۱۰ تا از جزئیات عجیب بتمن که همه غیر کنن (Canon) می‌پندارند

به عنوان یکی از عناوین شاخص DC Comics و یکی از شناخته‌شده‌ترین قهرمانان جهان، Batman دارای شهرتی سر به فلک کشیده است که تنها تعداد کمی از شخصیت‌ها می‌توانند در معادل آن قرار بگیرند.

شهرت او در بین جنایتکاران ترس و در میان شهروندان ناتوان شهر Gotham الهام‌بخش امید است. همچنین بیش از هفتاد سال محتوا به کارنامه خود اضافه کرده است. این بدان معناست که در میان تمام صحنه‌های اکشن خارق‌العاده، داستان‌های کارآگاهی مهیج و تحولات شخصی، چند نگین پنهان وجود دارد که حقایق عجیب و غریبی درباره او را روشن می‌کنند.

با وجود طبیعت جدی و سخت‌گیر او، بتمن برخی حقایق عجیب از گذشته خود دارد. این حقایق ممکن است به انتخاب‌های مد قدیمی، بینش‌های منحصربه‌فرد در مورد گجت‌های او یا حتی افرادی که به اندازه کافی نزدیک هستند تا او را بشناسند مربوط شوند. در حالی که برخی از این حقایق ممکن است خنده‌دار و برخی دیگر نگران‌کننده باشند، در نهایت به انسانیت بیشتر بتمن کمک می‌کنند. به هر حال، چه کسی در گذشته کمی جنبه‌های عجیب نداشته باشد؟ این حقایق عجیب درباره بتمن شاید همیشه دلنشین نباشند اما او را به شخصیتی سه‌بعدی‌تر تبدیل می‌کنند.

10 او یک بخش فرزندخوانده از Starro دارد

Jarro می‌خواهد بهترین رابین بتمن شود

درست است، بتمن یک بخش فرزندخوانده از Starro را به عنوان پسر خود پذیرفت. Jarro یک نمونه ژنتیکی از Starro the Conqueror است که بتمن پس از پایان سری No Justice به دست آورد. در ابتدا بتمن این نمونه را تنها برای مطالعه جمع‌آوری کرد و موجود در حال رشد را در یک شیشه نگهداری نمود، به همین دلیل این موجود کوچک به نام "Jarro" شناخته شد. در آن زمان این امر چندان به عنوان یک خطر ایمنی محسوب نمی‌شد، چرا که Starro در لحظات آخر Justice League همیاری کرده بود؛ بنابراین فرض منطقی بود که هر نمونه ژنتیکی از آن ممکن است تمایل مشابهی به کمک داشته باشد.

اما Jarro تنها به بتمن کمک نکرد؛ او به دل بتمن راه پیدا کرد. این فاتح ستاره کوچک نسبت به بتمن بسیار مهربان رفتار می‌کرد و حتی چند بار او را به عنوان الگوی پدری می‌شناخت و "بابا" می‌خواند. با رشد این پیوند، بتمن Jarro را به عنوان یکی از اعضای خانواده پذیرفت و این دو یکی از عجیب‌ترین (اگرچه شاید بانمک‌ترین) تیم‌های تاریخ DC شدند. حتی Jarro خیال داشت که به رابین جدید بتمن تبدیل شود.

9 لباس رنگین‌کمان بتمن

او این لباس را برای محافظت از رابین پوشیده بود

در روزگاری که Dick Grayson هنوز رابین بود، او دختری را از ابتلا به حادثه تصادف با یک خودرو نجات داد، اما در این میان دستش آسیب دید. این حادثه باعث شد که چهره و قهرمانی او در روزنامه‌های گاتهام به شهرت برسد و عکس‌های او روی صفحات اول به نمایش گذاشته شود. بلافاصله بعد، بتمن شروع به پوشیدن هر شب یک لباس رنگ متفاوت کرد که رسانه‌ها بیشتر بر آن تمرکز داشتند و این موضوع باعث سردرگمی Dick و Alfred Pennyworth می‌شد.

