
The Roottrees are Dead یک بازی داستانی تحقیقی است که توسط Robin Ward ساخته شده است. پس از اینکه سقوط یک هواپیما جان Carl Roottree، همسر او و دختران او را گرفت، منبعی ناشناس میخواهد بستگان خونی را ردیابی کرده و ارثیه را تقسیم کند. این موضوع باعث میشود بازیکنان با درخت خانواده بزرگی مواجه شوند که باید آن را تکمیل کنند در حالی که رمز و راز The Roottrees are Dead با امکانات تحقیقی خود آشکار میشود. علاوه بر این، هر کسی که داستان را در نسخه جدید Steam به پایان برساند، دنبالهای به نام Roottreemania دریافت میکند که مفهوم اصلی بازی، یعنی جستجوی سرنخها را بیشتر گسترش میدهد.
چیزی که The Roottrees are Dead را منحصربهفرد میکند این است که برخلاف بسیاری از بازیهای دیگر با موضوع کارآگاهی مشابه، به بازیکنان یک کامپیوتر، یک میز و یک تابلو اعلان ارائه میدهد تا رمز و راز را پر کنند و حل کنند. تمام تحقیقات با جستجو برای مقالات آنلاین و به هم چسباندن تکههای کوچک اطلاعات صورت میگیرد. با ورودیهای اختیاری برای همسرانی که به خانواده مرتبط نیستند و تصاویر اضافی برای سازماندهی، بدون شک بازیکنان مدتها درگیر بازگشایی تاریخچه Roottrees خواهند بود. تا جایی که بازی کمی طولانی به میآید، به این صورت که The Roottrees are Dead از پرکردن اضافی بیمورد رنج میبرد که اهمیت حل معمای بازی را کاهش میدهد.
The Roottrees are Dead در نگه داشتن راز در تاریکی موفق عمل میکند
به نظر نمیرسد Roottrees طرفدار این باشد که نسلشناسیشان به دقت بررسی شود، همانطور که بازیکنان از منبع آنها میآموزند، که این امر یک بازی کارآگاهی نسبتاً منحصربهفرد را رقم میزند - کاملاً به طور مخفیانه انجام میشود. به ندرت سرنخی در The Roottrees are Dead وجود دارد که با مقایسه مدارک و جستجو در اینترنت یافت نشود. کل بازی حول تعویض سریع و آسان بین تخته درخت خانواده، جدول مدارک و کامپیوتر ساخته شده است، به گونهای که بتوان عبارات کلیدی خاص را در مواقع نیاز برجسته و کپی کرد. بازیکنان از اینکه یک دفترچه درونبازی برای یادداشت افکار سریع و پیگیری زمانبندی وجود دارد مطلع خواهند شد که در حین پیچیدهتر شدن اتفاقات بسیار مفید است. عملاً در این دفترچه زندگی خواهند کرد به محض اینکه Roottrees پیشرفت کند.
یکی دیگر از ویژگیهایی که The Roottrees are Dead را از سایر عناوین تحقیقی متمایز میکند، وجود سیستم راهنمایی است که در آن از یک اردک لاستیکی مشورت میگیرید. این نه تنها یک ارجاع طنزآمیز به نظریه اشکالزدایی برنامه است، بلکه نکات ارائه شده توسط اردک ابتدا مبهم هستند و سپس به تدریج واضحتر میشوند تا نهایتاً پاسخ را فاش کنند. این سیستم به بازیکنان کمک میکند تا به سمت درست هدایت شوند و بر اساس اطلاعات موجود برای آنها زمینهسازی میکند. در حالی که حالت آسانی برای The Roottrees are Dead وجود ندارد، اردک لاستیکی کوچک همدم میتواند برای کسانی که گیر میکنند یاری رسان باشد.
بازیکنان باید به منظرهای از پسزمینه تختههای اعلامیه، یک میز چوبی و یک مانیتور کامپیوتر کهنه عادت کنند، زیرا اجزای دیگری در بازی وجود ندارد، اگرچه آثار هنری تصاویر و سایر مدارک زیباست. موسیقی متن جاز اپنسورس آن برای ورود به حالت تحقیق و مطالعه عالی است و به عنوان ایجادکننده فضای ایدهآل هنگام بررسی تاریخچه شرکت آبنبات Roottree عمل میکند. خواندن در مورد زندگی هر عضو خانواده، جستجو برای ابهامات پنهان در کمدهایشان را جذاب میکند، به ویژه با نوشتاری که میداند کی سرنخها را برجسته کند. تا حدی، هر چه بازیکنان عمیقتر پیش روند، The Roottrees are Dead بیشتر به سرنخها وابسته میشود.
The Pacing in The Roottrees are Dead به ضخامت شربت میشود
عبارت Roottree الیاس به سبک «خون از شربت غلیظتر است» به طرز تهدیدآمیزی بر فراز درخت خانواده سایه میاندازد و The Roottrees are Dead در نیمه دوم خود تقریباً این موضوع را ثابت میکند. بازی با نقدی ملایم به بزرگی نسب Roottree آغاز میشود، اما زمانی که بازیکنان خودشان مشاهده کنند، در ابتدا ممکن است احساس غرق شدن کنند. هرچند با ورود به جریان، این حس ممکن است از بین برود، اما در نهایت کل درخت باید تکمیل شود تا به پایان برسید. به دلیل اینکه The Roottrees are Dead تا زمانی که سه (و بعداً چهار) بستگان خونی قفل نشده باشند، به بازیکنان اعلام نمیکند که درست عمل کردهاند، تکمیل درخت میتواند از حالتی روشنگر به حس انجام یک کار خستهکننده تبدیل شود، به ویژه هنگامی که به آخرین شاخههای آویزان برسند. همچنین The Roottrees are Dead تنها از یک منبع اصلی برای هر سرنخ استفاده میکند، در حالی که بسیاری از منابع به یکدیگر مرتبط هستند. فهمیدن تکههای مبهمتر و کمتر به هم پیوسته آنقدر وقتگیر بود که مجبور شدم از اردک لاستیکی برای پر کردن ورودیهای پایین استفاده کنم. با این حال، مشکلی در کشف پیچ بزرگ داستان نداشتم.
بازی دوم که همراه با نسخه Steam عنوان ارائه میشود، Roottreemania، این مشکل را با پراکندن سرنخها در منابع مبهم متعدد رفع میکند. Roottreemania همانند آغاز ماجرای تحقیقی اول احساسی رضایتبخش ایجاد میکند، علیرغم این که Roottreemania چالشیتر است. تقریباً هیچ چیز هیجانانگیزی وجود ندارد که مانع از خیره شدن طرفداران به همان دو و نیم صفحه به طور مکرر شود، فقط چند بازی کوچک به طور تصادفی در نزدیکی پایان به بازیکنان ارائه میشود.
بهاندازهای که امکانات کپی و برجستهسازی در هر دو بازی مفید هستند، نقصهایی نیز دارند. برجسته کردن هرچیزی، حتی مدارک، به بازیکنان اجازه میدهد که به صورت خودکار آن عبارت را در موتور جستجوی SpiderSearch جستجو کنند و در وقت صرفهجویی کنند. با این حال، هیچ یک از عناوین Roottree به گونهای شهودی نیست که هنگام برجسته کردن کتابها و نویسندگان برای جستجوی خودکار در کتابخانه عمومی، بازیکنان متوجه شوند. همان موضوع برای عبارات و رویدادهای جاری در نشریات نیز صدق میکند؛ که میتوانست به سادگی یک دکمه مفید در کنار "search internet" باشد، به جای آنکه بازیکنان هر بار که عبارتی جذاب ظاهر میشود، آن را در یادداشتهای خود برجسته کنند. در حالی که نشریات به اندازه کافی مهربان هستند که منویی کشویی از هر مجلهای که بازیکنان پیدا کردهاند در اختیار بگذارند، کتابخانه عمومی هر دو، نویسنده و عنوان را میطلبد. تنها گزینه، کپی و الصاق است.
The Roottrees are Dead and Roottreemania از ذائقه اکتسابی هستند
در نهایت، اگر بازیکنان از جستجو در سایتهایی مانند Wikipedia لذت ببرند، آنگاه The Roottrees are Dead و Roottreemania مطمئناً آنها را سرگرم خواهند کرد، به ویژه از آنجایی که این عنوان مدت زیادی طول نمیکشد تا معاملات مشکوک پشت Roottrees را فاش کند. داستان و چرخه تحقیقی تنها تا حدی بازی را پیش میبرند، پیش از آنکه ممکن باشد بازیکنانی که به دنبال چیزی فراتر از یک صفحه کامپیوتر و میز مدارک هستند، دچار خستگی و سرسختی شوند. این موضوع همچنین میتواند پایان را تضعیف کند، پایانبندی که هدف آن ارائه پیام مهمی است، اما با توجه به ناامیدیهای بهوجود آمده در آزادسازی آن تأثیر چندانی ندارد.
با این حال، بازی در اجازه دادن به بازیکنان برای ترکیب منطقی سرنخها کار بسیار خوبی انجام میدهد. سرنخها را در مرکز شبکه Roottree به خوبی پنهان میکند، اما هر چقدر به حاشیه برود، ممکن است با گذشت زمان آزاردهنده شود. نوشتهها به قدری ارزش جذب دارند که به بازیکنان این احساس را میدهند گویی در حال تجربه زندگی یک خانواده واقعی هستند. در حالی که این داستان به گونهای روایت میشود که آن را یکی از بازیهای معمایی منحصر به فرد میسازد، روش کشف آن توسط بازیکنان همان عاملی است که محدودیتهایی به همراه دارد.
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید