
مجموعه فیلم هری پاتر هری را دنبال می کند که او به سرنوشت خود به عنوان برگزیده می رسد تا یک بار برای همیشه با ارباب تاریکی مبارزه کند و شکست دهد. با کمک شخصیت هایی مانند ران ویزلی، هرمیون گرنجر، آلبوس دامبلدور و حتی سوروس اسنیپ، هری و ولدمورت بیش از یک بار در جنگی که بعدها به عنوان دومین جنگ جادوگران شناخته شد، رو در رو می شوند. اولین جنگ جادوگران اولین تلاش ولدمورت برای تسلط بر جامعه جادوگران بود که توسط خود هری پاتر خنثی شد، حتی اگر او در آن زمان نوزادی بیش نبود. کتابهای هری پاتر وقایع جنگ جادوگران دوم را دنبال میکنند و بسیاری از نبردهای مهم را معرفی میکنند که برخی از آنها یا کنار گذاشته شدهاند یا در اقتباسهای سینمایی تغییر کردهاند. جنگ جادوگران دوم شاهد نبردها و حملات بزرگ بسیاری است که برخی از آنها منجر به تلفات دلخراش، جراحات یا حتی افشاگری های متحول کننده زندگی می شود. در نبردهای جنگ جادوگران دوم، متحدان و دشمنان مختلف با یکدیگر روبرو می شوند، در یک جنگ آشکار که تنها دو سال به طول انجامید. اما در حالی که فیلمهای هری پاتر بیشتر بزرگترین رویدادهای جنگ جادوگران دوم را دنبال میکنند، جزئیات، شخصیتها و نتایجی وجود دارد که یا از فیلم حذف شدهاند یا به دلیل محدودیت ها زمانشان تغییر یا کاهش یافتهاند.
نبرد دپارتمان اسرار آغاز جنگ آزاد را رقم زد
نبرد دپارتمان اسرار اولین نبرد بزرگ در جنگ جادوگران دوم بود، نبردی که آغاز جنگ آشکار بین ولدمورت و مرگ خوارانش و هری پاتر، آلبوس دامبلدور و فرهنگ ققنوس بود. . این نبرد در سال پنجم هری در هاگوارتز در هری پاتر و محفل ققنوس رخ داد. در این مدت، وزارت سحر و جادو هنوز بازگشت ولدمورت را تکذیب می کرد و سعی می کرد هری و دامبلدور را بدنام کند. وزارتخانه دولورس آمبریج را برای تدریس در هاگوارتز فرستاد و بعداً مدرسه را بهمنظور کنترل دانشآموزان و معلمان به دست گرفت، و دولورس از اینکه دانشآموزان در درسهای دفاع از هنرهای تاریکی خود یاد بگیرند و تمرینهای جدید را انجام دهند، امتناع کرد، در عوض آنها فقط یادگیری را انتخاب کردند. نظریه
تلفات | سیریوس بلک |
---|
هرمیون که از کنترل آمبریج خسته شده بود، برنامه ای برای یادگیری و تمرین جادوهای دفاعی جدید طراحی کرد و ارتش دامبلدور اینگونه آغاز شد. ارتش دامبلدور نام گروهی از دانش آموزان بود که می خواستند جادوهای دفاعی را یاد بگیرند و تمرین کنند، جایی که هری پاتر معلم آن خواهد بود. در همان زمان، هری برای حفظ ارتباط با پدرخوانده اش سیریوس بلک تلاش کرد. وزارت همچنان سیریوس را یک مرگ خوار و یک جادوگر تاریک خطرناک می دانست که از آزکابان، زندان جادوگر فرار کرد. سیریوس مجبور بود مخفی بماند و هنگامی که دولورس آمبریج اداره هاگوارتز را تصاحب کرد، تمام ارتباطات داخل و خارج مدرسه توسط وزارت نظارت میشد و این بدان معنا بود که هری نمیتوانست آشکارا با سیریوس ارتباط برقرار کند. در همان زمان، ارتباط هری با ولدمورت عمیقتر شد و هری توانست به ذهن خود ولدمورت نگاه کند. این چیزی بود که آلبوس دامبلدور می خواست به هر قیمتی جلوی آن را بگیرد و به سوروس اسنیپ سپرد تا به هری اکلومنسی آموزش دهد تا ارتباط هری با ذهن ولدمورت را مسدود کند. زمانی که ولدمورت ناگینی را برای حمله به آرتور ویزلی که از ورودی دپارتمان اسرار وزارت سحر و جادو محافظت می کرد، فرستاد، همه چیز پیچیده تر شد. ولدمورت چیزی میخواست که در آن بخش پنهان باشد، و زمانی که متوجه ارتباط خود با ذهن هری شد، ولدمورت از آن به نفع خود استفاده کرد. ولدمورت تصویری را در ذهن هری کاشت که باعث شد هری باور کند که سیریوس در وزارتخانه اسیر است و هری چاره ای جز رفتن و نجات او نداشت. برخی از اعضای ارتش دامبلدور با او رفتند: لونا لاوگود، نویل لانگ باتم و جینی ویزلی، در کنار بهترین دوستان هری، ران ویزلی و هرمیون گرنجر. متأسفانه، وقتی هری متوجه شد که ولدمورت او را فریب داده تا به وزارت سحر و جادو برود، همه چیز تغییر کرد. او این کار را انجام داد زیرا آنچه ولدمورت می خواست پیشگویی بود که در دپارتمان اسرار پنهان شده بود و تنها کسانی که توانستند آن را انتخاب کنند خود هری و ولدمورت بودند. مرگ خواران منتظر هری و دوستانش از جمله لوسیوس مالفوی و بلاتریکس لسترنج بودند. با شروع نبرد، اعضای Order of the Phoenix برای کمک به هری و دیگران وارد شدند. اما نبرد هاگوارتز با یکی از بزرگترین تلفات تمام شد: مرگ سیریوس بلک به دست بلاتریکس لسترنج. فقط دو چیز خوب از نبرد دپارتمان اسرار بیرون آمد. ابتدا هری سرانجام از پیشگویی سیبیل ترلاونی در مورد سرنوشت خود و ولدمورت مطلع شد. و دوم، وزیر وقت جادو، کورنلیوس فاج، با چشمان خود شاهد بود که ولدمورت بازگشته است، و وزارتخانه چاره ای جز پذیرش اینکه ارباب تاریکی بازگشته است و جنگ جادوگران دوم آغاز شده است.
نبرد برج نجوم زندگی بسیاری را تغییر داد
هری پاتر و شاهزاده دورگه می بیند که آلبوس دامبلدور در نهایت برخی از بزرگترین نظریه های خود را در مورد ولدمورت و نحوه شکست دادن او فاش می کند. و بزرگترین آنها افشای هورکراکس های ولدمورت است. در حالی که دامبلدور هیچ مدرک واقعی ندارد، او خاطرات زیادی از افراد مختلف دارد که ولدمورت در سفر خود برای تبدیل شدن به یکی از تاریک ترین جادوگران تمام دوران با آنها برخورد کرد. دامبلدور میداند که ولدمورت شیفته جاودانگی بود، و در نهایت متوجه میشود که ولدمورت باید از یک قطعه جادوی بسیار تاریک برای خلق چیزی به نام هورکراکس استفاده کرده باشد. با این حال، دامبلدور فکر نمیکند که ولدمورت فقط یک عدد را خلق کرده است، زیرا او معتقد بود که ولدمورت از جادوییترین عدد یعنی هفت استفاده میکند. در همین حال، هری معتقد است که بزرگترین دشمن او در مدرسه، دراکو مالفوی، تبدیل به یک مرگ خوار شده و در حال برنامه ریزی برای چیزی است.