در نهایت این ماجرا به سراغ لباس بدنام "rainbow batsuit" انجامید و همراه آن توضیحی ارائه شد. بتمن می‌دانست کاری که انجام می‌دهد عجیب است، اما این خود هدف بود. با توجه به آنکه اخبار Dick را با جزئیات پیگیری می‌کردند – از جمله عکس‌هایی از آسیب واضح او – بتمن نگران بود که اگر در هنگام همکاری به عنوان Dynamic Duo عکسبرداری شوند، ممکن بود رازشان به خطر افتد. ممکن بود مردم آسیب رابین را به Dick نسبت دهند و هویت آن‌ها را به هم مرتبط کنند. لباس‌های چند رنگ، به گونه‌ای طراحی شده بودند که توجه مردم را از رابین منحرف کنند. توضیحی شیرین، اگرچه عجیب به نظر می‌رسد.

8 بتمن تا فیلم 1989 تفنگ قلاب‌زن خود را نداشت

بتمن Michael Keaton اولین کسی بود که از تفنگ قلاب‌زن استفاده کرد

بیشتر هواداران نمی‌توانند بتمن را بدون تفنگ قلاب‌زنش تصور کنند، اما ممکن است برخی از شما تعجب کنید که این نوآوری تا اواخر دهه ۸۰ به کارنامه او اضافه نشده بود. تا آن زمان، وسیله اصلی بتمن برای جابجایی در شهر گاتهام، استفاده از یک قلاب دستی بود که از مکانی به مکان دیگر می‌آمد. تا زمانی که فیلم 1989 Batman با بازی Michael Keaton ایده تفنگ قلاب‌زن به مجموعه ابزارهای او اضافه نشد.

این حتی اولین گجتی نبود که بتمن در خارج از دنیای کمیک استفاده می‌کرد؛ بلکه بخشی از تاریخ طولانی و پرماجرای او محسوب می‌شود. نکته اصلی این است که وقتی هواداران پنلی فوق‌العاده از بتمن می‌بینند که با تفنگ قلاب‌زن در حال تابیدن در شهر گاتهام است، باید از کارگردان بینا، Tim Burton، بخاطر این ایده نوآورانه تشکر کنند. در واقع، او کاری بسیار تحسین‌برانگیز انجام داد: ساخت تفنگی که بتمن به طور منظم از آن بهره می‌برد.

7 مادر Joe Chill زمانی خانه‌دار او بود

خانم Chilton نیز می‌دانست بتمن کیست

در داستان‌های اولیه بتمن، Alfred Pennyworth نبود که از بروس مراقبت می‌کرد پس از قتل تراژیک والدینش. در عوض، بروس نزد عمویش، Philip Wayne، رفت. عموی او خانه‌داری داشت به نام خانم Chilton؛ زنی مهربان که همانطور که معلوم شد، مادر Joe Chill بود – همان مردی که در ابتدا بروس را یتیم کرده بود. بعداً Chill نام خود را تغییر داد و بنابراین هیچ‌کس ارتباط میان این افراد را متوجه نشد، اما خانم Chilton با بروس جوان دوست شد و شاهد رشد او به مردی که بعدها تبدیل می‌شد، بود.

آنچه در مورد خانم Chilton جالب است این است که او تنها یک زن سالخورده مهربان با ارتباط تصادفی با بتمن نبود. او فردی بسیار درک‌کننده بود و به تنهایی دریافت که بروس و بتمن یکی هستند، اما این راز را با هیچ‌کس در میان قرار نداد. از سوئی دیگر، این ممکن بود تلاش خانم Chilton برای جبران کارهای پسرش باشد؛ او سال‌ها بعد از جرم او مطلع شد و احتمالاً به دلیل اینکه Joe را به مسیر درستی هدایت نکرد، احساس گناه می‌کرد. حتی شگفت‌انگیزتر آنکه بتمن هرگز از این موضوعات آگاه نشد.

6 او زمانی یک Yellow Lantern بود

حلقه Yellow Lantern از بتمن می‌ترسید

این وضعیت در یک صفحه کامل ادامه یافت. بتمن، مردی که در بسیاری از مردم ترس به پا می‌کشید، به عنوان نامزدی منطقی برای Sinestro Corps تلقی می‌شود. مفهوم بتمن از ابتدا به گونه‌ای طراحی شده بود که از ترس به عنوان سلاح استفاده کند. بنابراین، وقتی یکی از حلقه‌های Yellow Lantern به بتمن رسید، استفاده از قدرت آن برای او آسان می‌شد. متأسفانه، حلقه متوجه نوع واقعی بتمن نشد.

