
انیمه های Shōnen اغلب ساده تر از انیمه های ژانرهای دیگر در نظر گرفته می شوند. با بسط، این دیدگاه باعث میشود که شخصیتها حتی در بهترین آثار این ژانر بهعنوان بیمزه و عام دیده شوند. با این حال، هر طرفدار Shōnen به خوبی میداند که این نمیتواند دورتر از واقعیت باشد.
در حالی که انیمههای با کیفیت پایینتر Shōnen طبیعتاً دارای شخصیتهای ضعیفتر هستند، قهرمانانی مانند Killua Zoldyck و Edward Elric ثابت میکنند که شخصیتهای Shōnen میتوانند به اندازه سایر شخصیتها پیچیده باشند. برخی از آنها از همان ابتدا دارای عمق هستند، در حالی که برخی دیگر دارای قوس های شخصیتی هستند که بینندگان را از ابتدا تا انتها درگیر می کند. این 10 شخصیت بهترین پیشرفت را در انیمه Shōnen دارند، با تغییراتی که انجام دادند طرفداران را شگفت زده کرده است.
10 گوهان در کنار طرفدارانش بزرگ شده است
یکی از قهرمانان اصلی دراگون بال از کودکی به پدر تبدیل شده است
با وجود تمام جنبه هایی که Dragon Ball را به چهره انیمه Shōnen تبدیل می کند، در مورد شخصیت های توسعه یافته فاقد آن است. بزرگترین استثناها در این مورد، سه رهبر سایان DBZ، Goku، Vegeta و Gohan هستند. در بین آنها، این دومی است که به عنوان کسی که بیشترین تغییرات را در اضافه کاری ایجاد می کند، برجسته می شود و رشد او طبیعی ترین و سودآورترین احساس است. وقتی طرفداران برای اولین بار گوهان را ملاقات می کنند، او یک کودک نوپا چهار ساله است که مستعد گریه است و از خشونت بیزاری کامل دارد. گوهان که چاره ای جز بزرگ شدن سریع و مبارزه با سایان ها، فریزا و اندرویدها ندارد، در سن 10 سالگی به بزرگترین قهرمان زمین و قوی ترین جنگجو در جهان شناخته شده تبدیل می شود. در درون او که می تواند آن را بیرون بکشد، و خونخواهی که گاهی اوقات قدرت او می تواند الهام بخشد، هیچ یک از اینها او را در بزرگسالی تعریف نمی کند. گوهان هرگز نمیخواست یک مبارز باشد، بلکه یک محقق باشد، و در حالی که میتواند در مواقع لزوم قدم بردارد، به عنوان یک مرد شیرین و دمدمی مزاج که بیشتر وقت خود را صرف مطالعه، کار یا با همسر و دخترش میکند، کاملاً خوشحال است.
9 جولین کوجو یکی از جالب ترین اعضای خانواده اش است
قهرمان داستان استون اوشن از میراث خانواده جوستار رنجیده نمی شود
چند نفر از اعضای خانواده جوستار در ماجراجویی عجیب جوجو دارای شخصیتهای برجستهای هستند. جوزف جوستار و جوتارو کوجو به شیوههای جذابی در بین سریالها تغییر میکنند و طرفداران انیمه فقط وقتی با جانی و گپی آشنا میشوند، بسیار خوشحال میشوند. با این حال، وقتی صحبت از این است که جوجو در سریالهای خود کدامیک را بیشتر ساخته است، جولین کوجو، قهرمان داستان Stone Ocean به راحتی پاسخ میدهد. جولین سریال خود را به عنوان یک تبهکار سرسخت و سرسخت با کینه شدید نسبت به پدرش جوتارو شروع می کند. این رفتار و نگرش از آنجا ناشی می شود که جوتارو در دوران کودکی دخترش کاملاً غایب بوده است. جولین از طریق مبارزاتش برای زنده ماندن در زندان، به قهرمانی بالغ تر و شایسته تر تبدیل می شود و با فهمیدن اینکه غیبت جوتارو در زندگی اش تنها راه محافظت از او و مادرش است، می تواند خشم خود را نسبت به او رها کند.
8 شویا ایشیدا هیچچیز شبیه شخصیتهای اصلی شونن نیست
شویا می آموزد که جهان اطراف خود را در طول یک صدای خاموش در آغوش بگیرد
A Silent Voice که داستان یک نوجوان افسرده شدید را روایت می کند که نمی تواند از گناه گذشته خود به عنوان یک قلدر فرار کند، یکی از زیباترین فیلم های انیمیشنی است که تا کنون ساخته شده است. در حالی که در ابتدای فیلم، شویا ایشیدا میخواهد جان خود را بگیرد، چیزها پس از ملاقات مجدد با قربانی دوران کودکیاش، شوکو نیشیمیا، برای او تغییر میکنند. از آنجایی که این دو دوستی غیرمنتظره ایجاد می کنند، شویا یاد می گیرد که دنیای اطراف خود را در آغوش بگیرد، به آینده نگاه کند و بر بیزاری خود غلبه کند. صدای خاموش اثرات مخربی را که قلدری میتواند بر قلدرهای جوان و قربانیان آنها داشته باشد، و همچنین تأثیر روانی انزوای اجباری، و اهمیت داشتن یک شبکه حمایتی را به تصویر میکشد. در سرتاسر فیلم، تنها با پیدا کردن دوستان جدید، باز کردن خود و امتناع از اینکه خودش را با گذشتهاش تعریف کند، شویا میتواند شروع به کار برای زندگی شادتر و رضایتبخشتر کند. نکته قابل توجه، در مانگا، Nishimiya تحت یک قوس شخصیتی به همان اندازه قابل توجه خودش است، اما این تا حد زیادی از انیمه حذف می شود.
7 یوسوکه اورامشی به یک دلیل نمادین است
قهرمان یو یو هاکوشو از جنایتکار به ناجی می رود
یو یو هاکوشویوسوکه اورامشی یکی از تاثیرگذارترین قهرمانان شونن در تمام دوران است. یوسوکه بهجای شروع بهعنوان یک جنگجوی قهرمان و خالص، سفر خود را بهعنوان یک مجرم بداخلاق و با صدای بلند آغاز میکند که تنها علاقهاش به دعوا کردن در مدرسه است. فقط پس از مرگ یوسوکه میتواند زندگی خود را دوباره ارزیابی کند و فرصت ایجاد تغییر در جهان را به دست میآورد. در طول نیمه اول یو یو هاکوشو، یوسوکه مانند گذشته از دوستان و خانواده خود قدردانی می کند و شروع به باز کردن عشق زندگی خود، کیکو یوکیمورا می کند. در حالی که او هرگز دست از کوتاهی نمی کشد، ماموریت های یوسوکه به عنوان کارآگاه روح، و مبارزات او در مسابقات تاریک، به او بلوغ و احساس مسئولیت و دیدگاهی می بخشد که در ابتدا کاملاً فاقد آن بود. حماسههای فصل سیاه و سه پادشاه او را بیشتر تغییر میدهند، زیرا یوسکوی از انسانیت و جایگاه او در دنیای انسانها سرخورده میشود، قبل از اینکه در نهایت متوجه شود تنها چیزی که برای شاد بودن نیاز دارد، دوستان و عزیزانش هستند.
6 ادوارد الریک قهرمان آمستریس مورد نیاز می شود
قهرمان فیلم Fullmetal Alchemist: Brotherhood مجبور است به سرعت بزرگ شود
قهرمانان سنتی شونن بهتر از Fullmetal Alchemist: Brotherhood'sEdward Elric نیستند. علاوه بر اینکه اد باحال، خندهدار و بهطور منحصربهفرد باهوش است، اد شکل ظریفتری از رشد شخصیت را تجربه میکند، که مناسب دنیای واقعیتر و واقعیتر است. در بیش از 50 قسمت، اد از یک کودکی خودخواه، مغرور، کوتاه مزاج و نابالغ، به مرد جوانی که آماده نجات آمستریس است. اد نه تنها به دلیل تهدید پدر و هومونکولوس، بلکه با دانش روزافزون او از دنیای فاسدی که در آن زندگی میکند، و تمایل بعدیاش به تغییر آن، به سرعت رشد میکند. یکی از برجستهترین ویژگیهای اد در اوایل این است که به راحتی از اینکه کوتاهقد خوانده میشود خشمگین میشود و در حالی که هرگز به صراحت به آن اشاره نشده است، او تنها زمانی شروع به رشد میکند که از اینگونه جسور بودن دست بردارد. برخلاف اکثر قهرمانان نبرد Shōnen، اد در سرتاسر FMA: B به هیچ وجه قدرتش را افزایش نمیدهد، بنابراین خیلی خوب است که میبینیم پیشرفت او هنوز از نظر فیزیکی منعکس میشود، فقط به شکلی ظریفتر.
5 نیکو رابین بیش از هر کس دیگری در یک قطعه تغییر می کند
نیکو رابین اراده زندگی را از طریق دزدان دریایی کلاه حصیری پیدا می کند
در حالی که ممکن است او تقریباً آنقدر که شایسته است وقت نمایش فیلم دریافت نکند، باستان شناس دزدان دریایی کلاه حصیری، نیکو رابین، بدون شک بهترین شخصیت در One Piece است. وقتی طرفداران برای اولین بار او را ملاقات کردند، رابین شرور دوشیزه تمام یکشنبه، زن دست راست کروکودیل و معاون بیرحمانه باروک ورکز بود. از آن زمان، تمام گذشته غم انگیز او فاش شده است، و او به یک شخص کاملاً متفاوت تبدیل شده است. معلوم می شود که رابین فقط از روی ناچاری تبدیل به یک شرور شده است، زیرا دولت جهانی او را به عنوان یک هیولا ترسیم کرده است و از 8 سالگی او را شکار کرده است. زمانی که رابین خود را مجبور به ورود به دزدان دریایی کلاه حصیری می کند، احساس عمیقی از خود بیزاری می کند. رابین از اینکه چقدر برای مراقبت از دوستان جدیدش می آید شوکه می شود، تا جایی که آماده است برای آنها بمیرد، و حتی بیشتر از اینکه چقدر او را دوست دارند، اعلان جنگ به دولت جهانی فقط برای محافظت از او می کنند. از زمان Enies Lobby Arc، رابین احساس آرامش درونی داشته است که قبلاً هرگز آن را نشنیده بود و در حماسه کشور Wano، او تمایل دارد که نام خود را به عنوان یک شیطان به خاطر دوستانش بپذیرد.
4 کی سوکیشیما زندگی خود را وقف والیبال کرد
Tsukishima Blocking Ushijima یکی از بهترین لحظات هایکیو است
هر عضو اولیه باشگاه والیبال دبیرستان پسران کاراسونو در سرتاسر هایکیو! رشد چشمگیری را تجربه میکند، همانطور که بسیاری از بازیکنان با استعدادی که در مقابل آنها قرار میگیرند. و در حالی که قهرمانان سریال هیناتا شویو و توبیو کاگیاما به طور مطلق بیشترین پیشرفت را پشت سر می گذارند، هیچکدام دچار جذاب ترین لحظه تغییر در انیمه نمی شوند. بلکه این افتخار متعلق به ستاره کاراسونو میدل بلوکر، کی تسوکیشیما است. در ابتدای هایکیو!، سوکیشیما والیبال را چیزی جز سرگرمیای نمیداند که به آرامی از آن لذت میبرد. او نسبت به برادر بزرگترش به خاطر دروغ گفتن در مورد اینکه یک والیبالیست ماهر در دبیرستان است، رنجش میبرد و نمیداند که چطور همه هم تیمیهایش میتوانند مدام اینقدر به خودشان فشار بیاورند و این همه قلب را به چیزی که در نهایت فقط یک باشگاه است بگذارند. در طول دو فصل اول، کی با برادرش آشتی میکند و تحت حمایت یکی از والیبالیستهای برتر دبیرستانی ژاپن، کوتارو بوکوتو میشود، که به او القا میکند که دیر یا زود، لحظهای فرا خواهد رسید که همه چیز برایش کلید میخورد. او عاشق این ورزش خواهد شد مطمئناً، در جریان بازی پرمخاطره کاراسونو مقابل شیراتوریزاوا، دقیقاً این اتفاق می افتد. تسوکیشیما با مسدود کردن یکی از میخ های واکاتوشی اوشیجیما غیرممکن را انجام می دهد و در این روند، عشق به والیبال در او ایجاد می شود که او را در نهایت به یک بازیکن حرفه ای تبدیل می کند.
3 زندگی Jaden Yuki تاریک و دردناک است
جادن بیشتر از هر یو-گی-اوه دیگر اضافه کاری می کند! قهرمان داستان
برای دو فصل اول Yu-Gi-Oh! GX، Jaden Yuki به همان اندازه عمومی و دو بعدی است که قهرمانان داستان Shōnen هستند. او یک دوئست جوان پرشور با عشق به دوستان و غذا و نفرت از تکالیف مدرسه است که همیشه میتوان برای نجات دنیا روی او حساب کرد. این همه چیزی است که برای مدت طولانی برای او وجود دارد، چیزی است که پیشرفت او در فصل 3 و 4 را بسیار تأثیرگذار می کند. در فصل 3، GX با داشتن Jaden تسلیم فشار همیشه قهرمان بودن و در نتیجه رفتن به مسیری تاریک، تروپ های خود را تجزیه می کند. در طول فصل، جیدن از نظر جسمی و روحی توسط همنوع تلخ و حسود خود، یوبل، شکنجه می شود و گذشته او به همان اندازه آسیب زا آشکار می شود. این، همراه با تمایل شدید او برای نجات تنها کسی که احساس میکند میتواند بار خود را با او تقسیم کند، جسی اندرسون، منجر به کشتن بیشتر دوستانش توسط جدن، عمدا یا ناخواسته، تبدیل شدن به پادشاه ظالم و در نهایت رنج روانی کامل میشود. پس از بازگشت به حالت عادی سقوط کند. پس از ادغام با یوبل در پایان فصل، Jaden یک بار دیگر دستخوش تغییرات مهمی می شود و تبدیل به یک قهرمان متفکر و فوق العاده می شود که برای نجات جهان می جنگد، بدون اینکه علاقه ای به دوئل برای سرگرمی یا انجام هر کار دیگری از روی لذت ساده انجام دهد. تنها در انتهای انیمه، با کمک کمی از یوگی موتو، Jaden در نهایت می تواند عشق خود را به دوئل، و احساس شادی در زندگی خود به دست آورد.
2 کمان شخصیت دنجی هنوز ادامه دارد
دنجی در دو حماسه مرد اره برقی رنج کشیده و رشد کرده است
نشان داده شده است که دنجی مرد اره برقی با هر قهرمان دیگر شونن تفاوت اساسی دارد. دنجی با داشتن یک زندگی پر از چیزی جز سوء استفاده و فقر مطلق، فاقد هر گونه رویاهای بلندپروازانه است و فقط در آرزوی ابتدایی ترین امکانات رفاهی و ضروریات است و خوشحال است که جان خود را به هر کسی که بتواند این چیزها را به او ارائه دهد، می دهد. دنجی هرگز از احمق بودن دست نمی کشد، و آرزوهای او هرگز بزرگ نمی شوند، اما تجربیات وحشتناکی که او در طول سریال تحمل می کند، باعث می شود برای زندگی خود ارزش بیشتری قائل شود و بهتر بفهمد که واقعاً چه چیزی می خواهد. قوس شخصیت دنجی هنوز به پایان نرسیده است، زیرا مرد اره برقیهنوز در حال اجراست، اما او در حال حاضر راه درازی را پیموده است، حتی علیرغم ناکامیهای زیادی که با آن مواجه شده است. دستکاری و استفاده مداوم توسط دیگران باعث شده است دنجی از پذیرش سریع پیشنهاد ماکیما برای حیوان خانگی بودن، به ارزش گذاری برای اراده آزاد و استقلال او و خود به عنوان یک شخص برود. و در حالی که او هنوز هیچ رویاهای بزرگی ندارد، دنجی متوجه شد که واقعاً چه چیزی میخواهد، یک خانواده است، و حتی با از دست دادن دو خانواده که دوستش داشت، همچنان به پیشروی ادامه میدهد. با همه اینها، دنجی در نهایت شروع به رشد عاطفی کرد، چیزی که تربیت مشکلدار او هرگز جایی را نگذاشت. در اجرا، قوس شخصیت دنجی تقریباً بی عیب و نقص است و تنها ضربه به آن این است که بیشتر آن هنوز انیمیشن نشده است.
1 Killua Zoldyck بهترین شخصیت توسعه یافته در تمام انیمه است
کیلوا قهرمان واقعی Hunter X Hunter است
The Chimera Ant Arc از Hunter X Hunter دارای دو تا از بهترین کمانهای شخصیتی در داستانهای تخیلی، از طریق داستانهای موازی Gon Freecss و Meruem است. این یک گواهی بر قدرت قوس شخصیت Killua Zoldyck در کل انیمه است که او می تواند از هر دوی آنها پیشی بگیرد. طرفداران که در ابتدا به عنوان وارث شاد اما مرگبار خانواده قاتلان زولدیک معرفی شدند، در هر مرحله کیلوا را تماشا میکنند، زمانی که او شروع به بزرگ شدن میکند، از روابط توهینآمیز خود جدا میشود، دعوت واقعیاش را در زندگی پیدا میکند و عشق را میآموزد. خودش قوس شخصیتی کیلوا تماماً در مورد رد ماهیت تولدش و مسیری است که برای او ترسیم شده است، به نفع انتخاب بهترین چیز برای او، صرف نظر از اینکه دیگران چه فکری می کنند. کیلوا از طریق دوستی اش با گون، می تواند زندگی خود را به دور از خانواده سمی اش و به دور از قتل ببیند، و می تواند بپذیرد که یک بچه گنده، بداخلاق و خوش قلب است. و وقتی متوجه میشود که رابطهاش با گون نیز به همین شکل سمی است، و باید شروع به ارزشگذاری برای خود و اهدافش کند، کیلوا زندگیاش را وقف حفاظت از شخصی میکند که برایش مهمتر است: خواهر کوچکش، آلوکا. در حالی که آلوکا مدت زیادی در داستان نیست، حضور او به شدت قوس کیلوا را تقویت می کند، هم به این دلیل که او را از گون هدف قرار می دهد و هم به این دلیل که داستان خودش از انتخاب زندگی به عنوان خود واقعی اش، علی رغم کمبود والدینش. پذیرش اینکه آنها یک دختر دارند، سفر کیلوآ را به زیبایی تشابه می دهد.
مطالب مرتبط
دیگران نیز خوانده اند
تازه های مقالات (انیمه)
محتوای خود را پیدا کنید
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید