صحبت بدنام ناروتو بدون جوتسو به یک میم تبدیل شده است

ناروتو اوزوماکی در میان قهرمانان انیمه شونن به خاطر دستاوردهای داخلی و خارجی قابل توجه خود متمایز است. با این حال، یکی از ویژگی های او سالهاست که مورد انتقاد قرار گرفته است و آنTak no Jutsu ناروتواست. در حالی که اغلب مورد تمسخر قرار می گیرد، این "جوتسو" منحصر به فرد برای رشد شخصیت او ضروری است و به طرفداران اجازه می دهد تا در سطح عمیق تری با او ارتباط برقرار کنند. از زمان نتیجه گیری ناروتو و حتی در طول مدت طولانی آن، الگوهای رفتاری در مورد این تکنیک همچنان ظاهر می شوند. اهمیت آن بسیار فراتر از همه طنزی است که در آن درهم پیچیده شده است.

اگر یک میم وجود داشته باشد که از شخصیت ناروتو جدا نشده است، آن جوک های بی پایانی است که طرفداران درباره Talk no Jutsu او ایجاد می کنند. ناروتو برخلاف دیگر تکنیک‌هایش، به هیچ قدرت خاصی برای استفاده از آن‌ها تکیه نمی‌کند – این صرفاً از قلب همدل او سرچشمه می‌گیرد که از آن برای تغییر ذهن حتی روان‌پرورترین قاتل‌ها و جنایتکاران بدنام در دنیای نینجا استفاده می‌کند. در حالی که این خوش بینی می تواند به عنوان یک نقطه قوت در نظر گرفته شود، طرفداران گاهی ناامید می شوند، زیرا این جوتسو اغلب از هیجان و اکشن مبارزات او می کاهد. با این حال، Talk no Jutsu به دور از ناامیدی است، زیرا واقعاً هسته موضوعی داستان را منعکس می کند.

Talk no Jutsu توسط یکی از مربیانش به ناروتو منتقل شد

تاثیر ایروکا بر ناروتو بیشتر از چیزی است که به نظر می رسد

ایروکا اومینو، یکی از معلمان ناروتو در آکادمی، در میان تبعیض هایی که از سوی روستاییان با آن روبرو بود، به اولین معتمد ناروتو تبدیل شد. علیرغم اینکه از نظر بیولوژیکی با ناروتو مرتبط نیست، ایروکا اولین شخصیت پدر او است و نقشی حیاتی در شکل دادن به او و انتقال توانایی‌هایی که بعداً میراث ناروتو را تعریف کرد، ایفا کرد. طرفداران بر این باورند که تاک نو جوتسو افسانه ای ناروتو، همانطور که در قسمت های اولیه سریال دیده می شود، از ایروکا سرچشمه گرفته است. ناروتو که از عشق و مراقبتی که اکثر کودکان هم سن و سالش تجربه می کردند محروم بود، در تنهایی و انزوا زندگی می کرد. او که می‌خواست عشقی را که کمبودش نداشت، جا بیاندازد و دریافت کند، دروغ‌های میزوکی را باور کرد و سعی کرد طومار مهرها را بدزدد. با این حال، سخنان صمیمانه ایروکا - اذعان به درد ناروتو و قول حمایت از او - به نقطه عطفی در زندگی او تبدیل شد. توانایی ایروکا در انتقال درک و اطمینان نقش بزرگی در تثبیت شخصیت او به عنوان یک قهرمان واقعی داشت. این لحظه به ناروتو اجازه داد تا زندگی را با دیدی مثبت تر ببیند، زیرا می دانست او دیگر تنها نیست.

سخنان ایروکا نه تنها ناروتو را در آن روز نجات داد، بلکه آنها بذرهای معروف Talk no Jutsu را کاشتند.

شاهد به خطر انداختن ایروکا برای او نیز اعتماد و تحسین ناروتو را به او تقویت کرد. ایروکا به ناروتو قدرت درک و همدلی را نشان داد. توانایی هوکاگه هفتم در ارتباط با دیگران، حتی دشمنانش، منعکس کننده درس هایی است که ایروکا در اوایل به او آموخت. اقدامات ایروکا ثابت کرد که حتی محکم ترین دیوارهای نفرت و درد را می توان با صمیمیت شکست و او را به منشأ واقعی جوتسو تبدیل کرد که نه تنها زندگی ناروتو بلکه کسانی را که ناروتو با موفقیت بر آنها تأثیر گذاشت تغییر داد.

بیشترین توانایی ناروتو اوزوماکی به دور از غیرمنطقی است

Talk no Jutsu شخصیت ناروتو را تعریف می کند

میم‌هایی که طرفداران بی‌شماری درباره Talk no Jutsu ایجاد کرده‌اند باعث شده است که برخی ارزش این توانایی را نادیده بگیرند یا کاملاً نادیده بگیرند. در میان تمام قهرمانان شونن، ناروتو به خاطر این رویکرد منحصربه‌فرد متمایز است، زیرا بسیاری دیگر به جای ارائه فرصت‌هایی که برخی احساس می‌کنند لیاقت آن‌ها را ندارند، تنها به مبارزه و شکست دادن حریفان خود متکی هستند. به همین دلیل، Talk no Jutsu اغلب نامعقول و غیر ضروری خوانده می شود. چیزی که گاهی اوقات طرفداران از دست می دهند این است که Talk No Jutsu ابزار اصلی ناروتو نیست. مانند بسیاری از قهرمانان شونن، ناروتو در صورت لزوم از عمل و زور استفاده می کند. به اصطلاح غیرمنطقی Talk no Jutsu اشتباه فهمیده شده است - فقط زمانی استفاده می شود که ناروتو با مخالفان خود مبارزه کند و پتانسیل خوبی را در آنها ببیند. به عنوان شخصیت اصلی سریال، شخصیت ناروتو برای سوق دادن داستان و مضامین آن به سمت خوش بینی نوشته شده است. او خلق شد تا در مقابل شخصیت های اخلاقی پیچیده ای مانند اوروچیمارو قرار گیرد، که اغلب کودکان محروم از عشق یا تربیت را برای پیوستن به هدف او دستکاری می کردند. در حالی که میم ها طرفداران را سرگرم می کنند، نباید منجر به تمسخر ناروتو یا سریال شوند. طرفداران همچنین باید بدانند که ناروتو تنها شخصیتی نیست که ویژگی‌های Talk No Jutsu را نشان داده است. ایروکا، هاشیراما سنجو و جیرایا از کلمات خود استفاده کردند تا دیگران را مانند مادارا اوچیها و اوروچیمارو از مسیرهای تاریک تر دور کنند. میناتو نامیکازه، هوکاگه چهارم، علیرغم زمان محدودش، توانایی خود را در برقراری ارتباط با دیگران به گونه‌ای نشان داد که روند داستان را شکل داد. Talk No Jutsu منعکس کننده اعتقاد ناروتو به درک و همدلی است و او را به عنوان یک قهرمان واقعی تعریف می کند.

Talk No Jutsu هسته فلسفی فرنچایز را در بر می گیرد

Talk no Jutsu نماینده سری بود، نه فقط یک خط پانچ

Naruto’s Talk no Jutsu غیر منطقی نیست. با هسته فلسفی و موضوعی سریال همسو است. ناروتو اوزوماکی هرگز قرار نبود به سادگی بجنگد و حریفان خود را شکست دهد. رویکرد او برای برقراری ارتباط با دشمنانش از طریق درک و همدلی، بخش کلیدی شخصیت او است. گارا، یکی از نزدیکترین دوستان ناروتو و یک دشمن سابق نمونه بارز آن است. گارا که با سخنان و اعمال ناروتو تغییر کرد، دیدگاه خود را نسبت به زندگی تغییر داد و به رهبر دلسوز دهکده خود تبدیل شد و نشان داد که نفوذ ناروتو تا چه اندازه او را شکل داده است. ناروتو به ما می آموزد که پذیرش شکست یا دراز کردن دست به سوی دیگران ضعف نیست بلکه نشانه قدرت است. ناروتو فقط در مورد نبردهای هیجان انگیز نیست. حامل پیام و درس های عالی است که با مخاطبانش می ماند. همانطور که ناروتو نشان داد، شفقت یک نقص نیست، بلکه بخشی عمدی از سفر او برای کمک به دیگران برای یافتن راه است. در حالی که برخی از قهرمانان شونن از کلمات برای تغییر حریفان خود استفاده می کنند، روش های آنها مانند ناروتو برجسته نشده است. این تمرکز باعث برجسته شدن شخصیت و پیشرفت ناروتو می شود.

ناروتو شخصیت قابل تحسینی است زیرا نه تنها دلسوز است، بلکه عمیقاً همدل است.

Talk no Jutsu فقط یک میم نیست. اعمال و سخنان ناروتو منعکس کننده اعتقاد او به رستگاری و تعهد او به دیدن خوبی در دیگران است. او به مخالفان خود اجازه می دهد تا احساسات ناگفته خود را بیان کنند و به آنها کمک می کند تا خوبی های درون خود را تشخیص دهند و در نهایت با آن کنار بیایند. در حالی که میم‌های مربوط به Talk no Jutsu به طرز طنزآمیزی خلاقانه هستند، طرفداران باید آن را به عنوان یک عنصر تعیین‌کننده از داستان ناروتو ببینند - داستانی که یک داستان را ارائه می‌کند. پیامی قدرتمند در مورد امید، فرصت های دوم و اهمیت درک.