5 ضربه‌ای که در سراسر جهان به گوش رسید

با این حال، زمینه واقعاً تاریک است

همه این تصویر را می‌شناسند، همراه با مجموعه‌ای از حباب‌های گفتار که آنچه در اصل سوءاستفاده از کودکان است را به لحظه‌ای بامزه تبدیل می‌کنند. اما در کمیک اصلی، داستان بسیار تاریک‌تر است. در روایت جایگزین تاریخ بتمن، این نسخه از بروس وین زمانی به مبارزه با جرم و جنایت دست زد که پدرش، که در حال کار روی درمان مسمومیت کریپتونیت بود، مرده یافت؛ و تنها ردپایی از قاتلی که مشاهده کرده بود، خطی آبی و قرمز بود. پس از آن با باور اینکه Superman مسئول است، بتمن خود را وقف سرنگونی مرد فولادی کرد.

پس از سال‌ها تمرین و همراهی با رابین به عنوان شریک، بتمن نهایتاً برای انتقام آماده شد. اما رابین آماده نبود. او نتوانست باور کند که Superman توانست کسی را بکشد. از خشم اینکه رابین منطق او را زیر سوال برد، بتمن به او سیلی زد و پرسید آیا رابین در کنار اوست. وقتی که رابین نتوانست پاسخ مثبتی بدهد، بتمن از دستگاهی استفاده کرد تا خاطرات او را پاک کند و شریکیشان را منحل سازد. بدین ترتیب، بتمن باعث شد رابین فراموش کند که او را سیلی زده و اینکه هرگز شریک بوده‌اند. این داستان بسیار تاریک است که در نهایت به یک میم تبدیل شد.

4 Onomatopoeia هویت مخفی او را می‌داند

Onomatopoeia با موفقیت Dark Knight را فریب داد

ممکن است Onomatopoeia از نخستین نام‌هایی نباشد که هواداران هنگام بررسی دشمنان متعدد بتمن به ذهنشان می‌آید، اما او موفق شد کاری انجام دهد که هیچ شرور دیگری نکرده است: او بتمن را فریب داد تا او را به Batcave بپذیرد و هویت مخفی او را فاش کند. این کار را با حقه‌ای بسیار دقیق انجام داد و تظاهر کرد که یک قهرمان جدید به نام Baphomet است که نیاز به آموزش دارد. در طی چند جلسه با بتمن، در نهایت اعتماد Dark Knight را به دست آورد.

بتمن او را به Batcave آورد و فاش کرد که او بروس وین است. حتی "Baphomet" را به نامزد آن زمانش، Silver St. Cloud، معرفی کرد. تصور کنید وحشت بتمن زمانی که شنید Onomatopoeia گلوی Silver را برید و هویت او را آشکار ساخت. این نه تنها یکی از معدود مواقعی بود که بتمن به کسی اطمینان کرد و هویت مخفی خود را فاش نمود، بلکه باعث شد شخصی که دوستش داشت به قتل برسد. چیزی که واقعاً نگران‌کننده است این است که این مشکل هرگز به طور کامل حل نشد. داستان ناگهان با نقطه عطفی پایان یافت. بنابراین، اگر همچنان جزء داستان‌های اصلی محسوب شود، Onomatopoeia یکی از اسرار محافظت‌شده جهان را می‌داند.

3 بتمن یک بار در شلوارش ادرار کرد

این داستانی از اولین روزهای بتمن است

بله، این چیزی است که خود بتمن اعتراف کرده است. در روزهای اولیه‌اش به عنوان یک نگهبان عدالت، هنگامی که در Batman: Year One دیواری را منفجر کرد، قدرت غیرمنتظره انفجار باعث بروز آنچه او به شوخی "اسپاسم مثانه" می‌نامید، گردید. این داستان را برای Baphomet – در واقع همان Onomatopoeia متنکار – تعریف کرد تا به او کمک کند اعتماد به نفس پیدا کند. آن لحظه خجالت‌آور برای بتمن تنها یک قدم در مسیر تبدیل شدن به قهرمانی بود که امروز است.

