امتیاز شما 0
0
مقالات (انیمه)

10 شباهت غیرقابل انکار بین ازدواج My Happy Marriage و سیندرلا

ازدواج مبارک من (My Happy Marriage) یک درام رمانتیک تاریخی انیمه بر اساس مانگای آکومی آگیتوگی است. این سریال درباره میو سایموری، زن جوانی است که بدون هدیه جادویی متولد شده است. خانواده اش با وجود خون شریفش با او کمتر از یک خدمتکار رفتار می کنند. برای زنده ماندن، میو باید تمسخر و آزار و اذیت بی رحمانه خانواده اش را بپذیرد.

از چند جهت، آغاز ازدواج مبارک من بازگویی سنتی ژاپنی سیندرلا است. این دو شباهت های زیادی دارند که آنها را به هم نزدیک می کند و کمک می کند تا این مانگا عاشقانه به یکی از محبوب ترین انیمه های عاشقانه اخیر تبدیل شود. این بازگویی سیندرلا به سادگی چیز خاصی دارد که هیچ انیمیشن دیگری با الهام از سیندرلا(Cinderella) قادر به انجام آن نیست.

10 میو و سیندرلا والدین محبوب خود را از دست دادند

میو سومی را در سنین جوانی از دست داد

Image در سیندرلا، قهرمان در جوانی مادرش را از دست می دهد. او بعداً پدرش را پس از ازدواج مجدد از دست می‌دهد و باعث می‌شود که سیندرلا چاره‌ای جز زندگی با خانواده شریر خود نداشته باشد. اگرچه اطلاعات کمی در مورد والدین تولد سیندرلا وجود دارد، اما او مورد علاقه آنها بود، زیرا بدرفتاری با او تا زمانی که هر دو از دنیا رفته بودند شروع نشد. به همین ترتیب، سومی، مادر میو، دخترش را بسیار دوست داشت. اگرچه سومی به دلایل سیاسی و پولی وارد رابطه با پدر میو، شینیچی شد، اما هر کاری که می توانست برای حفظ امنیت دخترش انجام داد. این شامل مهر و موم کردن هدیه او به عنوان Usuba برای جلوگیری از سوء استفاده دیگران از او بود. متأسفانه، هنگامی که سومی از دنیا رفت، هیچ کس برای محافظت از میو برای سال‌های متمادی آنجا نبود و همین امر منجر به رنج او توسط سایموری‌ها شد.

 

9 پدر قهرمان دوباره با یک زن خودخواه ازدواج کرد

کانوکو یک زن وحشتناک است

شینیچی و کانوکو سایموری هنگام ملاقات با کییوکا کودوی خارج از صفحه نمایش در ازدواج مبارک من خوشحال به نظر می رسند

در سیندرلا، پدر قهرمان می خواست دوباره عشق پیدا کند. پدر سیندرلا اگرچه دخترش را بسیار دوست داشت، اما می‌خواست به او یک شکل مادری مناسب بدهد. در عوض، او دوباره با یک زن وحشتناک ازدواج کرد و با او صاحب دختر شد. اگرچه زمانی که پدرش هنوز در اطراف سیندرلا بود به اندازه کافی برای مراقبت از سیندرلا مهربان بودند، اما پس از مرگ پدرش چهره واقعی خود را نشان دادند. متأسفانه Miyo چندان خوش شانس نبود. بعد از اینکه مادرش از دنیا رفت و معلوم شد که او هیچ هدیه ای ندارد، پدرش دیگر به او اهمیت نمی دهد و در عوض ترجیح می دهد به عشق اصلی خود و دختری که با هم داشتند دلسوزی کند. نامادری او کانوکو، به خود زحمت نمی دهد تا پنهان شود. او از میو و مادرش رنجیده است که شینیچی را برای مدت کوتاهی از او دور کرده اند. زمانی که میو تنها چهار سال داشت، کانوکو را متهم کرد که یادگاری های مادرش را دزدیده است. از آن زمان به بعد، پس از حبس شدن در انبار، میو کمتر از یک خدمتکار برای خانواده خود شد.

8 خانواده ناتنی می تواند ظالم و شرور باشد

کانوکو و کایا با پور میو بد رفتاری می کنند

میو در قسمت 6 ازدواج مبارک من در مقابل نامادری و خواهرش، کایا، ایستادگی می کند.

سیندرلا تحت حاکمیت ظالمانه نامادری و خواهران ناتنی‌اش سختی‌های زیادی را متحمل شد. با او به عنوان یک خدمتکار رفتار می شد، مجبور می شد لباس های شسته شده و کارهای دیگر از این قبیل را انجام دهد. او حتی نمی توانست به رویدادهای هیجان انگیز مانند توپی که شاهزاده برگزار می کرد برود. هر فرصتی برای سیندرلا برای فرار از زندگی اش سرنگون شد، اما حداقل او موش هایی داشت که با او دوست شوند. وقتی پدرش به دلیل نداشتن هدیه از او دوری کرد، میو کمتر از یک خدمتکار خانواده اش شد. به او اتاق کوچکی برای زندگی داده شد و مجبور شد کارهای خانه را برای خانواده‌اش انجام دهد. حتی در آن زمان، او مجبور بود مورد آزار و غفلت قرار گیرد، به دلیل بی احترامی به خانواده اش مورد ضرب و شتم قرار بگیرد و توسط خواهر ناتنی اش کایا مورد آزار و اذیت قرار گیرد، که حتی چای داغ روی میو می ریخت که ظاهراً اشتباه کرده است. بعد از اینکه او از ازدواج با کیوکا امتناع کرد تا کایا بتواند به جای او با او ازدواج کند، حتی بدتر با او رفتار کردند.

 

7 قهرمان مهربان و ملایم است

این روح پاک لیاقت هیچ یک از دردی را که تجربه کرد را نداشت

میو کیمونوی شکوفه های گیلاس را می پوشد که کییوکا در فیلم ازدواج مبارک من برای او سفارش داده بود

سیندرلا روح مهربانی بود که همیشه تمام تلاشش را می کرد تا به حیوانات اطرافش کمک کند. آنها تنها دوستان او در دنیای سختی بودند که او را یک خدمتکار می دانستند. با این حال، او با لبخند استقامت کرد و تمام آزارهایی را که به او وارد شد را تحمل کرد تا اینکه لباس او برای توپ توسط خانواده ظالمش به کلی از بین رفت. Miyo نیز ملایم و شیرین است. او مراقب است که از احساسات دیگران، به ویژه کوجی، چشم پوشی کند، و حتی نگران خانواده اش است، پس از اینکه آنها سعی کردند کیوکا را از او بگیرند و اموالشان سوخت. اگرچه او ابتدا عزت نفس نداشت، اما همچنان مهربان و فهمیده بود. میو مستحق هیچ‌کدام از رنج‌هایی که سایموری‌ها به او تحمیل کردند، نبود، اما او هنوز هم هر از گاهی به آنها فکر می‌کند.

6 تصور می شود که قهرمان بدون جادو باشد

مییو فاقد هدیه برای رنج است

Image

سیندرلا در دنیایی نسبتاً عادی زندگی می کرد که تصور می شد جادو عجیب و معجزه آسا است. تنها جادوی داستان از مادرخوانده پری او می آید، که سیندرلا را برای توپی که می خواست در آن شرکت کند عالی ساخته بود. او برای سیندرلا یک لباس زیبا و یک دمپایی شیشه ای درست کرد، یک کالسکه کدو تنبل برای او ساخت و دوستان حیوان خود را به خدمتکارانی تبدیل کرد که به سیندرلا کمک می کنند تا با خیال راحت به توپ برسد. در حالی که سیندرلا که یک دختر معمولی است ممکن است در داستانش معمولی باشد، در ازدواج مبارک من نمی توان همین را گفت. به عنوان دختر یک اوسوبا و یک سایموری، میو باید با نوعی هدیه یا حداقل بینایی روح به دنیا می آمد. با این حال، از آنجایی که مادرش قدرت او را برای محافظت از او از بین برد، به نظر می‌رسید که میو بدون هدیه به دنیا آمده است، در حالی که خواهر ناتنی‌اش کایا به اندازه کافی خوش شانس بود که چندین هدیه داشت. به همین دلیل، میو به آرامی فراموش شد، نادیده گرفته شد، و در نهایت به عنوان خدمتکار خانواده اشرافی که به آن تعلق داشت مورد سوء استفاده قرار گرفت.

 

5 با قهرمان فقیر به عنوان یک خدمتکار رفتار می شد

نجیب زنی خدمتکار خانواده اش می شود

آزار مییو توسط خانواده اش در ازدواج مبارک من.

سیندرلا ممکن است در یک خانواده اصیل خوب به دنیا آمده باشد، اما نتوانست آن امتیاز را برای مدت طولانی حفظ کند. سیندرلا بدون اینکه پدر ثروتمندش از او مراقبت کند، مجبور شد به عنوان یک خدمتکار صرف به خانواده اش رسیدگی کند تا جایی برای زندگی و غذایی برای خوردن داشته باشد. با این حال، با او بهتر از میو سایموری رفتار شد. در حالی که سیندرلا در زندگی روزمره‌اش دلایلی برای لبخند زدن پیدا می‌کرد، میو با هر روزی که خانواده‌اش با او بدرفتاری می‌کردند، آرام آرام دچار بی‌تفاوتی می‌شد. با او صحبت می‌کردند، مورد تمسخر قرار می‌گرفتند، و حتی اگر خواسته‌های روزافزون آنها را برآورده نمی‌کرد، آسیب‌های جسمی وارد می‌کردند. اگر می خواست غذا بخورد، باید غذای خودش را درست می کرد. تنها آرامش او انجام کارهای بیرون از منزل برای فرار از خانواده و ملاقات گاه و بیگاه دوست دوران کودکی اش کوجی بود. حتی در آن زمان، به لطف تصمیمات ظالمانه سایموری ها، این موضوع از او گرفته شد.

4 یک مرد شاهزاده، قهرمان را از طریق ازدواج نجات داد

کیوکا در واقع یک ژنرال خوش تیپ است

Kiyoka Kudo Miyo را در اولین قرار ملاقات من در قسمت 3 My Happy Marriage بیرون می آورد.

سیندرلا ممکن بود مجبور شود تا آخر عمر به عنوان یک خدمتکار زندگی کند، اگر مادرخوانده پری او در زمان او به کمک او نمی آمد. به لطف او، سیندرلا می‌توانست در رقصی شرکت کند که در آن قلب شاهزاده جذاب را به دست آورد. وقتی سرانجام او را پیدا کرد، با استفاده از دمپایی شیشه‌ای او که به‌عنوان راهنما به جا گذاشته بود، سیندرلا را به همسری خود درآورد و آنها تا ابد با خوشی زندگی کردند. وقتی میو به او گفته شد نامزد کیوکا کودو خواهد شد، انتظار کمی داشت. شایعه شده بود که او مردی سرد و بی رحم است، بنابراین او انتظار داشت که او را ناامید کند و اگر خوش شانس بود، به عنوان خدمتکار در خانه اش ادامه دهد. با این حال، این ازدواج ترتیب داده شده Miyo را به مردی آورد که همیشه او را دوست دارد و به او احترام می گذارد. سرانجام، Miyo Saimori کسی را داشت که او را از ظلمی که در بیشتر عمرش تجربه کرده بود نجات دهد.

 

3 عشق واقعی هم در ازدواج خوشبخت من و هم در سیندرلا راهی پیدا می کند

هر دو قهرمان برای داستان های عاشقانه خود جنگیدند

Kiyoka Kudo با میو سایموری در باغ قدم می‌زند در حالی که در فیلم My Happy Marriage چتر در دست دارد.

وقتی سیندرلا آن شب توپ را ترک کرد، به این دلیل بود که ساعت نیمه شب را نشان می داد و تمام جادوی مادرخوانده پری را از بین می برد. تنها چیزی که برای شاهزاده به جا گذاشته بود یک دمپایی تک شیشه ای بود. با این حال، شاهزاده چارمینگ تمایلی به تسلیم شدن نداشت. او در قلمرو پادشاهی به دنبال زنی بود که کاملاً با دمپایی شیشه ای مناسب باشد. با کمی جادوی افسانه ای، دمپایی فقط به کفش سیندرلا می خورد و این دو عاشق را دوباره به هم نزدیک می کند. میو در ازدواج مبارک من سخت‌تر بود. خواهر ناتنی او کایا به خاطر ازدواج با مردی جذاب و خوش تیپ به میو حسادت کرد. او تصمیم گرفت که کیوکا را برای خودش می خواهد و برای داشتن او هر کاری می کند. بنابراین، او و مادرش میو را در انباری حبس کردند، جایی که کیمونوی جدیدش را نابود کردند، او را کتک زدند، و حتی سعی کردند او را تا حد مرگ خفه کنند، فقط به این دلیل که میو از عشق تازه‌ای که در کیوکا دریافت کرده بود دست نمی‌کشد. آنقدر او را دوست داشت که اجازه داد برود. خوشبختانه، کیوکا به لطف دوست دوران کودکی خود کوجی، میو را پیدا کرد و او را از سرنوشتی وحشتناک نجات داد.

2 جهان در هر دو داستان جادویی است

میو به مادرخوانده پری نیاز نداشت

Miyo and Kiyoka in My Happy Marriage Season 2 تریلر.

جادوی زیادی در سیندرلا وجود نداشت. ممکن است حیوانات سخنگو برای کمک به سیندرلا وجود داشته باشند، اما بیشتر جادو از مادرخوانده پری سیندرلا بود. پری مسن می تواند یک لباس جدید زیبا برای سیندرلا بسازد و او را با کالسکه کدو تنبل به توپ برساند. مادرخوانده پری به تحقق رویاهای سیندرلا کمک کرد. با این حال، در ازدواج مبارک من، جادو به عنوان هدیه وجود دارد. افراد خاص دارای تنوع گسترده ای از قدرت های جادویی بودند. به عنوان مثال، کیوکا کودو هم بر آتش و هم بر برق کنترل دارد. در همین حال، Miyo Maiden of Dream-Sight است، یک Usuba با قدرتی که حتی در بین کاربران Gift بسیار نادر است. وقتی میو کسی مثل کیوکا دارد که از او مراقبت کند نیازی به مادرخوانده پری نداشت.

 

1 خانواده ظالم قهرمان هر چه به سراغشان می آید را دریافت می کنند

شیطان دسرهای خود را درو می کند

Image

در فیلم دیزنی، خانواده ناتنی سیندرلا ممکن است به دلیل ظلم به سیندرلا در تمام عمرش رفتار عادلانه ای را که سزاوار آن بودند، نداشته باشند. در مورد نسخه برادران گریم نمی توان همین را گفت. خواهران او قسمت هایی از پاهای خود را بریدند تا در دمپایی شیشه ای قرار گیرند. سپس توسط پرندگانی که سیندرلا از آنها مراقبت می کرد کور می شوند. نسخه های دیگر داستان، خانواده ناتنی را به سرنوشت وحشتناک دیگری واگذار کردند. در ازدواج مبارک من، کایا از مردانی می‌خواهد که میو را می‌دزدند تا بتواند خواهرش را مجبور کند نامزدش را به کایا بسپارد. با این حال، Miyo همچنان امتناع می کند و به خاطر آن مورد ضرب و شتم قرار می گیرد. با این حال، کیوکا به کمک او می آید. در پی او، املاک سایموری در آتش سوخت. شینیچی و کانوکو باید تمام خدمتکاران خود را اخراج کنند و به خانه روستایی کوچکتر خود نقل مکان کنند. در همین حین، کایا برای کار برای خانواده ای که به سختگیری معروف است فرستاده می شود. سایموری ها دیگر هرگز میو را آزار نخواهند داد.

نظرات

نظر خود را به اشتراک بگذارید

امتیاز شما 0