
تلویزیون مدت ها منتظر بود تا برنامه ای مانند انفصال از خدمت به نمایش درآید. در میان راهاندازیهای مجدد، دنبالههای فرنچایز و نمایشهای مارول، مجموعه AppleTV+ واقعاً بدیع است. این مجموعه گمانهزنی که در سال 2022 عرضه شد، دنیایی را تصور میکند که در آن کارمندان میتوانند زندگی کاری و خانگی خود را قطع کنند. این بدان معناست که یک نسخه از آنها هرگز در کار نیست و فقط از مزایای آزادی برخوردار است، اما نسخه دیگر همیشه در حال کار است و هرگز چیزی در مورد دنیای بیرون نمی داند. فصل اول Severance اخلاقیات این موضوع و همچنین آنچه شرکت Lumon در واقع در طبقه جدا شده انجام می دهد را در نظر می گیرد. با رمز و راز و زیبایی شناسی دهه 80، از زمان گمشده تاکنون سریالی به این تخیل وجود نداشته است.
تنها نقطه ضعف این است که دو سال از صخرههای غافلگیرکننده در پایان فصل 1 میگذرد. چهار کارمند بخش پالایش دادههای میکرو یک قدم به کشف آنچه در جریان است نزدیکتر شدند، فقط برای اینکه سؤالات بیشتری معرفی شوند. در نهایت، طرفداران متوجه خواهند شد که پس از پایان فینال چه اتفاقی برای مارک، هلی، ایرو و دیلن می افتد. اما همانطور که شخصیت ها سوالاتی دارند، بینندگانی که در فصل دوم به پاسخ های مشخصی نیاز دارند نیز سوال دارند.
لومون از چند کارمند جاسوسی می کند؟
مثل بسیاری از سریالهای رازآلود، Severance سوالات بیشتری را مطرح میکند که میتواند به درستی در فصل اول به آن پاسخ دهد. اولین افشای بزرگ این است که خانم سلویگ، خانم سلویگ، همسایه گیج کننده مارک، در واقع رئیس او، کوبل، مخفی است. مارک در مسکن یارانه ای از شرکت خود زندگی می کند، اما به این نکته اشاره می کند که هر کسی می تواند در آنجا زندگی کند. همانطور که معلوم است، دلیل خوبی وجود دارد که چرا کوبل مراقب مارک است. او تصمیم گرفت که یک شغل منقطع انجام دهد تا در ساعات کاری غم و اندوه مرگ همسرش را تحمل نکند. مارک همچنین بهترین دوست با پیتی است که تنها کارمند لومون است که تا به حال تلاش کرده است تا پایان کار را معکوس کند. اما آیا مارک یک چیز پرت است؟ یا آیا همه کارمندانی که از کار جدا شده اند، کنترل کننده ای در خارج از محیط خود دارند؟ آیا میلچیک در هنگام شروع پروتکل اضافه کاری توانست به این سرعت به خانه دیلن برسد زیرا او دقیقاً در همسایگی زندگی می کرد؟ چیزهای زیادی وجود دارد که لومون با منابع به ظاهر نامحدود قادر به انجام آنهاست. پاسخ به این سوال نشان می دهد که آیا مارک یک مورد خاص است یا اینکه شاخک های لومون واقعاً تا این حد گسترش یافته است.
آیا واقعاً می توان انفصال را برگرداند؟
برنامه جدایی از کار در Lumon مبتنی بر این ایده است که هیچ راهی برای معکوس کردن روند وجود ندارد. کارمندانی که تصمیم میگیرند این روش را پیش ببرند، آنقدر احساس میکنند که ذهن خود را به دو قسمت تقسیم میکنند که هر کاری را انجام میدهند. اما چه اتفاقی میافتد وقتی کسی متوجه میشود که نمیخواهد تا آخر عمر کار کند؟ پتی یکی از این افراد بود و ظاهراً ایمپلنت را برداشت. او به زودی بیمار می شود و از این روند جان سالم به در نمی برد. وقتی مارک از این موضوع مطلع شد، به او می گویند که اگر پیتی مراحل مناسب را دنبال می کرد، زنده می ماند. برق نشان نمی دهد که چرا پیتی به غیر از فرار از لومون، از درمان منحرف شده است. Cobel و تخته Lumon همچنین این واقعیت را که ایمپلنت قابل برگشت است انکار میکنند، که منجر به سوالات بسیاری پیرامون این روش میشود. اگر مارک و بقیه همکارانش نتوانند از Lumon فرار کنند، Severance به یک نمایش کاملاً تاریک تبدیل خواهد شد. بینندگان می خواهند ببینند که شخصیت ها از جاده جهنم فرار می کنند، یعنی آمریکای شرکتی.
پالایشگاه های میکرودیتا واقعا چه می کنند؟
معمولاً برای هر شغل اداری شرکتی، عناوین شغلی آنقدر مبهم هستند که گیج کننده باشند. هنگامی که هلی آر. برای اولین بار روی آن میز بیدار می شود، به دنیایی سوق داده می شود که در آن شغل مبهمی برای یک شرکت مخفی دارد. همه همکاران او تنها به یک واقعیت مسلح هستند: آنها بخشی از بخش پالایش داده های میکرو هستند. هلی در طول تمرین خود این موضوع را به تمسخر می گیرد. تنها کاری که به او دستور داده می شود این است که اعدادی را که ترسناک به نظر می رسند روی یک کامپیوتر جمع کند. اگرچه او در نهایت متوجه می شود که چگونه وظیفه خود را انجام دهد، اما هنوز این سوال را مطرح می کند: واقعاً کارکنان Lumon در اینجا چه می کنند؟ هلی و مارک فرضیه های سبک دل خود را مطرح می کنند. حتی دیلن نیز نظریه ای در مورد معنای اعداد دارد. درست مانند Lost، به نظر میرسد که اعداد اهمیت بیشتری دارند، و مشخص نیست که چه زمانی مخاطب متوجه خواهد شد که این اهمیت چیست. اما با قضاوت از فرهنگ محل کار، باید چیز مهمی باشد. اگر اتفاق بزرگی در شرکت نمیافتاد، لومون به زحمت از بین بردن خاطرات کارگران نمیافتد.
اتاق بز چیست؟
نمایش علمی تخیلی دست کم گرفته شده مانند این بدون تلاش جانبی عجیب و غریب که فراتر از درک است، کامل نخواهد بود. یکی از عجیب ترین اتفاقات زمانی بود که مارک و هلی به یک سفر میدانی می رفتند تا اتاقی را کشف کنند که از آن اطلاعی ندارند. آنها در حالی که یک کارمند لومون به آنها غذا می دهد به اتاقی پر از بز برخورد می کنند. او به آنها میگوید که بزها هنوز آماده نیستند و هلی و مارک به دنبال سریعترین مسیر میگردند. هلی بعداً این نظریه را مطرح کرد که اعدادی که آنها در حال جمع کردن هستند به بزها مربوط می شود. این می تواند مانند هر فرضیه ای خوب باشد، اما هیچ چیز واقعاً تا پایان فصل حل نمی شود. این باعث میشود که بسیاری از طرفداران تعجب کنند که آیا این هرگز متحیر خواهد شد. یا این فقط اضافهای به داستان برای کمک به حفظ حال و هوای عجیب Severance است؟
جما فکر می کند چه اتفاقی برای علامت گذاری افتاده است؟
مطمئناً، بزرگترین فاش شدن فصل 1 این است که همسر مارک، جما، نه تنها زنده است بلکه در Lumon نیز کار می کند. دلیل اصلی اینکه مارک در وهله اول شغل لومون را به عهده می گیرد این است که او در حال غصه خوردن است. مرگ همسرش در پی تصادف قطع کردن خاطرات او به مدت هشت ساعت در روز یکی از راه های فرار از درد است. اما در پایان فصل، مارک متوجه میشود که جما در واقع خانم کیسی، مشاور سلامتی است. این افشاگری سوالات زیادی را مطرح می کند، از جمله اینکه دیدگاه جما در همه این موارد چیست. لومون مارک و جما را کنار هم میاندازد تا ببیند آیا ایمپلنتهای آنها واقعاً کار میکند، اما چگونه جما در شرکت حضور پیدا کرد؟ آیا او همچنین معتقد است که شوهرش در یک تصادف رانندگی غمانگیز جان خود را از دست داده است و این شغل همان شغل است. تنها راه کنار آمدن با ضرر؟ یا چیز وحشتناک تری در جریان است؟ حتی نگرانکنندهتر اخراج جما در پایان فصل اول است که منجر به ترسهای زیادی درباره سرنوشت نهایی او میشود.
چه اتفاقی برای برت افتاد؟
اسب تیره Severance در فصل 1 نقش کریستوفر واکن را به عنوان رئیس بخش رقیب، برت، داشت. Optics and Design نیز در طبقه جدا شده قرار دارد و حتی بیش از Microdata Refiners در هاله ای از رمز و راز قرار دارد. ایروینگ، به ویژه، با برت صمیمی می شود و زمانی که او بازنشسته می شود، به دنبال یک حلقه قرار می گیرد. ایرو نمیدانست که برت شرکت را ترک میکند و از بسیاری جهات، به نظر میرسد فردی مبتلا به سندرم استکهلم است. بازنشستگی شبیه مرگ در Lumon است زیرا عملاً کل فردی را که خود را ایجاد کرده است پاک میکند. خاطرات و تجربیات خود ممکن است خط داستانی برت فقط برای تاکید بر اشتباه بودن قطع رابطه معرفی شده باشد. اما خواندن آن حتی بیشتر در آن نیز آسان است. برادری بین همکاران بسیار ناپسند است و رابطه ایرو با برت دقیقاً یک راز نبود. منطقی است که برت واقعاً با بازنشستگی موافق نبود. این به همین راحتی می توانست مجازاتی برای ایجاد دلبستگی باشد.