در حالی که این داستان هم خنده‌دار و هم عجیب است که بتمن کارهایی از این دست انجام دهد، از سوی دیگر بسیار دلنشین هم به نظر می‌رسد. این، بخش خصوصی و شخصی بتمن است که با کسی که کم‌کم به عنوان یک دوست به او اعتماد پیدا می‌کند به اشتراک گذاشته می‌شود. در اینجا هواداران جنبه مراقبتی بتمن را مشاهده می‌کنند؛ او سعی دارد به فردی که فکر می‌کند قهرمان در حال ظهور است، اعتماد به نفس بخشد. البته، پایان این داستان به شکل وحشتناکی رقم خورد و می‌توان گفت که بدتر از این است که Onomatopoeia بداند بتمن پاچه‌اش خیس شده است تا اینکه هویت واقعی او فاش شود. تنها این راز می‌توانست اعتبار بتمن را اگر به دست جنایتکاران افشا می‌شد، به شدت زیر سوال ببرد.

2 بتمن ابتدا از یک تفنگ استفاده می‌کرد

این مربوط به زمانی است که بتمن از نیروی مرگبار استفاده می‌کرد

وقتی برای اولین بار در Detective Comics #27 (توسط Bill Finger و Bob Kane) ظاهر شد، بتمن در حقیقت یک تفنگ به همراه داشت. این اتفاق بسیار پیش از توسعه کامل اسطوره او و تصمیم به اینکه هرگز جان کسی را نبگیرد، رخ داده بود. در آن زمان انتظار می‌رفت بتمن برای مخاطبان بالای سنی طراحی شود. حتی خود تفنگ هم شگفت‌انگیزترین بخش این ماجرا نبود. در آن زمان، بتمن آماده، مایل و قادر به استفاده از نیروی مرگبار علیه دشمنانش بود.

این دوره نماد زمان‌های خام‌تر در وجود بتمن بود، زمانی که او به طور کامل به قهرمانی که امروز است تبدیل نشده بود. کد اخلاقی سختگیرانه بتمن او را از بسیاری دیگر از قهرمانان متمایز می‌کند. تصور اینکه در ابتدا چنین کدی نداشت، ترسناک است. اما نمی‌توان تصور کرد که Dark Knight امروزی چه شکلی می‌شد اگر این کد اعمال نمی‌شد. شاید امروز بتمن بسیار مرگبارتری در خیابان‌ها پرسه می‌زد، با آگاهی کمتر به گرفتن یک زندگی.

1 اقدامات بی‌پروای به خطر انداختن کودکان

بتمن هر یک از کودکان خود را به خطر انداخته است

برای این موضوع واقعاً راه فراری وجود ندارد. هر کودکی که به عهده بتمن گذاشته شده، بارها به خطر انداخته شده است به قدری که اگر فعالیت‌های واقعی فرزندپروری او به مراجع اجتماعی معلوم می‌شد، احتمالاً سال‌ها پیش دستگیر می‌شد. هر رابین برای مبارزه و رویارویی با افراد مسلح و آماده کشتن تربیت شده است. دو تن از آن‌ها به طور رسمی جان خود را از دست داده‌اند و بقیه تجربه‌های نزدیک به مرگ فراوانی داشته‌اند.

رابین‌های بتمن همگی خوش‌شانس‌اند که زنده مانده‌اند و، به صادقانه باید گفت، بدشانسی که بتمن ولی و سرپرست آن‌ها است. شاید این یکی از عجیب‌ترین و نگران‌کننده‌ترین حقایق درباره او باشد که نه تنها مردم آن را فراموش نمی‌کنند، بلکه عمداً سعی در نادیده گرفتن آن دارند.

مفهوم رابین ضروری است و بیش از یک بار به نجات بتمن کمک کرده است. اما اگر دقیق نگاه کنید، به سختی می‌توان انکار کرد که جنبه‌های ناخوشایندی در مفهوم قهرمان کودک وجود دارد.