
هر برخورد با روح در رد دد ردمشن 2 باعث ایجاد احساس ترس در بازیکنان میشود و آنها را در بهترین و بدترین حالتها به لرزه میاندازد تا بخواهند دوباره بر گردونهٔ خود سوار شوند و از منطقهٔ تسخیرشدهای که در آن گشتزنی میکنند، خارج شوند. ترسناکترین برخوردها در رد دد ردمشن 2 همیشه ماورایی هستند، و در واقع 5 برخورد با روح وجود دارد که میتوانید در رد دد ردمشن 2 تجربه کنید.
برای بازیکنانی که میخواهند کمی دچار لرزش شوند، میتوانند هر یک از برخوردهای روح را در رد دد ردمشن 2 در زیر پیدا کنند، همراه با اینکه چگونه آنها را در بازیهای خود بیابند، و همچنین داستانهای مربوطه که بیشتر رازهای این روحهای ماورایی را توضیح میدهد.
5 بیوه گورستان سن دنيس
رنج کشیدن یک روح خندهدار در گورستان سن دنيس
- چگونه میتوان بیوه روح را یافت: در هنگام ماموریت آنجلو برونته، انسانی با شهامت (فصل 4) گورستان سن دنيس را کاوش کنید.
سن دنيس بسیاری از وحشتها را در خود دارد، مانند خونآشامی که در شب پنهان شده است. اما، عمیق در گورستان مهآلود سن دنيس، آرتور مورگان ممکن است به سرعت صدای نالهٔ یک شخصیت پوشیده در سیاه را متوجه شود. حتی سریعترین و بااستعدادترین بازیکنان هم قادر نخواهند بود به او برسند، زیرا به محض اینکه او به یک گوشه میرسد – او ناپدید میشود، گویی که به سادگی… ناپدید شده است. بیوه سن دنيس را میتوان برای اولین بار هنگام گریه بر روی یک قبر مشاهده کرد، اما فقط در طی ماموریت فصل 4: آنجلو برونته، انسانی با شهامت. به محض اینکه آرتور وارد گورستان میشود، او عقبنشینی میکند، و گویی جان حتی او را نمیبیند. بدتر این است که او از گورستان خارج نمیشود و به جای آن آرتور را عذاب میدهد، با دویدن از قبر به قبر و ناپدید شدن بدون هیچ نردبان.
تلاش برای شلیک به او هیچ نتیجهای ندارد، بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد که او واقعاً یک روح است. با این حال، تحقیقات بیشتر از یوتیوبر معروف رد دد ردمشن 2: Strange Man نشان میدهد که او خطوط صدای قطع شدهای داشته است، که در آنها خنده کرده و ناپدید میشود، گویی که او در حال پرستش چیزی شیطانی و مرده یا در میانهٔ یک مراسم گورستانی است.
4 قطار روح
یک قطار روح در رودز، روحهای گمشده را سوار میکند
- چگونه میتوان قطار روح را یافت: در ساعت 3 بامداد در خطوط آهن در ورودی لیموین صبر کنید.
در ناحیهٔ شمال غرب ایالت لیموین، درست در کنار تابلو ورودی که سوارکاران جدید را به ایالت خوش آمد میگوید، بازیکنان ممکن است برخی از خطوط آهن متروکه را در ساعات ابتدایی صبح، حدود ساعت 2-3 بامداد، بیابند، جایی که شاید حس ششم اسب آنها باعث میشود که او در ناامیدی بلرزد، زیرا زنگ یک قطار روحی از کنارشان عبور میکند.
قطار روح لیموین در خطوط آهن زوزه میکشد و درست از کنار آرتور مورگان عبور میکند که تنها سوارکار گواهیدهنده آن است. تصویر بیرنگ روحی قطار از خطوط آهن عبور میکند و نالهٔ گریهآلود بوق قطار نشاندهندهٔ روحهای گمشدهای است که هنوز در حال سوار شدن بر آن هستند در حالی که سعی در پیدا کردن یک خانه دارند.
اگرچه هیچ داستانی در مورد قطار روح وجود ندارد که قابل کاوش باشد، پیدا کردن آن در میان خطوط آهن رودز به آرتور مورگان این سوال را میدهد که آیا او احتمالاً مقداری مشروبات الکلی مینوشد، و این یادآوری کاملاً مطمئن است که باید از خطوط آهن دوری کند، یا شاید در ساعت 3 صبح رکاب نزنند؟
3 جنرال کوئینسی تی. هاریس و سپاهیانش
ترسویی یک جنرال کنفدراسیون از طریق نجواهای سربازان مردهاش جاودانه شده است
- چگونه میتوان روح کنفدراسیون را یافت: در بولجر گلید در مناطق اسکارلت مدوز بین ساعت 12 تا 4 بامداد، در حین طوفان رعد و برق کاوش کنید.
در شرق ملک بریثویت در لیموین، بازیکنان میتوانند بولجر گلید را کشف کنند، ویرانههای نبرد اسکارلت مدوز در سال 1864، جایی که جنرال کوئینسی تی. هاریس به مردانش دستور داد تا برای کنفدراسیون بجنگند در جنگ داخلی. هاریس ممکن است به عنوان یک قهرمان در میان مردم لیموین دیده شود، اما این نبرد هنوز جانهای بسیاری را گرفت و آن روحهای گمشده هنوز هم در میدان نبرد در تمام آن سالها حضور دارند.
اگر آرتور به بولجر گلید سفر کند، آنها نجواهای ارواح قربانیان برنامههای جنرال کوئینسی تی. هاریس را میشنوند و روحهایشان اکنون در این نبرد ابدی و نادیدنی گرفتار شدهاند، جایی که هاریس ارثی بدون لطمه و دستنخورده از حقیقت جنرال هاریس و سربازانش از نبرد همه آن سالها پیش دارد.
هاریس جنگ طلب بود و هر مرد در نبرد به ناچار از موضع دفاعی خود برای جنگیدن به دستور هاریس خارج میشد،آنها را به نابود کردن مخالفین وادار میکرد، بدون اینکه به تعداد جانهایی که از دست میرفتند توجه کند. هاریس مردانش را مجبور به حمله میکرد در حالی که خود در حال عقبنشینی بود. با این تعداد کشته، متأسفانه این ارواح حتی از این موضوع آگاه نیستند، و در حالی که فقط میتوان آنها را شنید و نه دید، واقعیت زندگی آنها در عذابی ابدی در نبردی که در آن هستند، یادآوری تلخی است که جنگ جهنم است.
2 یوجین هاتون و اثل بوشارد
یک زوج جوان و مرده در ریو نیک ریج از طریق نجواهای ترسناک آزار میدهند
- چگونه میتوان زوج روح را یافت: در هر زمان یا شرایط جوی در ریو نیک ریج کاوش کنید.
رودخانه ریو نیک، یکی از دوستانهترین مکانها در نیو هانوور نیست و ساکنان این منطقه، مردمی واقعی از جامعه هستند که در جنگلها در تبعید در این قلمرو متروکه از طبیعت زندگی میکنند. برای آن دسته از احمقهای شجاع که در جنگلهای دره ریو نیک سفر میکنند، ممکن است به اندازهای بدشانس باشند که با نجواهای ترسناک روحهای گمشده یوجین هاتون و اثل بوشارد، زوجی که سالها پیش در این جنگلها گم شدند، مواجه شوند.
این نجواهای روحی، فضای جیرجیرکها و جغدهای جیرجیرکننده را میشکافند و آرتور مورگان میخواهد در لحظهای که یکی از یوجین یا اثل نجوا میکند، برگردوان خود را بگیرد. در واقع، داستان یوجین و اثل از طریق یک نمایش کارتون در ولنتاین، سرناد روحی روایت میشود.
در سرناد روحی، یوجین و اثل عاشق جوانی هستند که شبها برای یک پیادهروی دور از والدین خود ملاقات میکنند، اما یوجین به طرز وحشتناکی سرش بریده میشود (احتمالاً به دست نسخههای روحی چکمههای قرمز). وقتی که به شهر برمیگردد، اثل تلاش میکند توضیح دهد که یوجین چگونه مرده است، اما مردم شهر او را به عنوان قاتل تلقی کرده و به عنوان جادوگر او را به آتش میزنند. آیا اثل جادوگری بود که یوجین را به عنوان قربانی کشته است، یا آیا روحهای آنها به دلیل چکمههای قرمز برای همیشه به جنگل محبوس شدهاند؟
1 آگنس داود
دختر روحی در باتلاق که قادر به عبور نیست
- چگونه میتوان دختر روح را یافت: در آبهای آبی لیموین، در شرایط مهآلود بین ساعت 11 تا 4 بامداد کاوش کنید.
در حالی که بیشتر ارواح در رد دد ردمشن 2 تنها نجواهای مردگان هستند، تجلی فیزیکی واقعی یک روح میتواند در باتلاقهای آبی لیموین دیده شود، جایی که در نیمهشب در میان مه، آگنس داود به عشقش صدا میزند و در طول شب طولانی و سرد از باتلاقهای لیموین فریاد میزند، بدون اینکه به آرامش یا نجات برسد در این شکل نورانی.
در گورستان شیدی بل، آرتور میتواند قبر آگنس داود را کشف کند، یک زن جوان که در سال 1883 جان خود را گرفته است. داستان آگنس از طریق 16 برخورد منحصر به فرد در باتلاق آبی توضیح داده شده است، با جزئیات بیشتر که از طریق خاطرات گفتاری در سرتاسر باتلاق افشا میشود. احتیاط کنید، نزدیک شدن بیش از حد به آگنس باعث میشود که او ناپدید شود، اما کسی چه کسی میخواهد نزدیک به یک روح واقعی در باتلاق شود، حتی با یک تفنگ در دست؟
آگنس داود داستانی دلخراش دارد، که او به یک مرد متأهل عاشق شده است و عاشقانه نیز به آن افتاده است. آگنس به آن مرد، ازدواجش و فرزندش نیاز داشته است، اما این صرفاً یک رابطهای بود که به ڈی منصب میانجامید. آگنس به زودی پسر مرد متأهل را به دنیا میآورد. با کاهش شدید سلامت عقلش، انتظار میرود که آگنس پدر، عشق و فرزندش را بکشد و سپس خود را در درختی که در آن ابتدا عاشق شد، بیندازد. مشاهده داستان این دختر روحی غمانگیز ترسناک است، بهویژه زمانی که آخرین برخورد شاهد جسد روح آگنس است که از سیاهی درختی مرده بر روی طناب آویزان شده است، بعد از اینکه آرتور را با صدای آرامبخش خود به جلو میخواند.
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید