
Squid Game فصل 2 با بازیهای بزرگتر و آیین رأیگیری مکرر بازگشت. با توجه به اینکه این روند اکنون تقریباً کاملاً دموکراتیک است، اکثر بازیکنان میتوانند سرنوشت خود را پس از هر دور بازی تعیین کنند. تا پایان فصل 2، حدود سه چهارم بازیکنان مرده اند و سه دور رای گیری قبل از آن انجام شد.
فصل 2 برای کشف انگیزه های فردی در پشت آن تصمیمات و افکار جمعی که جهت سرنوشت آنها را دیکته می کند، زمان می برد. آنچه بازیکنان را در بازی نگه میدارد بسیار پیچیدهتر از آنچه در فصل 1 ارائه شد است. با بازگشت دوباره برندگان بازیهای قبلی به عنوان بازیکن، فصل 2 بینندگانی را در مورد دنیای دیستوپیایی به بینندگان ارائه میدهد. بازی مرکب (Squid Game).
بازیکنان در ابتدا از بازی ها در فصل 1 خارج شدند
در فصل 1 Squid Game، Recruiter اعضای آسیب پذیر جامعه را که بیکار بودند یا با مشکلات روبرو بودند هدف قرار داد. برخی عزیزانی داشتند که شرایط پزشکی داشتند که برای زنده نگه داشتن آنها نیاز به درمان شدید و مبالغ هنگفت پول داشت. برخی بدهی های پرداخت نشده داشتند و برخی شغل خود را از دست داده بودند. کسانی که برای بازی انتخاب شده بودند به قمار روی آوردند تا در مدت کوتاهی مقدار زیادی پول به دست آورند. استخدام کننده افراد را در این موقعیتهای مشابه انتخاب کرد و راهی را به آنها نشان داد که میتوانند به راحتی برنده شوند و با اجازه دادن به آنها در بازی دداخی، پول نقد دریافت کنند. پول واقعی است، اما مقدار آن برای حل مشکلات شدیدتر آنها کافی نیست. این باعث شد که بازیکنان از شماره ای که Recruiter در اختیارشان قرار داده بود استفاده کنند تا بتوانند در بازی های بیشتری شرکت کنند تا پول بیشتری کسب کنند. در مصاحبه با The Guardian، Squid Game سازنده نمایش هوانگ دونگ هیوک فاش کرد که بحران بدهی کره و مشکلات مالی خانوادهاش در سال 2009، داستانها از آنجا سرچشمه میگیرد. هوانگ به یاد میآورد: «از نظر مالی بسیار در تنگنا بودم زیرا مادرم از شرکتی که در آن کار میکرد بازنشسته شد. زمانی که فیلم او در حال توسعه موفق به تامین مالی نشد، هوانگ خود را بیکار کرد. او فاش کرد: "حدود یک سال نمی توانستم کار کنم. مجبور شدیم وام بگیریم - مادرم، خودم و مادربزرگم." و او تنها نبود. پس از وقوع بحران اقتصادی جهانی در کره، بسیاری از مردم دقیقاً مانند او با شرایط مشابهی روبرو بودند. هوانگ در حالی که سعی میکرد با کمیکهای بازی بقا از واقعیت تلخ فرار کند، شروع به رویاپردازی در مورد یک بازی بقا کرد که به بازیکنان این امکان را میداد تا با جوایز هنگفت بیرون بروند، و از خود پرسید که آیا بازی خواهد کرد یا خیر. رقابت در Squid Game شامل شش دور بازی است و عدم صعود به دور بعدی منجر به مرگ می شود. با اولین بازی، چراغ قرمز، چراغ سبز، که به سرعت واقعیت بازی ها را مشخص کرد، بازیکنان می خواستند بیرون بیایند و در نتیجه رای دادند. از آنجایی که اکثریت به توقف بازی رای دادند، بازیکنان بازمانده به زندگی خود رها شدند. اما93% آنها برگشتند چون انتخاب بهتری نداشتند. مناقصه برای زندگی آنها و تلاش برای پیروزی تنها راه رهایی از بدبختی آنهاست. بازی کردن به آنها فرصتی برای برنده شدن می داد، در حالی که در زندگی خود تلاش می کردند اما راهی برای خروج نمی دیدند. همین کافی بود تا تقریباً همه برگردند و زندگی خود را به خطر بیندازند، زیرا بیرون آمدن از رقابت نه میتوانست مشکلات آنها را برطرف کند و نه آنچه را که در زندگی آنها شکسته شده بود، اصلاح میکرد. بازیکنان پس از آگاهی از میزان کامل عواقب آن، با کمال میل برای شرکت در مسابقه بازگشتند. هوانگ توضیح داد: «نمایش با یک ایده ساده ساخته شده است. ما در شرایط بسیار منحصر به فردی برای زندگی خود می جنگیم.» حرص انگیزه اصلی نبود. بقا بود.
نیمی از بازیکنان بعد از هر دور ادامه فصل 2 را انتخاب می کنند
پول همچنان نیروی محرکه اصلی در بازی مرکبفصل 2 است، اما تفاوت این است که رای گیری پس از پایان هر دور انجام می شود. برخلاف نتایج فصل 1 که به وضوح تصمیمات اکثریت گروه را منعکس می کند، نتایج رایدر فصل 2 دو از هر سه بار 50/50 به پایان می رسد و یکنفر به عنوان نفر انتخاب می شود. عامل تعیین کننده: Front Man یا In-ho، که پس از پیروزی در بازی های خود در سال 2005، دوباره به عنوان بازیکن 001 وارد عرصه شد. مشخص نیست که آیا او قبل از رویارویی با Gi-Hun در بازیهای دیگری شرکت کرد، اما به نظر واضح است که او جهت بازیها را چه در داخل دیوار و چه در خارج دیکته میکند. پول، به عنوان وسیله ای برای زنده ماندن، برای Front Man یا Gi-Hun صدق نمی کند. و برای بقیه بازیکنان، نیمی از آنها تا حد مرگ می ترسند، در حالی که نیمی دیگر نمی توانند. برای صعود به دور بعد صبر نکنید به نظر واضح است که انگیزه ها در فصل 2 تغییر کرده است. رقابت بهعنوان وسیلهای برای رسیدن به هدف آغاز میشود و سپس با ناامیدی کمتر میشود. هوانگ در مصاحبه ای با CBS. او به اشتراک گذاشت که نسبت به طبیعت انسان بدبین تر شده است. فصل 2 بازی مرکب (Squid Game) نگاهی دلخراش به جامعه و طبیعت انسان ارائه میدهد که در هر بازیکن بازگشته به تصویر کشیده میشود. هوانگ گفت: "این حرص و آز است که به آنها اجازه می دهد جامعه ای را ایجاد کنند که در آن احساس راحتی کنند." در فصل 2، بازیکنان بر اساس رای خود در هر دور به دو گروه تقسیم می شوند. به نظر میرسدهرچه ریسکها بیشتر باشد، انتظار بازگشت بیشتری دارند، اما پولی که ارائه میشود هرگز با انتظارات آنها مطابقت نخواهد داشت. بقیه بازیکنانی که می خواهند ادامه دهند از این واقعیت شکایت دارند که در دور قبل تقریباً مرده اند و اینکه چگونه باید در ازای آن پاداش های مالی بیشتری دریافت کنند در حالی که نیمی دیگر التماس می کنند که زندگی کنند. حتی برخی از محبوبترین شخصیتهای سریال نیز نمیتوانند از خودخواهی فرار کنند. هیون جو یک سرباز سابق بود که پس از شروع فرآیند انتقال شغل خود را از دست داد. اگرچه او احساس رهایی می کرد، اما دوستان و خانواده خود را از دست داد و با مشکلات مالی مواجه شد. فرصت پرداخت بدهی های خود و تکمیل انتقال و نقل مکان به تایلند باعث شد پس از دور دوم که سخت ترین بازی ها و قوانین را در بر می گیرد، رای مثبت دهد.
بازی مرکب (Squid Game) Season 2 حقیقتی تاریک در مورد بازیکنان را نشان می دهد
اساساً، هرکسی که رأی مثبت داده است، دلیلی دارد و حاضر است به دیگران اجازه دهد برای منافع خود بمیرند. همه کسانی که رأی مثبت دادند، یک شرور بداخلاق نیستند. بسیاری از افراد عادی با دلایلی هستند که به راحتی قابل درک و مرتبط هستند. ناراحتی در زندگی آنها و امید به آینده ای بهتر دلیل واقعی آنهاست. در نهایت، بازی در مورد ترس یا ناامیدی نیست. این وعده راه حلی برای مبارزات بازیکنان رشد می کند. به عنوان مثال، گی هون پاداش های مالی خود را پس از پیروزی در آخرین بازی دریافت کرد، اما حتی سه سال بعد، او هنوز احساس می کند که زندگی خود را برآورده نکرده است. او پول خود را صرف یافتن Recruiter می کند به جای اینکه زندگی خود را به جلو برود، و وقتی با موفقیت مردی را که او را به بازی جذب کرده بود پیدا می کند، گی هون تصمیم جسورانه دیگری برای ورود مجدد به بازی می گیرد این بار، پول پاداش کافی نیست. گی هون میخواهد مرد فرانت من را شکست دهد و سیستم را نابود کند. او میخواهد از بازیها پیشی بگیرد، و میخواهد "جامعهای بسازد" که در آن احساس راحتی بیشتری میکند. به همین ترتیب مرد جلویی دوباره وارد مسابقه می شود زیرا اجرای آن از پشت شیشه دیگر او را راضی نمی کند. او می خواهد با گی هون روبرو شود و پیروز شود. انگیزه آنها مشابه است، اگرچه هر کدام از ادعاهای متفاوتی به عنوان یک مبدل استفاده می کنند. در همین حال،بازیکنان بر اساس میزان عملکردشان در بازی قبلی و احتمال خروج با پول بیشتر در معرض تغییر آرای خود قرار میگیرند، حتی پس از اینکه بدانند باید بازیکن دیگری را بکشند. بیشتر پرداخت کرد هوانگ قول داد: «[فصل 2 و 3] به مردم ته این دنیا، ته انسان را نشان خواهد داد، و فصل 3 حتی بدتر خواهد بود. اپیزود به قسمت داره تاریک تر میشه. رقابت از سر گرفته خواهد شد. افراد بیشتری خواهند مرد. در اصل، این بازی ها نیستند که بازیکنان را می کشند، بلکه خود بازیکنان هستند. مانند سایر نمایش های بقا، Squid Game این ایده را که جامعه خود را از درون می بلعد، بررسی می کند. سوء مصرف مواد مخدر تانوس، حمله نوری که در طول شب اتفاق می افتد و شورش همگی از عوارض جانبی بازی هستند. با این حال، آنچه در جزیره ای منزوی اتفاق می افتد، فقط منعکس کننده چیزی است که قبلاً در زندگی واقعی اتفاق افتاده است. تانوس قبل از ورود به بازی از مواد مخدر استفاده می کرد. گی هون پس از اخراج در اعتصاب کارگران شرکت کرد. مردم برای پول و بدهی های پرداخت نشده همدیگر را در خیابان می کشتند. آسان است که The Front Man را به هیولایی تبدیل کنید که باید نابود شود، اما در واقعیت، هیولای واقعی که در سایه ها پنهان شده است، در درون همه نهفته است.
مطالب مرتبط
دیگران نیز خوانده اند
تازه های مقالات فیلم و سریال
محتوای خود را پیدا کنید
نظرات
نظر خود را به اشتراک بگذارید