آیا واقعاً کودتا رخ داد؟
یکی از بزرگترین سلاح های لومون، اطلاعات غلط است. این شرکت، بخش ها را از هم جدا نگه می دارد. زمانی که بخش ها از نظر فیزیکی از یکدیگر دور باشند، شایعه پراکنی و ترس آسان است. حتی قبل از شروع سریال، دیلن با اپتیک و طراحی دشمنی دارد و معتقد است که همه آنها قاتل هستند. این نظریه توسط یک نقاشی ترسناک که ادعا می شود کودتا را به تصویر می کشد، پشتیبانی می شود. به راحتی می توان فکر کرد که لومون برای حفظ کنترل طبقه بریده شده دروغ پراکنی می کند. با این حال، بسیار ترسناک تر است که فکر کنیم دلیلی وجود دارد که لومون مجبور به انجام چنین کارهای بزرگی شود. آیا زمانی یک جنگ بزرگ بین بخش ها وجود داشت؟ به نظر میرسد که لومون هیچ ترسی از عبور از خط در مورد محافظت از شرکت ندارد، استعارهای از نحوه عملکرد شرکتهای واقعی در دنیای واقعی.
با ایرو چه می گذرد؟
Irv سختگیرترین Microdata Refiner است، و این همان چیزی است که وقتی تصمیم میگیرد به این بخش بپیوندد و علیه شرکت بپیوندد، بسیار متحرک است. از دست دادن برت او را رادیکال می کند تا دست به اقدام بزند. اما این هنوز هاله ای از پیش بینی اطراف او را باقی می گذارد. بارها، ایرو پشت میزش به خواب میرود و تسلیم رؤیاهای وحشتناک یک فضای خالی سیاه میشود. وقتی بینندگان ایرو را در خانه میبینند، او هیچ چیزی را با سیاهی اطراف راهروی لومون نقاشی نمیکند. به نظر می رسد که ضمیر خودآگاه ایرو در حال خونریزی در خود کاری او است. Irv در محل کار به دلیل تکان دادن سر تنبیه می شود، اما این ممکن است نشان دهنده یک مشکل بزرگتر باشد. طرفداران قبلاً دیده اند که وقتی پیتی با ایمپلنت او مداخله شد چه اتفاقی افتاد. آیا ایمپلنت قطع Irv می تواند به روشی مشابه دچار اختلال شود؟ این ایده فشار بیشتری بر ابتکار مارک برای فرار از لومون وارد می کند، اگر ایرو بتواند مانند پیتی به پایان برسد.
فناوری تا کجا پیش رفته است؟
مارک تنها کسی نیست که با برنامه جدایی ارتباط دارد. اگرچه او برای لومون کار نمی کند، خواهر مارک، دوون، تجربه خودش را با آن داشته است. وقتی دوون فرزندش را به دنیا آورد، با زن دیگری در مجموعه زایمان روبرو شد. وقتی دوون در دنیای واقعی با همان زن روبرو می شود، هیچ اطلاعی از ملاقات با او ندارد. او حتی نام فرزندش را کاملاً متفاوت از آنچه که در اولین ملاقات دوون با او گفته بود، میگذارد. این زن همسر یک سناتور است و دوون شروع به شک می کند که چیزی خراب است. مطمئناً، این زن در فینال ظاهر می شود و اعتراف می کند که خاطرات خود را از زمان زایمان قطع کرده است. ذهن خودآگاه او مجبور نیست درد زایمان را تجربه کند، در حالی که بخشی دیگر از او چیزی جز درد را تجربه نمی کند. این نشان میدهد که فناوری جدایی فقط به Lumon اختصاص ندارد، بلکه به غیرنظامیان با حقوق بالا در خارج از شرکت اختصاص داده شده است. آیا این فقط افراد برجسته هستند که از مزیت استفاده میکنند؟ یا اینکه لومون فراتر از آن چیزی است که کسی فکر می کند در بازار فناوری حضور دارد؟
چرا هلی یک کار قطع شد؟
تا پایان فصل، طرفداران بیش از آنچه که تصور می کردند درباره هلی می دانند. خود کاری او در دنیای واقعی حساس میشود و میفهمد که یک ایگان از خانواده مرموزی است که لومون را تأسیس کردند. او در یک مزیت شرکت میکند، که یادبودی برای خانواده ایگان است و جشن میگیرد که یکی از آنها شغلی بریدهاند. هلی بیش از هر کس دیگری در درون خود مبارزه کرده است، و نقشههای هوشمندانهای در مورد چگونگی انجام این کار ارائه کرده است. برای همیشه از عذاب حضور در این شغل فرار کنید. هلی - یا هلنا، همانطور که خانواده اش او را می شناسند - چنین احساسی ندارد. او فرزند پوستر جدایی است و این روایت را پیش میبرد که همه باید در ابتدا قطع شوند. این می تواند بخشی از یک توطئه برای فروش فناوری جدایی به توده ها باشد. اما وقتی نوبت به برقطکاری میرسد، احتمالاً اتفاقی به مراتب بدتر در حال وقوع است.
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید