
دوران تصدی مایکل اسکات (استیو کارل) به عنوان مدیر منطقه ای داندر میفلین اسکرانتون در دفتر اغلب به خاطر لحظات دلخراشش به یاد میآید. شوخیهای نامناسب مایکل، نیاز شدید به توجه، و تلاشهای عبور از مرز برای رفاقت در محل کار، به نمونههای افسانهای از نحوه مدیریت نکردن دفتر تبدیل شدهاند. با این حال، در زیر سطح مسابقات هواپیماهای کاغذی و مهمانی های رقص بداهه، یک رهبر نهفته است که واقعاً به کارمندان خود اهمیت می دهد. اگرچه روشهای او ممکن است غیرمتعارف باشد، چند قسمت کلیدی دفتر لحظاتی را نشان میدهد که هوش عاطفی و فداکاری مایکل به تیمش درخشیده است و نشان میدهد که چرا شعبه اسکرانتون همواره موفقترین مکان داندر میفلین با وجود (یا شاید به دلیل) مدیر خاص آن. چیزی که مایکل اسکات دفتر را از روسای بد معمولی متمایز می کند، نگرانی واقعی او برای رشد شخصی و حرفه ای کارکنانش است. مایکل هنگام مقابله با بحرانها، تأیید دستاوردها یا مدیریت درگیریهای محل کار، اغلب به استراتژیهای رهبری مؤثر شگفتآوری برخورد میکند که بر رفاه تیمش بالاتر از اهداف تجاری تأکید میکنند. این پنج قسمت جنبههای متفاوتی از سبک مدیریت مایکل را به نمایش میگذارد که او را چیزی فراتر از یک کمدی اصلی سریال موفق NBC معرفی میکند.
«قتل» (فصل 6، قسمت 10)
وقتی شایعات درباره ورشکستگی احتمالی داندر میفلین با نگرانی دفتر را فلج میکند، واکنش مایکل بهطور مشخصی نامناسب به نظر میرسد: شروع به یک بازی پیچیده قتل و معمایی به نام «Belles, Bourbon, and Bullets». این تصمیم در ابتدا جیم هالپرت (جان کرازینسکی) را ناامید می کند، که معتقد است آنها باید روی بحران در دست تمرکز کنند. با این حال، اصرار مایکل مبنی بر اینکه "آنها به این بازی نیاز دارند" درک عمیق تر او را از روانشناسی محل کار نشان می دهد. او با ایجاد یک حواس پرتی ساختاریافته، از وحشت تیمش جلوگیری می کند و روحیه اداری را در زمان های نامشخص حفظ می کند. این اپیزود زمانی به اوج می رسد که جیم به خرد مایکل اذعان می کند و درک می کند که گاهی اوقات رهبری مؤثر به معنای محافظت از تیم شما در برابر ناراحتی عاطفی است نه اینکه آنها را مجبور به رویارویی با چالش های طاقت فرسا کنید.
«مدرسه بازرگانی» (فصل 3، قسمت 17)
در حالی که این قسمت با ارائه تئاتر مشکوک مایکل در مدرسه بازرگانی رایان هاوارد (بیجی نواک) آغاز میشود، جایی که او صفحاتی از یک کتاب درسی را پاره میکند و آب نباتها را به سمت دانشآموزان پرتاب میکند، به نمایشی تاثیرگذار از تعهد او به روابط اداری تبدیل میشود. هنگامی که پم بیزلی (جنا فیشر) اولین نمایش هنری خود را برگزار می کند، اکثر همکارانش یا دعوت را رد می کنند یا بدتر از آن، از کار او به عنوان "هنر متل" انتقاد می کنند. مایکل نه تنها شرکت میکند، بلکه آبرنگ او را از ساختمان اداری خریداری میکند و ستایش واقعی را ارائه میکند که به وضوح پام را تکان میدهد. به رسمیت شناختن استعداد او و غرور خالصانه او در موفقیت او نشان می دهد که چگونه مایکل نقش خود را فراتر از مدیریت سنتی می بیند. او خود را مربی مسئول پرورش رویاها و آرزوهای کارمندانش می داند.
"آیا من لکنت داشتم؟" (فصل 4، قسمت 16)
هنگامی که استنلی هادسون (لسلی دیوید بیکر) در طول جلسه ای جسورانه اقتدار مایکل را با عبارت عنوانی به چالش می کشد، مایکل با یک آزمون حیاتی رهبری مواجه می شود. پاسخ اولیه او تلاش برای خنثی کردن وضعیت با شوخ طبعی و بعداً اجرای یک شلیک ساختگی است که نشان دهنده اجتناب مشخص او از درگیری است. با این حال، وضوح اپیزود رشد قابل توجهی را در رویکرد مدیریتی مایکل نشان می دهد. مایکل به جای اینکه اجازه دهد نافرمانی سرخورده شود یا به اقدامات انضباطی خشن متوسل شود، دفتر را برای گفتگوی خصوصی با استنلی پاک می کند. در طول این بحث، او همدلی برای ناامیدی استنلی را با انتظارات روشن در مورد احترام در محل کار متعادل می کند. این مدیریت دقیق یک موقعیت بالقوه ناپایدار، توانایی مایکل را برای دلسوز و مقتدر بودن در صورت لزوم نشان می دهد.
«بسته شدن شعبه» (فصل 3، قسمت 7)
در مواجهه با تصمیم شرکت برای بستن شعبه اسکرانتون، مایکل شاید تحسین برانگیزترین ویژگی رهبری خود را به نمایش بگذارد که وفاداری شدید به تیمش است. در حالی که سایر مدیران ممکن است این تصمیم را بپذیرند یا آینده خود را در اولویت قرار دهند، مایکل بلافاصله برای نجات شغل کارمندانش اقدام می کند. عزم او او را به مقابله مستقیم با رهبری شرکت سوق می دهد و شجاعت و فداکاری را نشان می دهد که باعث احترام تیمش می شود. خیانت همزمان جاش پورتر (چارلز استن) به شعبه استمفورد، و استفاده از موقعیت برای منافع شخصی، تضاد آشکاری را ارائه می دهد که جیم به خوبی بیان می کند: "در مورد مایکل اسکات هر چه می خواهید بگویید، اما او هرگز این کار را نمی کند." این قسمت از دفتر ثابت میکند که سبک رهبری مایکل، اگرچه غیر متعارف است، نسبت به رویکردهای سنتیتر، وفاداری و انسجام تیمی قویتری را تقویت میکند.
"Booze Cruise" (فصل 2، قسمت 11)
قسمت بدنام کروز مشروب الکلی، عمق غیرمنتظره مایکل را به عنوان یک مربی و محرک آشکار می کند. در حالی که سمینار رهبری او در قایق حزبی در ژانویه به نظر می رسد تلاش نادرست دیگری برای تیم سازی باشد، نتایج مثبت غیرمنتظره ای به همراه دارد. سخنرانی پرشور او در مورد تصمیم گیری های جسورانه به طور ناخواسته روی اندرسون (دیوید دنمن) را الهام می بخشد تا تاریخ عروسی را با پم تعیین کند و نشان می دهد که چگونه اشتیاق واقعی مایکل می تواند دیگران را تشویق کند تا در زندگی خود اقدام کنند. مهمتر از آن، وقتی جیم به مایکل در مورد احساساتش نسبت به پم اعتماد میکند، مایکل توصیههای ساده اما معناداری را ارائه میکند: «هرگز، هرگز تسلیم نشو». این لحظه آرام مایکل را در بهترین حالت خود قرار می دهد و جنبه های اجرایی شخصیت خود را کنار می گذارد تا به طور واقعی با کارمندی که به دنبال راهنمایی است ارتباط برقرار کند.
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید