
میگویند خشونت چیزی را حل نمیکند، اما در انیمههای شونن معمولاً مؤثر است. بسیاری از آثار نمادین این ژانر با درگیر شدن در مبارزات دست و پنجه نرم شدهاند، خواه بخشی از یک رقابت ورزشی بوده یا نبردی میان زندگی و مرگ. برخی از این نمایشها و منبعهای اصلیشان آنقدر خونین شدهاند که باور این موضوع دشوار است که مخاطبان جوانتر نسبت به تماشاگران seinen مورد نظر قرار گرفتهاند.
در نتیجه، قهرمانانی به وجود آمدهاند که در به کارگیری خشونت تردید ندارند. برخی از آنها، قهرمانانی هستند که از انتقام خونین خود برای اصلاح ناعدالتی استفاده میکنند، در حالی که برخی دیگر باعث میشوند شخصیتهای منفی در سریالهای دیگر، در مقایسه، همچون آقای راجرز به نظر برسند. به هر حال، بهتر است افراد از مسیر این قهرمانان انیمه شونن دور بمانند.
10 Taro Sakamoto
قاتل پیشین، به جای کشتن، به جراحات غیر کشنده روی میآورد
خشونت الزاماً به معنای داشتن آمار کشتار نیست؛ بلکه به معنای کسی است که حاضر است به دلیلی به دیگری آسیب برساند. Taro Sakamoto در زمانهای گذشته به عنوان یک قاتل مشغول کشتن بود. اما همه چیز تغییر کرد وقتی او با Aoi ملاقات کرد؛ کسی که با پرتاب خود از روی بالکن به او ثابت کرد که هر زندگی ارزشمند است.
او او را نجات داد و سپس از دنیای قاتلهای حرفهای کنارهگیری کرده و به عنوان کارمند یک فروشگاه رفاهی مشغول به کار شد. حتی در میانسالی، در حالی که قاتلان قدیمی و جدید همچنان برای سرش به سراغ او میآیند، به قانون "عدم کشتن" پایبند میماند. او دشمنان را بهصورت غیر کشنده از میان بر میدارد؛ مانند یک بتمن سالخورده با درآمد متوسط که آنها را ناکآگاه کرده، صورتشان را میشکند و جراحات وحشتناکی به آنها وارد میکند که باعث رنج بالای بهبودی آنها میشود.
9 Tanjiro Kamado
پسر، شیاطین را میکشد تا از مرگ والدینش و خواهر منحرفش انتقام بگیرد
قهرمانان خشونتآمیز لزوماً از شوق کارشان لذت نمیبرند. Tanjiro Kamado نیز قطعا از این قاعده مستثنی نیست. اگر سرنوشت بر عهده او بود، احتمالاً هنوز در کار خانوادگی به عنوان سوختسوز زغال مشغول به کار میبود. اما پس از آنکه خانوادهاش توسط شیاطین کشته شدند، شخصیت مهربانش جای خود را به نیاز به انتقام داد و او را به یک قاتل شیاطین تبدیل کرد.
اگر خواهرش، Nezuko، به شیاطین تبدیل نمیشد، احتمالاً کمتر به تعداد شیاطینی که باید بکشد تا انتقام جبران شود دقت میکرد. اما زمانی که به او نشان داده شد که افراد عادی نیز میتوانند به شیاطین بدل شوند و شاید راهی برای بازگرداندن آنها وجود داشته باشد، خشمش ملایم شد. او به معترضان رحمت میبخشد و شاید حتی به آنها کمک کند، اما به کسانی که توبه نمیکنند – مانند پادشاه شیاطین Muzan – تنها لبه شمشیرش نصیب میشود.
8 Goku
مرد میمون از خشم ذاتی خود برای کسب تواناییهای جدید استفاده میکند
در مقایسه با برخی از موارد این فهرست، Goku همچون یک قدیس است. به احتمال زیاد او حتی از نظر خشونتآمیزترین قهرمان نیکو در Dragon Ball محسوب نمیشود. با این حال، Akira Toriyama هرگز قصد نداشت که این مرد میمون را به عنوان یک سادهلوح با قلب پاک نشان دهد. او ممکن است جنگها را به مناطق خلوت منتقل کند تا به دیگران آسیب نرساند، اما همیشه جنبه وحشیانه و خشمگین در او موج میزد، نه تنها از طریق فرم قدیمی Oozaru او.
برای مثال، اولین تحول Super Saiyan او صرفاً یک افزایش توانایی نبود. هدف این بود که او آخرین تسلط عصبی خود را نسبت به Frieza از دست بدهد؛ به همین دلیل در نهایت پس از نادیده گرفتن آخرین علامت رحمت، Frieza را از بین برد. حتی قبل از آن، او به تنهایی توانسته بود کل سپاه Red Ribbon را در کودکی نابود کند. نگرش خوشبینانه و هوش تاکتیکی او، در واقع راهی است برای کنترل آن بخش خشمگین Saiyan به جای اینکه اجازه دهد آن بخش، کنترل او را به دست گیرد.
7 Giorno Giovanna
یکی از کمبیانترین Jojoها دارای پرخاشگری بیرحمانه است
Jojo’s Bizarre Adventure هرگز از خشونت گریزان نبوده است، اگرچه تعیین اینکه در شش بخش شونن آن (بخشهای 7 و 8 از نوع seinen هستند) کدام شخصیت اصلی از نظر خشونتآمیز بودن برجستهتر است، دشوار میباشد. بدون شک آنها درگیر درگیریها شده و ضربات سختی وارد کردهاند (مثلاً Jolyne در بخش 6 که مهارتهای پرتاب میدانی خود را به نمایش میگذارد). اما به ندرت هدفشان کشتن دشمنان جهت دستیابی به اهدافشان بوده است.
در بخش 5، داستان Giorno Giovanna کاملاً متفاوت است. او Polpo را فریب داد تا سر سلاح را بجدیده کند، مطمئن شد که Melone از نیش یک مار جان باخت، Cioccolata را با شدیدترین ضربات (۷ صفحه در منگای اصلی) مورد شستوشمش قرار داد و Diavolo را به ابدیت تحت شکنجه، جراحت و قتل محکوم کرد. از میان تمام Jojoهای شونن، او بیشترین تمایل را نسبت به کشتن دیگران برای پیشرفت نشان میدهد.
6 Akame & Tatsumi
مردی به انجمن قاتلان میپیوندد و به کشتن عادت پیدا میکند
Akame شخصیت اصلی عنوان است، اما Tatsumi اساساً قهرمان داستان Akame ga Kill! میباشد. داستان از جستجوی راهی برای گذران زندگی با استفاده از مهارتهای مبارزهای او آغاز میشود، جایی که نهایتاً به جمع Night Raid در کنار قاتل عنوانی میپیوندد. اگرچه هر دوی آنها از پیشینههای متفاوتی برخاستهاند، اما در مواقع ضروری میتوانند بسیار بیرحم شوند.
از کودکی، Akame برای تبدیل شدن به یک قاتل کارآمد تربیت شده بود، به همین دلیل او هیچگاه در اکران تیغ Teigu به نام Murasame به دشمنان تردید ندارد، چرا که این تیغ میتواند با یک ضربه جان دشمن را بگیرد. در مقابل، Tatsumi تمایلی به کشتن ندارد مگر در مواقع تحریک. برای مثال، وقتی فهمید دوستانش توسط Aria تا حد مرگ شکنجه شدهاند، از کشتن او توسط Akame جلوگیری کرد... تنها به این امید که خود بتواند این کار را انجام دهد.
5 Denji
مرد بیشانس به شیطانی با سر اره تبدیل میشود
با توجه به اینکه او شخصیت اصلی در Chainsaw Man است، Denji یا قرار بود فردی فوقالعاده خشونتآمیز باشد یا یک چوببُرا ماهر. مجبور به پرداخت بدهیهای پدر مرحومش توسط یاکوزا، Denji با شیطانی شبیه سگ به نام Pochita برای شکار شیاطین همکاری میکرد. پس از خیانت آنها، Pochita با او قراردادی بست تا جانش را نجات دهد؛ قراردادی که موجب پیوند میان هر دو شده و او را به یک هیبرید بین انسان و شیطان تبدیل کرد.
با کشیدن یک بند از سینهاش، او قادر میشود تبدیل به هیولایی با سر اره شود و از میان شیاطینی که توکیو را فرا گرفتهاند، راه خود را بکشد. او تلاش کرده است زندگی عادی کند و دوران پر سر و صدا با اره را پشت سر بگذارد؛ اما از دوران جوانی توسط دیگران به عنوان یک نیروی مجری خشونتآمیز به کار گرفته شده است. در مواجهه با شیاطین، Public Safety و سایر نیروها که به تعقیب او هستند، تنها کاری که بر عهدهاش است، مقابله به بهترین شکل ممکن است.
4 Kenshiro
ضعیفان را با قتل شروران به شیوههایی خلاقانه و خونین محافظت میکند
Kenshiro از Fist of the North Star شاید کلاسیکترین نمونه قهرمان انیمه شونن بیش از حد خشونتآمیز باشد. او پس از آنکه نامزدش، Yuria، توسط بهترین دوست سابقش، Shin، ربوده شد و به عنوان جانشین مهربان سبک Hokuto Shinken در دوران سخت زندگی خود دلیلی برای بیرحمی یافت، تنها گذاشته شد. با فشردن یکی از ۷۰۸ نقطه اپیپرسور مختلف، او میتواند بدن انسان را از مشکلات التیام بخشد یا باعث شود بدن خود به کلی از هم پاره شود.
مردم خوب و درستکار نیازی به نگرانی از درد و رنج در دستهای او ندارند؛ اما هر که از روی ضعفها سوء استفاده کند، اگر به او دست بزند، سرنوشتی بدتر از مرگ در انتظارش خواهد بود. پس از آنکه گروهی مالک یک یتیمخانه را کشتند، او مانند یک Jason Voorhees کونگ فو به تعقیب آنان پرداخت تا وقتی که همهشان از میان بروند. سپس، به جای اینکه جگی، برادر خوانده شرورش را بکشد، او را به خونینترین چشمه انسانی از زمان Nightmare on Elm Street تبدیل کرد. نیاز به گفتن نیست که او با خوشحالی چارهای ده برابری از داروی سادیستیک برای عاملان شر فراهم میکند.
3 Akira Fudo
پسر با رفتار ملایم، در دو زندگی مختلف به یک انتقامجوی خونین تبدیل میشود
اگرچه Kenshiro پدر بزرگ قهرمانان شونن فوقالعاده خشونتآمیز است، اما Akira Fudo پدربزرگ بزرگ محسوب میشود که الهامبخش Kenshiro، Guts از Berserk و بسیاری از ضدقهرمانان انیمه دیگر بوده است. شخصیت انسانی مهربان و فروتن او در کنار ماهیت شیطانی Amon منجر به خلق Devilman گردید. در این هویت، او به عنوان یک نگاهبان شب شد و شیاطین دیگر را به طور خشن از هم پاره کرد؛ اما همچنان به اندازهای انسانیت در او باقی ماند تا او را در مسیر نسبتا درست نگه دارد. با این حال، این امر کافی نبود تا او را از مرگ نجات دهد، چراکه در نهایت هم انسانها و هم شیاطین از بین رفتند.
با این وجود، Akira توانست تا حدی در دنیای پساآخرالزمان به عنوان Violence Jack تجدید حیات کند؛ مردی غولپیکر که گذشتهاش را به یاد نمیآورد. اما او همچنان میدانست چگونه به قاتلان، آزاردهندگان و سایر افراد با لبه عظیم چاقوی جک خود ضربه بزند. هر دو مجموعه، با وجود محتوای خونین، به عنوان انیمههای شونن شناخته میشدند، اما تنها Violence Jack در میانه اجرا به seinen بازتعریف شد. هر که مجموعه جنجالبرانگیز OVA آن را دیده باشد، میداند چرا؛ چراکه صحنههای آن حتی معدههای سنگین را نیز به چرخش درمیآورد.
2 Light Yagami
دانشآموز دبیرستانی تنها با یک نوتبوک، هزاران نفر را میکشد
وقتی به قهرمانان خشونتآمیز فکر میشود، تصور بر این است که آن فرد مستقیماً، چه با اسلحه و چه حتی با دستان برهنه، به کشتن میپردازد. به ندرت به کسانی فکر میشود که از پشت میز به فشار ایجاد درگیری میپردازند و اجازه میدهند دیگران بجنگند و بمیرند، در حالی که خود در آرامش نشسته و چیپس میخورند. اگر Light Yagami را در یک مبارزه بدنی بگذارید، احتمالاً شکست خواهد خورد چراکه او متخصص نبرد نیست.
اما هنگامی که از طریق نوتبوک ویژه Ryuk بر زندگی و مرگ قدرت پیدا کرد، شروع به استفاده از آن نمود تا تصمیم بگیرد چه کسی شایسته دیدن "جهان جدید" او است و چه کسی نیست. با اتخاذ نام مستعار "Kira"، تحسینها به دست آورد زیرا بدترین مجرمان زندانی را یکی پس از دیگری از میان برد. اما خیلی زود فهرست قربانیان خود را گسترش داد تا شامل کسانی شود که بیش از حد به کشف او نزدیک شدند و جلوی میگالومانیا او را گرفتند.
1 Eren Yeager
انقراض سراسری جهانی را برای نجات جزیره Paradis مرتکب شد
تعیین تعداد دقیق قربانیان برای برخی از قهرمانان خشونتآمیز این فهرست دشوار است. برای برخی، این رقم به چند ده نفر میرسد. در مواردی مانند Kenshiro، به احتمال زیاد به صدها نفر و در مورد Light، احتمالا در اولین روز به عنوان "Kira" دستکم ۱,۰۰۰ قربانی به حساب میآید. اما تنها یک قهرمان وجود دارد که موفق شده تقریباً به انقراض کامل بشریت دست یابد؛ و آن Eren Yeager از Attack on Titan است. همیشه گفته شده که او گزینههای خونینتر و خشونتآمیزتری برمیگرفت، از کشتن قاچاقچیان جنسی در کودکی تا سرنگونی تایتانهای لشکر Scout.
همه چیز از آنجا شدت گرفت، هر چه قدرتش افزایش یافت و از تواناییهای خود به عنوان Titan Shifter آگاه شد. سپس همه اوج گرفت در Rumbling، جایی که او از Titanهای Colossal برای کشتن ۸۰٪ جمعیت بشر به نجات جزیره Paradis استفاده کرد. هدف، جلوگیری از ساخت تایتانهای بیشتر بود، اما گفته میشود نفرین تایتان پس از نسلکشی او باقی ماند. تمام آن خون ریخته شد فقط بهمنظور اعطای موقتی نجات به این جزیره.
مطالب مرتبط
دیگران نیز خوانده اند
تازه های مقالات (انیمه)
محتوای خود را پیدا کنید
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید