چرا ریچر در فصل ۳ بر خلاف کتاب برای مرگ سرکار کول گریه نکرد؟

هشدار: افشاگرهای عمده در مورد فصل ۳ نمایش پرایم ویدو Reacher (ریچر)، قسمت ۴ "Dominique" در این مطلب وجود دارد

حاوی مطالب خشونت آمیز

 

Reacher فصل ۳، مرگ گرافیکی شاگرد شخصیت اصلی به نام Kohl را کمرنگ کرده است، از جمله حذف صحنه‌ای که در آن جک بر اثر مرگ او گریه می‌کند. کتاب‌های Jack Reacher اثر Lee Child نزدیک به ۳۰ سال است که منتشر می‌شوند و با وجود اینکه شخصیت اصلی هرگز واقعاً تغییر یا تکامل نمی‌کند، این مجموعه خواندنی اعتیادآور است.

ریچر ذهن شرلوک هلمز را دارد به همراه بدنی شبیه Dolph Lundgren، و هر جا که ظاهر شود، معمولاً یک فیلم اکشن در اطراف او جریان می‌یابد. Reacher فصل ۳، اقتباسی از Persuader اثر Child است، جایی که انتقام‌جوی نقش آلن ریچسون به طور پنهانی به دنبال دشمن قدیمی می‌رود.

در حالی که رمان‌های مختلف اهمیت شخصی خاصی برای ریچر در یک ماموریت یا تحقیقات ایجاد کرده‌اند، به ندرت می‌بینیم که او احساساتی شود.

ریچر در کتاب‌ها حتی خونسردتر از نسخه اقتباسی آمازون است؛ جایی که نمونه‌های کمی از از دست دادن خونسردی جک یا اجازه دادن به عصبانیتش برای غلبه بر خود مشاهده می‌شود. حتی در فصل ۳، زمانی که جسد تکه‌پاره دوست و همکارش Dominique Kohl (Mariah Robinson) را کشف می‌کند، احساسات خود را کنترل می‌کند.

ریچر پس از کشف جسد تکه پاره Kohl در کتاب Persuader اثر Lee Child گریه می‌کند

Kohl به طرز وحشتی در Persuader تکه‌پاره شد

این به این معنا نیست که ریچر بازی آلن ریچسون از مرگ Kohl دل‌شکسته شده باشد، اما به جز از حالت خیره و فشار دادن فک، آن احساسات درونی باقی می‌مانند. این در تضاد با Persuader است، جایی که واکنش ریچر به شکنجه و قتل Dominique Kohl انفجاری‌تر به تصویر کشیده شده است.

ریچر جسد به شدت تکه‌پاره Kohl را در خانه افسر اطلاعات نظامی فاسد Quinn (Brian Tee) کشف می‌کند، جایی که او به شدت کتک خورده و شکنجه شده بود پیش از آنکه Quinn به مغزش چاقو بزند. ریچر پس از یافتن جسد Kohl هم استفراغ می‌کند و هم گریه می‌کند و اذعان می‌کند که حداقل ۲۰ سال از آخرین باری که گریه کرده بود گذشته است.

این لحظه‌ای بسیار آسیب‌پذیر برای شخصیت است که نشان می‌دهد چقدر به Kohl اهمیت می‌داد و مرگ او چقدر وحشیانه بود. نمایش آمازون شدت خشونت قتل Kohl را بسیار کاهش داده است؛ دقیقاً مشخص نیست Quinn چه کرده و جزئیات شکنجه او به صورت مبهم ارائه شده است.

ریچر در فصل ۳ وقتی برای گریه کردن بر Kohl ندارد

سریال خط زمانی اطراف مرگ Kohl را فشرده کرده است

Kohl و ریچر در حال بررسی Quinn به دلیل فروش اطلاعات محرمانه بودند و از آنجا که ریچر می‌خواست اعتبار Kohl به او تعلق بگیرد، مسئولیت دستگیری Quinn را به او واگذار نمود. این امر به اشتباه فاجعه‌باری انجامید و ریچر سال‌ها با گناه و پشیمانی زندگی می‌کند. فصل ۳ خط زمانی را تا اندازه‌ای فشرده می‌کند تا ریچر تقریباً بلافاصله پس از یافتن جسد Kohl، Quinn را پیدا و رو در رو شود. بنابراین، ریچر زمان کمی برای غمگینی بر دوستش داشت چرا که ذهنش فوراً به انتقام از Quinn متمرکز گشت.

ریچر Quinn را گرو گرفته، او را به لبه یک پرتگاه می‌برد و با تفنگ خویش به پیشانی او شلیک می‌کند. منطقی است که این باید Quinn را به سه روش متفاوت کشته می‌بود، اما به شکلی معجزه‌آسای زنده می‌ماند. به محض اینکه ریچر این موضوع را کشف می‌کند، تشنگی انتقام او را در سراسر فصل ۳ برمی‌انگیزد، به طوری که ریچر Quinn را به عنوان "تنها بدترین فردی که تاکنون شناخته‌ام" می‌نامد. البته، امکان دارد که ریچر به دور از صحنه برای Kohl گریه کرده باشد، چرا که تروما و گناه مرتبط با قتل او هرگز از دلش نرفته است. شاید سازندگان احساس کردند که ابراز اینگونه احساسات آشکار برای شخصیت آلن ریچسون می‌تواند حواس‌پرت‌کننده باشد یا در اجرای نادرست، کلیشه‌ای جلوه کند. مخاطبان به اینکه جک خود را کنترل کند عادت دارند، بنابراین گریه او قدمی جسورانه می‌بود.

گریه ریچر می‌توانست صحنه‌ای تکان‌دهنده در سریال آمازون باشد

سازندگان باید به وحشت مرگ Kohl پایبند می‌بودند

ریچر خودش از نسلی طولانی و پرافتخار از قهرمانان اکشن سخت برخوردار است، مردانی که به کلمات اندک معروف هستند - معروف‌ترین عبارت کتاب‌های Child، «Reacher چیزی نگفت» - و به ندرت اگر گاه هم گریه می‌کنند. تصور اینکه آرنولد شوارزنگر در فیلم Commando یا سیلوستر استالون در فیلم Cobra اشک بریزند، غیرممکن است زیرا در ژانر اکشن این گونه ابراز احساس وجود ندارد. دیدن ریچر آلن ریچسون در حالی که بر جسد Kohl گریه می‌کند، لحظه‌ای واقعاً تکان‌دهنده می‌بود و این چیزی بود که سریال باید امتحان می‌کرد.

اگر نویسنده Lee Child احساس کرد که مناسب است ریچر گریه کند، پس این امر می‌توانست در سریال نیز موفق عمل کند.

دوباره، احتمالاً نگرانی وجود داشت که صحنه گریه برای ریچر بیش از حد نمایان شود، اما این حرکت تأثیر موجود در کتاب را کاهش می‌دهد. Child می‌خواست خوانندگان حس کنند که ریچر پس از کشف Kohl چه احساسی داشت، شامل خشم و درد. شیوه نمایش این احساسات در سریال همچنان احساسی است، اما پایبندی به واکنش اصلی ریچر آن را بسیار قدرتمندتر می‌ساخت.

مرگ Kohl نقطه عطفی در زندگی و دوران نظامی ریچر است و چیزی است که او تا همیشه با خود حمل خواهد کرد.

اگر Lee Child احساس کرد که مناسب است قهرمان کم‌حرفش گریه کند، آن‌گاه این امر می‌توانست در سریال نیز عملی شود. برخی از بینندگان ممکن است این واکنش به ظاهر بیش از حد "شیرین" را دوست نداشته باشند، اما گریه ریچر بر اثر مرگ ظالمانه دوستش به هیچ وجه او را از مردانگی کم نمی‌کند. علاوه بر این، او پیش از این در یک بازگشت صحنه‌ای در فصل ۱ پس از دیدار با مادر در حال مرگش، اشکی ریزیده بود.