تلفات | آلبوس دامبلدور |
---|
سفر هری و دامبلدور برای یافتن هورکراکسهای دیگر در حالی که آنها درباره گذشته ولدمورت اطلاعات بیشتری کسب میکنند، آنها را به سمت یافتن یکی از آنها سوق میدهد: قفل اسلیترین. قفل اسلیترین در غاری پنهان شده بود که دارای حفاظ های مختلف بود، و حتی با وجود اینکه هری و دامبلدور در نهایت توانستند قفل را پیدا کرده و پس بگیرند، دامبلدور را به شدت ضعیف می کند. آنها به هاگوارتز برمی گردند و متوجه می شوند که مدرسه توسط مرگ خواران تسخیر شده است. هری درست می گفت؛ دراکو تبدیل به یک مرگ خوار شده بود و ولدمورت به او ماموریت بزرگی داد: کشتن آلبوس دامبلدور. اما وقتی دراکو قادر به انجام این کار نیست، سوروس اسنیپ به جای آن این کار را انجام می دهد. کشتن آلبوس دامبلدور توسط سوروس اسنیپ نه تنها یکی از بزرگترین پیچش های داستانی در مجموعه کتاب هایهری پاتر بود، بلکه شروع کننده نبرد برج نجوم نیز بود. این نبرد نام خود را به این دلیل گرفت که برج نجوم جایی است که هری و دامبلدور پس از غار به آنجا برمیگردند و دامبلدور میمیرد. هری و دامبلدور هر دو برای نبرد آماده بودند، زیرا معتقد بودند در غیاب آنها اتفاقی می افتد. دامبلدور قبلاً با اسنیپ نقشه ای طراحی کرده بود، اما هری این را نمی دانست. او به ران و هرمیون دستور داد تا اعضای ارتش دامبلدور را جمع آوری کنند تا مراقب دراکو و اسنیپ باشند، در حالی که دامبلدور چند تن از اعضای Order of the Phoenix را برای گشت زنی در مدرسه رها کرد. هنگامی که نبرد آزاد پس از مرگ دامبلدور آغاز شد، اعضای ارتش دامبلدور و گروه ققنوس شروع به دوئل با بسیاری از مرگ خواران، از جمله گرگینه فنریر گریبک کردند. گری بک به بیل ویزلی حمله کرد که خوشبختانه جان سالم به در برد. از آنجایی که گری بک در طول حمله کاملاً به شکل گرگینه خود نبود، بیل خودش تبدیل به گرگینه نشد. با این حال، او به شدت زخمی شده بود و علاقه زیادی به سهام بسیار کمیاب داشت. در همین حال، هری سعی می کند اسنیپ را از فرار باز دارد، و این زمانی است که هری متوجه می شود که اسنیپ شاهزاده دورگه بود، صاحب کتاب قدیمی معجون هایی که هری آن سال در مدرسه از آن استفاده می کرد. . باک بیک از هری در مقابل اسنیپ دفاع می کند و اسنیپ و مرگ خواران می توانند قبل از رسیدن وزارت سحر و جادو فرار کنند.
نبرد هفت سفالگر تلفات جانکاهی داشت
پس از مرگ دامبلدور، همه چیز برای هری و کسانی که با ولدمورت می جنگند خطرناک تر می شود. همه می دانستند که دامبلدور تنها جادوگری بود که ولدمورت از او می ترسید. با این حال، Order of the Phoenix هنوز تمام تلاش خود را برای ادامه ماموریت دامبلدور و احترام به میراث او انجام می دهند. و در میان چیزهای دیگر، این به معنای زنده نگه داشتن هری است. سفارش میداند که وقتی هری هفده ساله شود و در دنیای جادوگری بالغ شود، محافظتی که فداکاری لیلی به هری داده و در خون عمه پتونیا جریان دارد، پایان خواهد یافت. و برای جلوتر از این، دستور برنامهای برای بردن هری از 4 Privet Drive و به بارو تشکیل داد. برای فرار از مرگ خواران زیادی که سعی در دستگیری هری داشتند، آنها از طعمه ها استفاده می کردند. شش عضو دیگر از Order of the Phoenix نیز با مصرف معجون polyjuice به هری تبدیل میشوند، به طوری که هفت هری مختلف از 4 Privet Drive خارج میشوند و باعث سردرگمی مرگخواران میشود.
تلفات | آلاستور "Mad-Eye" مودی و هدویگ |
---|
ایده داشتن هفت هری پاتر از سوروس اسنیپ بود. با این حال، پس از اینکه اسنیپ دامبلدور را کشت، به دنبال نقشه خود دامبلدور، اسنیپ مجبور شد وظایف دوگانه خود را ترک کند و در عوض آشکارا تبدیل به یک مرگ خوار شود، حتی اگر هنوز برای طرف مقابل کار می کرد. بنابراین، برای اینکه Order of the Phoenix برنامه خود را دنبال کند، اسنیپ از Mundungus Fletcher، یک جنایتکار کوچک که همچنین یکی از اعضای Order بود، استفاده کرد. اسنیپ از طلسم کنفاندوس استفاده کرد به طوری که موندانگوس معتقد بود این ایده خودش است و طرح هفت پاتر به واقعیت تبدیل شد. هرمیون، رون، جورج، فرد، فلور و موندانگوس همگی از معجون پلی آب استفاده کردند تا تبدیل به هری شوند. هر کدام محافظان خاص خود و وسایل حمل و نقل مختلف برای فریب مرگ خواران داشتند. با این حال، آنها حاضر نبودند مرگخواران را در انتظارشان بیابند، زیرا فرمان نمیدانست که ولدمورت از تاریخی که نقشه آنها انجام میشود مطلع شده است. در تلاشی که ولدمورت به او اعتماد کند، اسنیپ به ولدمورت و مرگ خوارانش تاریخ و زمان واقعی را گفت که Order میخواهد هری را به مکان امنی ببرد، اما به طرح هفت هری پاتر مختلف اشاره نکرد. طعمه ها کار می کردند و بسیاری از پاترها مرگ خواران را گیج می کردند، آنها مجبور بودند برای تعقیب جفت های مختلف از هم جدا شوند و نمی دانستند کدام یک هری واقعی است. هری پاتر واقعی با روبئوس هاگرید با موتور پرنده سیریوس بلک در حال سفر بود. با این حال، هری زمانی که با Stan Shunpike روبرو شد، خود را تسلیم کرد و به جای استفاده از یک حمله قوی تر، از طلسم خلع سلاح استفاده کرد. طلسم خلع سلاح، Expelliarmus، به طلسم امضای هری تبدیل شد، و این همان چیزی است که هری را به عنوان یک نماد واقعی از دست داد. هنگامی که پوشش هری منفجر شد، ولدمورت ظاهر شد و یک بار دیگر سعی کرد هری را بکشد. خوشبختانه، عصای هری به میل خود برای محافظت از هری عمل کرد. هری و هاگرید توانستند به سلامت به مقصد برسند. متأسفانه این را نمی توان برای دیگران گفت. آلاستور مد چشم مودی در جریان نبرد هفت پاتر درگذشت. او موندگوس فلچر را که به هری تبدیل شده بود می برد. اما زمانی که موندانگوس مرگ خواران را دید، ناپدید شد و Mad-Eye Moody را به تنهایی ترک کرد. جرج ویزلی نیز پس از یکی از حملات سوروس اسنیپ که به سمت مرگ خوار بود، به جای آن به طور تصادفی به جورج برخورد کرد، آسیب دید و گوش خود را از دست داد. اما احتمالا یکی از مرگ هایی که طرفداران هری پاتر بیش از همه سوگوار آن بودند، مرگ هدویگ، جغد وفادار هری بود. هدویگ زمانی درگذشت که یکی از مرگ خواران به هاگرید نفرین کرد اما به جای آن به هدویگ ضربه زد. در نسخه سینمایی هری پاتر و یادگاران مرگ، هدویگ در محافظت از هری می میرد و این چیزی است که هویت هری را از بین می برد.
نبرد هاگوارتز پایان دومین جنگ جادوگران بود
هنگامی که ولدمورت و مرگ خوارانش وزارت سحر و جادو را تصاحب می کنند، هری، رون و هرمیون هاگوارتز را ترک می کنند و در تلاش برای یافتن هورکراکس های باقی مانده ولدمورت فرار می کنند. ثابت می شود که این بسیار خطرناک است، زیرا هری و هرمیون در گودریکز هالو به ناگینی برخورد می کنند، جایی که عصای هری به طور تصادفی می شکند و سپس هری، رون و هرمیون دستگیر شده و به مالفوی مانور برده می شوند. خوشبختانه دابی هری، رون و هرمیون و همچنین لونا لاوگود، گریفوک و اولیواندر را که در مالفوی مانور اسیر بودند نجات می دهد. متأسفانه، دابی در حالی که هری و دیگران را نجات می داد می میرد و هری در نهایت دابی را در کلبه شل، خانه بیل ویزلی و فلور دلاکور دفن می کند. همچنین در هنگام فرار از مالفوی مانور است که هری عصای دراکو مالفوی را می دزدد، که بعداً ثابت شد که یکی از بزرگترین سلاح های هری است.
تلفات از طرف هری | سوروس اسنیپ، ریموس لوپین، نیمفادورا تونکس، فرد ویزلی، کالین کریوی، لاوندر براون |
---|---|
تلفات از طرف ولدمورت | لرد ولدمورت، بلاتریکس لسترنج، ناگینی، وینسنت کراب |
نبرد هاگوارتز در می 1998 اتفاق میافتد، زمانی که هری، رون و هرمیون به هاگوارتز میرسند تا سعی کنند یکی دیگر از هورکراکسهای ولدمورت: دیادم گمشده ریونکلاو را پیدا کنند. با این حال، این به طور ناخواسته باعث شروع نبرد هاگوارتز و همچنین پایان دومین جنگ جادوگران می شود. ولدمورت متوجه می شود که هری در هاگوارتز است و به دنبال هورکراکس های خود می گردد، بنابراین شروع به حمله به مدرسه می کند. چند دانش آموز، معلم و اعضای Order of the Phoenix برای محافظت از هری و مدرسه وارد می شوند و نبرد آغاز می شود. در طول نبرد، رون متوجه میشود که میتوانند از نیشهای ریحانی داخل اتاق اسرار برای از بین بردن هورکراکسهای باقیمانده استفاده کنند، و او و هرمیون به آنجا میروند تا تعدادی را پس بگیرند و در این فرآیند فنجان هافلپاف را از بین میبرند. هری به نویل میفهمد که کشتن ناگینی اولویت اصلی است و نویل زمانی که شمشیر گریفیندور را از کلاه مرتبسازی میگیرد و ناگینی، مار ولدمورت را که او هم هورکراکس بود، میکشد، افتخار میکند. دراکو مالفوی، وینسنت کراب و گریگوری گویل هری، رون و هرمیون را در اتاق نیازمندی ها به دام می اندازند. کراب سعی میکند سهگانه طلایی را بکشد، ابتدا از Killing Curse استفاده میکند و سپس Fiendfyre را انتخاب میکند که منجر به مرگ کراب میشود و اتاق نیازمندیها در کنار دیادم Ravenclaw از بین میرود. زمانی که ولدمورت از هری می خواهد خود را تسلیم کند، نبرد هاگوارتز به بن بست می رسد. هری پس از دیدن تلفات بسیار، از جمله لوپین و تونکس و فرد ویزلی، تکان می خورد. او بعداً شاهد کشتن اسنیپ توسط ولدمورت است. ولدمورت عصای بزرگ را از قبر دامبلدور برداشته بود و معتقد بود که عصای بزرگ بالاخره کسی است که هری را خواهد کشت. عصای خود ولدمورت در برابر هری بی فایده بود، و گرزهای ولدمورت و هری از هسته فونیکس مشترک بودند. هری درست به موقع می رسد تا اسنیپ برخی از خاطراتش را قبل از مرگ اسنیپ به هری بدهد. این منجر به بزرگترین افشاگری شد: اینکه سوروس اسنیپ تمام مدت برای طرف دامبلدور کار می کرد. با این خاطرات، هری همچنین میفهمد که باید خود را تسلیم کند و به ولدمورت اجازه دهد او را بکشد، زیرا تکهای از روح ولدمورت در درون او زندگی میکند و از هری یک هورکراکس نیز میسازد. اما دامبلدور می دانست که اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود، هری از نفرین کشتار ولدمورت جان سالم به در می برد. این بدان معنی بود که ولدمورت فقط بخشی از روح خود را که در درون هری زندگی می کرد می کشد، و زمانی که نویل ناگینی را کشت، ولدمورت دیگر هیچ هورکراکسی برای جاودانه نگه داشتن او نداشت. هری و ولدمورت در یک دوئل نهایی شرکت کردند، ولدمورت با استفاده از عصای بزرگ که از قبر دامبلدور دزدیده بود و هری با چوبدستی دراکو مالفوی. اما چیزی که ولدمورت نمی دانست این بود که دراکو آخرین کسی بود که دامبلدور را شکست داد، بنابراین او را به ارباب عصای بزرگ تبدیل کرد. اما هنگامی که هری عصای دراکو مالفوی را گرفت، وفاداری Elder Wand به جای آن به هری تبدیل شد. هری بالاخره توانست ولدمورت را یکبار برای همیشه بکشد و پیشگویی را محقق کند. او استاد گرز بزرگتر می شود اما در عوض تصمیم می گیرد عصای خود را درست کند و عصای بزرگ را به آرامگاه دامبلدور رها کند. و به آرامی، با پایان یافتن دومین جنگ جادوگران، نظم به دنیای جادوگران باز می گردد.
مطالب مرتبط
دیگران نیز خوانده اند
تازه های مقالات فیلم و سریال
محتوای خود را پیدا کنید
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید