردند. او حتی شکوه مرگ یک جنگجو را به دست نیاورد. او به سادگی سقوط کرد، در طرح بزرگ چیزها بی اهمیت.

7 گابلین بزرگ کسانی را که از مسیرش عبور می کردند فریب داد

گابلین بزرگ یکی از قدرتمندترین فرماندهان تاریخ سرزمین میانه بود. او و گروهی از اورک هایش، که در شهر گابلین به نام برازنده زندگی می کردند، مسافرانی را که جرات می کردند خیلی به خانه هایشان نزدیک شوند، به وحشت انداختند. پس از کشف شدن، آنها مجبور شدند تاکتیک های خود را تغییر دهند تا بتوانند بهتر بر کسانی که به آنها نزدیک می شوند طعمه کنند. یکی از مسیرهایی که آنها ساختند به غاری باز می شد که از آن به عنوان ایوان جلو یاد می کردند و از آنجا به هر کسی که وارد مجاورت آنها می شد حمله می کردند.

گابلین بزرگ زمانی به پایان خود رسید که در راه ارِبور از مسیر تورین اوکنشیلد و همراهان دورف هایش عبور کرد. دورف ها اشتباه کردند که به ایوان جلو برخورد کردند و اسیر شدند. اورک های آنجا وقتی متوجه شدند که تورین شمشیر اورکریست را به دست گرفته است، که از بیشتر تیغه های دیگر از آن می ترسیدند و در گذشته به آنها ظلم کرده بود، خشمگین تر شدند. بنابراین، آنها حمله کردند. گابلین بزرگ، مهمتر از همه، نقش چندانی در مراحل اولیه نبرد ایفا نکرد. بلکه او عقب نشینی کرد تا به سربازانش دستور دهد به جایی بروند که بیشترین کمک را داشته باشند. او سرانجام به طور کامل در اواخر نبرد درگیر شد - اما به دست گندالف سقوط کرد.

6 گریشناخ

گریشناخ یکی از مورد احترام ترین فرماندهان اورک بود که در The Two Towers دیده شد. او و مردانش کسانی بودند که به اوگلوک و بقیه اوروک-های که مری و پیپین را برای ملاقات با سارومان در برجش در آیزنگارد می بردند، رسیدند. پس از عبور از مسیرها، این دو گروه (با اکراه، لازم به ذکر است) برای به حداکثر رساندن شانس موفقیت خود به نیروها پیوستند. آنها تقریباً یک روز کامل با هم سفر می کنند تا اینکه خستگی از وضعیت فعلیشان سرانجام به آنها می رسد و به دلیل کمبود منابع، درگیری داخلی رخ می دهد.

در طول این درگیری داخلی است که گریشناخ مهارت خود را ثابت می کند. مری و پیپین مشاجره اسیرکنندگان خود را فرصتی برای فرار نهایی و به حداکثر رساندن شانس بقای خود دیدند. گریشناخ کسی بود که آنها را دید و از دور شدن زیاد آنها جلوگیری کرد. او آماده می شود تا آنها را به خاطر تجاوزشان مجازات کند. با این حال، این نیز نتیجه معکوس می دهد. درست قبل از اینکه بتواند ضربه مرگبار را وارد کند، روهیریم از راه می رسد. او توسط سم یکی از اسب ها به کنار پرتاب می شود. این او را نمی کشد و او واقعاً اجازه نمی دهد او را متوقف کند. او مری و پیپین را به جنگل فانگورن تعقیب می کند - جایی که در نهایت به پایان خود می رسد، زیرا تریبرد او را زیر پایش له می کند. صرف نظر از این، او مهارت خود را در نبرد صرفاً از طریق تعداد موقعیت هایی که زنده ماند، زمانی که باید جان خود را از دست می داد، ثابت می کند.

5 بولگ همراهان تورین را نابود کرد

بولگ همیشه قرار بود یکی از بزرگترین جنگجویان اورک سرزمین میانه باشد. به هر حال، پدرش آزوگ دیفایلر ترسناک است، که در سراسر قلمرو به عنوان یکی از بی رحم ترین جنگنده هایی که جهان تا به حال شناخته است، شهرت داشت. وقتی پدرش برای فرماندهی ارتش های سائورون در دول گلدور احضار می شود، بولگ تعقیب تورین و بقیه همراهانش را بر عهده می گیرد. او این کار را با همان بی رحمی سلف خود انجام می دهد. او حمله ای گسترده به سکونتگاه مسالمت آمیز لیک-تاون انجام می دهد و در نبردی هیجان انگیز با لگولاس و تائوریل درگیر می شود.

او سپس نقش مهمی در نبرد مرگبار پنج ارتش ایفا می کند. او با بیلبو بگینز در نبرد درگیر می شود، اگرچه این مدت زیادی طول نمی کشد. هابیت هرگز قرار نبود یک جنگجو باشد. بولگ به راحتی او را ناک اوت می کند و به سراغ هدف بعدی خود می رود - تائوریل. این دو بسیار برابرتر هستند، اما بولگ در نهایت پیروز می شود - و نشان می دهد که او چقدر قوی است، زیرا او یکی از بهترین جنگجویان میرکوود بود. او در شرف وارد کردن ضربه نهایی است که کیلی بیرون می پرد و نبرد را از طرف او ادامه می دهد. در نهایت، او کیلی را شکست می دهد. بولگ مدت کوتاهی پس از این به پایان خود می رسد، زیرا لگولاس، به امید انتقام مرد دوستش، با او درگیر می شود. او بولگ را سرنگون می کند، البته نه بدون کمی تقلا. او یکی از بهترین جنگنده هایی است که اورک های سرزمین میانه تا به حال دیده اند.

4 آزوگ دیفایلر می خواست تورین اوکنشیلد را نابود کند

آزوگ دیفایلر قبل از شروع وقایع The Hobbit برای خود نامی دست و پا کرد. او و تورین اوکنشیلد در نبرد آزانولبیزار ملاقات کردند. در کتاب ها، داین در اینجا جان او را گرفت. با این حال، در فیلم، تورین فقط بازوی او را گرفت - و او را با تمایل سوزانی برای دیدن پایان خط دورین (ایده آل در دست او) رها کرد. بنابراین، او به یکی از شخصیت های اصلی منفی سه فیلم Hobbit جکسون تبدیل شد. او نقش مهمی در نبرد اوج An Unexpected Journey ایفا می کند، زمانی که دورف ها را به قدری کامل به دام می اندازد که آنها مجبور می شوند از درختان بالا بروند تا از اسارت فرار کنند. سپس او دستور قطع آن درختان را می دهد - و در این روند، آنقدر تورین را آزار می دهد که دورف اشتباه حمله به او را مرتکب می شود. فقط به دلیل دخالت بیلبو است که تورین از این رویارویی جان سالم به در می برد. او در The Desolation of Smaug نیز خطر مشابهی را ایجاد می کند قبل از اینکه مجبور شود فرماندهی خود را به پسرش بولگ واگذار کند، زمانی که چیزهای بزرگتری نام او را صدا می زنند.

سپس او فرماندهی ارتش را در نبرد پنج ارتش در پایان حماسی سه گانه به دست می گیرد. این خصومت او با تورین اوکنشیلد را به بالاترین نقطه خود می رساند. او نه تنها مهارت بی عیب و نقص در نبرد، بلکه ذهن نظامی قوی را نیز نشان می دهد. این ایده اوست که ارتش اورک دیگری را از گونداباد به میدان بیاورد، که برای لحظه ای به نظر می رسد که قرار است ورق را به نفع اورک ها برگرداند. آزوگ موفق می شود فیلی، یکی از اعضای خط دورین را بکشد، زمانی که او، تورین و کیلی برای رویارویی با او در ریونهیل می آیند. از اینجا، آزوگ و تورین تا آخر عمر در نبردی تن به تن قفل می شوند. این در نهایت با از دست دادن جان هر دوی آنها به پایان می رسد. نکته مهم این است که آزوگ موفق می شود ضربه مرگبار را به تورین وارد کند قبل از اینکه تورین ضربه ای به او وارد کند. فقط به این دلیل که او مغرور می شود و گارد خود را پایین می آورد، از پیروزی خود بر دشمنش لذت می برد، که تورین می تواند از فرصت استفاده کند و سرانجام قلب او را سوراخ کند.

3   لورتز به یاران حلقه آسیب رساند و بورومیر از گاندور را کشت

لورتز به طور خاص برای اقتباس فیلم The Fellowship of the Ring ساخته شد و با وجود عدم حضور در کتاب ها، به یکی از شناخته شده ترین جنگنده های اورک در کل سرزمین میانه تبدیل شده است. پس از خلقش، او شروع به تهدید اطرافیان خود کرد و قدرت و بی رحمی افزایش یافته خود را نشان داد - همان ویژگی هایی که او را به چنین عضو ارزشمندی از نیروهای سارومان در وهله اول تبدیل کرد. او راه خود را برای تبدیل شدن به دست راست سارومان باز می کند و اولین گردان اوروک-های را رهبری می کند زیرا آنها یاران حلقه را در بخش دوم فیلم تعقیب می کنند.

او نقش مهمی در رویارویی در پایان فیلم ایفا کرد. او با بورومیر در نبرد درگیر می شود و اگرچه کتاب به سادگی بیان می کند که بورومیر با تیرهای اورکی کشته شد، فیلم چهره قاتل او را نشان می دهد - چهره لورتز. او سه بار بدون پشیمانی به او ضربه می زند. با این حال، قبل از اینکه بتواند کار مرد رنج کشیده را تمام کند، آراگورن بار دیگر با او درگیر می شود. توانایی او برای ایستادن حتی برای یک لحظه در برابر آراگورن، یکی از بزرگترین شمشیربازان سرزمین میانه، نشان می دهد که او چقدر قدرتمند بوده است و چقدر برای زندگی جنگی خود مناسب بوده است.

2 اوگلوک یک فرمانده قدرتمند بود

اوگلوک یکی از متمایزترین اورک ها در فرنچایز Lord of the Rings است. در کتاب ها، او کسی است که حمله به آمون هن را رهبری می کند - با این حال، در فیلم ها، نقش اصلی او به The Two Towers منتقل می شود. او پس از مرگ لورتز، فرماندهی اوروک-های را به ارث برد - اگرچه، او واقعاً هرگز این را دریافت نکرد. او فقط کسی بود که ابتکار عمل را به دست گرفت تا به اجرای دستورات سارومان ادامه دهد، زیرا آنها به مسیر خود ادامه دادند.

اوگلوک، مهمتر از همه، هیچ ابایی از قرار دادن هر یک از اورک های دیگر در جای خود نداشت - که او را به ویژه هم به عنوان یک رهبر و هم در میدان جنگ قدرتمند می کرد. وقتی اسناگا جرات می کند از دستورات او برای اطمینان از اینکه مری و پیپین سالم به آیزنگارد آورده می شوند، سرپیچی می کند، او بدون فکر دوم سر او را از تن جدا می کند. با این حال، او مدت زیادی پس از این تعامل زنده نمی ماند. روهیریم او را و بقیه همراهانش را بدون فکر دوم از پای درآورد.

1 گوتموگ قوی ترین جنگنده اورک سرزمین میانه است

گوتموگ یکی از قدرتمندترین فرماندهان اورک در تاریخ سرزمین میانه است. او در سراسر اقتباس فیلم The Return of the King ظاهر می شود. او برای اولین بار در نبرد اوسگیلیاث ظاهر می شود، جایی که خود را به عنوان یکی از بزرگترین مخالفان فارامیر تثبیت می کند. او کسی است که دستور شلیک اول را می دهد و نشان می دهد که تمایل دارد بر مردم خوب قلمرو ویرانی به بار آورد. این نبرد در نهایت به پیروزی نیروهای اورک تبدیل می شود، زیرا آنها منطقه را به نام پادشاه جادوگر تصرف می کنند. این گوتموگ است که پادشاه جادوگر ترسناک در نهایت به خاطر این کار از او تشکر می کند، و بار دیگر نشان می دهد که او نیرویی است که باید به حساب بیاید.

او در نهایت در نبرد دشت های پلنور جان خود را از دست می دهد، اما نه قبل از اینکه خسارات تصاعدی وارد کند. او بیشتر دستورات را به اورک های دیگر می دهد و حتی کسی است که تقاضا می کند گروند برای نابودی دروازه ها آورده شود. او جرات می کند درست به لبه مرگ قدم بگذارد قبل از اینکه از مسیر آسیب دور شود، همانطور که دیده می شود وقتی او از قطعه ای از آوار که باید جان او را می گرفت، جاخالی می دهد. او به دست گیملی سقوط می کند، همانطور که در نسخه توسعه یافته Return of the King نشان داده شده است، اما مرگ او او را از تهدید کم نمی کند، و هنوز هم او بزرگترین جنگنده اورک است که سرزمین میانه تا به حال شناخته است.